سیمین سلیمانی
ابراهیم قنبریمهر، سازگر سرشناس موسیقی است. سازگر همان سازنده ساز است؛ پیشهای که شاید شناخت عمومی از آن چندان زیاد نباشد. قنبریمهر باتوجه به علاقهای که به موسیقی داشت، برای یادگیری موسیقی و نوازندگی ویولن نزد ابوالحسن صبا رفت. پس از گذراندن یک دوره نتنویسی و آشنایی با گامهای موسیقی ایرانی و غربی و یادگیری نوازندگی، صبا پیشنهاد ساخت ویولن را به او میدهد و او را به سورن آراکلیان معرفی میکند تا از اطلاعات و مطالعات نظری وی آگاه شود. او با استفاده از راهنماییهای ابوالحسن صبا و سورن آراکلیان به ساخت ویولن پرداخت. او در سال ۱۳۳۴ کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ و هنر را تاسیس کرد. درباره هنر و جایگاه او در موسیقی ایران صحبتها و توصیفهای بسیاری شده همچنین درباره هنر سازگری او؛ برای مثال دیوید اویستراخ در سال 1960 میلادی در نامهای درباره هنر ابراهیم قنبریمهر نوشته است: «استاد جوان با ذوق ابراهیم قنبری... به شما صمیمانه تبریک میگویم. «ساز» شما نه تنها ذوق هنری سرشار و پشتکار فوقالعاده شما را آشکار میکند بلکه ادراک و احساس عمیق شما را نیز در مساله مشکل صدای ویولن نمایان میسازد، کمتر اتفاق میافتد که این خواص با هم توأم شوند. بنابراین از صمیم قلب موفقیتهای بزرگتری را در آینده برای شما آرزو میکنم.»
ابراهیم قنبریمهر 10 مرداد ماه ۱۳۰۷ زاده شد و 21 مرداد ماه سال 1401 چشم از دنیا فروبست، به این مناسبت سراغ نوازندگاني رفتیم که با او و هنر سازگریاش آشنا هستند. در ادامه جایگاه هنری و خدمات ابراهیم قنبریمهر را از نگاه چند هنرمند میخوانید.
پژوهشگر بدعتگذار
بابک بختیاری
شايد به جرات بتوان گفت زندهياد استاد ابراهيم قنبريمهر در تاريخ موسيقي ايران اولين سازگري باشد كه اهل پژوهش و تحقيق هم بود. تا قبل از ايشان سازندگان ساز آنچه میآموختند فقط به صورت تجربي بود يعني از مرحوم يحيي تا رمضان شاهرخ و جعفر و عباس صنعت كه همه هم قريب به اتفاق سازندگان تار بودند، کار خود را به صورت تجربي آموخته بودند؛ استاد قنبريمهر در حقيقت ابتدا براي آموختن ويولن خدمت زندهياد استاد ابوالحسن صبا رسيده بود و مرحوم صبا به نوعي با پيشينه ايشان كه دستي در نجاري داشت اين استعداد را كشف كرد و دريافت كه آقای قنبريمهر سازگري بدعتگذار و متحول ميشود.
هر آنچه از استاد عزيرم پرويز ياحقي، درباره ایشان شنيدم فقط نيكي و مناعت طبع از اين انسان والامقام بود. پرويز ياحقي ميگفت صبا پسر نداشت و ميان شاگردانش بهشدت به استاد قنبريمهر علاقهمند بود و ايشان به حق پسر صبا بود. ابراهيم قنبريمهر با شكلگيري كارگاه سازسازي وزارت فرهنگ و هنر و مسافرتهاي پيدرپي به كشورهاي اروپايي و همنشينی با نوازندگان مطرح غرب مانند «ديويد اويستراخ» و «يهودي منوهين» كه براي جشن هنر شيراز به ايران دعوت شده بودند و از سازهاي استاد قنبريمهر بازديد کردند، نهايت استفاده را از این فرصت در پژوهش و تحقيق در امر ويولنسازي از اين بزرگان برد. خلق الگوهاي مختلف و ابداع كمان ابرو به وسيله زه در اتصال دسته به كلاف و پشت ساز كه از شكستگي آن قسمت جلوگيري ميكند، تاكيد بر بالانس بودن و سونوريته سيمهاي زير و بم و در حقيقت چهار سيم روي ويلن از ويژگيهاي سازهای ایشان بود. صداي صاف، شفاف و ژوست در پوزيسيونهاي مختلف، از نكات بسيار بارز در شيوه سازگري قنبريمهر به شمار میرود؛ زيبايي در برش و رنگآميزي روي ساز كه به جرات میتوان ادعا کرد تا قبل از ايشان، سازندگان درك صحيحی از آن نداشتند.
استاد قنبريمهر هميشه به من ميگفت «هر وقت ويلن را به دست گرفتي اول ورنيِ ساز را نگاه كن» ورني ساز بر صداي ويلن تاثيرگذار است و بر براق بودن و همچنین نمود رنگ بسيار اثر میگذارد. تا قبل از استاد قنبريمهر، ويلنسازي آنچنان در ايران معنا نداشت؛ با ظهور ايشان تحقيقات علمي و پایگيري كارگاه وزارت فرهنگ و هنر آهسته آهسته اين فن، وسعت يافت.
بايد عرض كنم سالها با همراهي دوست نازنينم يوسف گوهري مجموعهاي از آثار مكتوب هنري به وسيله منابع و مجلات و مطالب وزارت فرهنگ و هنر موفق شدم تلاشهاي استاد قنبريمهر را بررسي كنم؛ نظم، دقت، وقتشناسي و مديريت ايشان در وسعت كارگاه سازسازي فرهنگ و هنر، خود، نمادي براي تمام سازگران بوده و همچنان هست. از شاگردانش سالها با هوشنگ اكبري همنوا بودهام؛ دوستي سي ساله كه استاد قنبريمهر بينهايت دوستش داشت و بهترين ميدانستش همچنين برادر كوچكترش سياوش اكبري و از ديگر شاگردان ایشان هم میتوان به فريدون صالحي و آقای مسعودي اشاره کرد.
کارهای استاد قنبریمهر روي سازهاي ايراني هر کدام به صورت جداگانه قابل تامل و بررسي است. فعالیت ایشان در این حوزه باعث شد که ويلنهاي ساخت ايشان و شاگردانش باعث معرفي بهتر ایران در دنيا شود و در واقع سازهای ایشان بود که قابلیت رقابت با سازهای غربی را داشت؛ بیراه نیست بگویم اگر ايشان نبود، امروز صنعت سازگري به اين پيشرفت و عظمت نرسيده بود.
يكي از اقدامات مهم دیگر استاد قنبریمهر، ابداع ويلن دو كاسه است که بارها در دنيا بين سازندگان مطرح شده بود كه اگر به ساختمان ساز ويلن دست زده شود، باعث تغيير كلي صداي ويلن ميشود؛ ایشان با ايجاد شكاف به صورت ابرو در وسط و پشت صفحه اين نكته را بدون تغيير صدا به اثبات رساند و همچنين مهركاري، هنري ظريف و خاص روي ساز با طرح «مهر» ایشان شهرت دارد.
در بخش دیگر باید به تسلط استاد قنبريمهر در نوازندگي و شناخت گوشهها، دستگاهها و رديفهاي موسيقي ايراني اشاره کنم که تمام رديفهاي صبا را نزد ایشان نواخته بود و در نوازندگي پيرو مكتب صبا بود. روزي از آقای قنبریمهر شنيدم كه گفتند: «همسايهاي داشتیم در خيابان گمرك سهراه عباسي كه فقط او راديو داشت، زماني كه از راديو ساز سلوي صبا پخش ميشد، صاحب منزل صداي راديو را زياد ميكرد و من با شتاب خودم را به كوچه ميرساندم و به درخت تكيه ميدادم و با چه عشقي گوش میسپردم تا ساز سلوي استاد تمام شود.» اگرچه استاد قنبريمهر تسلط بر نوازندگي ويولن داشت اما تكنيك تمام سازهاي مختلف را خوب ميشناخت. در اين سالها اصلاحات در سرپنجه تار و همچنین تنبك كوكي نمونهاي از پژوهشهاي مختلف ایشان بود. از استاد قنبریمهر خاطرات بسیاری دارم از شوق و علاقه و صمیمیتی که با استاد صبا داشتند تا شوق ایشان از انتشار ردیف استاد کسایی. امید که در فرصتهای دیگر نیز بتوانم از آنها بگویم.
سیاق خاص در تارسازی
سجاد پورقناد
استاد قنبری مهر با اینکه سازهای زیادی میساختند ولی شهرت اصلی ایشان به خاطر ساخت ویولن بود. من تا حدی با نوازندگی ویولن آشنایی دارم و به خصوص با ویولنهای درجه یک بینالمللی هم کوتاه نوازندگی کردهام. همینطور ساز اصلی من سهتار و بعد، تار است. من با این سه ساز از ساختههای استاد قنبریمهر نواختم و اعتقاد دارم، بین این سه ساز، تارهای ایشان سطح بالاتری دارد. آقای قنبری مهر در تارسازی سبک و سیاق خاصی داشتند و سبک ایشان هم از طریق شاگردانشان تقلید شد. عامه مردم تصور میکنند که الگوی قنبریمهر روی تار تنها مربوط به سرپنجه تار و سهتار میشود. در حالی که اینطور نیست و ایشان در کل بدنه ساز، طرحهایی داشتهاند. درباره سرپنجه طاووسی که آخرین پیشنهاد ایشان بود، شخصا چندان راضی نبودم و گمان میکنم از قدرت صدا و عمق آن کم شده است. درباره سرپنجه ویولنی ایشان که طرح قدیمیترشان بوده، رضایت بیشتری داشتم، بهخصوص وقتی خودم یک پرده نایلونی را چند دور پشت شیطانک بستم و فشار روی سیم را بیشتر کردم کیفیت صدا بهتر هم شد. این دو طرح آقای قنبری مهر به این دلیل برای تار و سه تار پیشنهاد شد که زاویه سیم نسبت به شیطانک را مانند ویولن کمتر کنند و آسیب به سیم کمتر شود، به خصوص در موسیقی ایرانی که ما مجبور هستیم مدام بهویژه سیم بم و هنگام را در قطعات مختلف تغییر کوک دهیم.
خوشذوق و تاثیرگذار
فرهاد احمدی
سخن از هنرمندی پاکیزه و مبدع و استادی کامل است؛ بدون شک استاد قنبریمهر از تاثیرگذارترین سازگران موسیقی ایران و حتی عرصه بینالملل هستند. زحمات و خدمات ایشان در عرصه سازسازی بر کسی که در دنیای موسیقی باشد، پوشیده نیست. به گفته اهل فن، بعضی ابداعات ایشان باعث بهتر شدن و پیشرفت سازگری شده و برخی نیز به دلایلی مورد استقبال اهالی موسیقی قرار نگرفته است. در این مجال کوتاه سعی شده تا بدون هیچگونه تعصب یا جانبداری به برخی از ابداعات و خدمات ایشان در ساز تار و سهتار نگاهی داشته باشیم.
در مورد ساز تار، غیر از کارهایی که در جهت زیبایی و استحکام این ساز توسط ایشان شده باید ابتدا از ساخت یک تکه کاسه ساز نام برد و سپس پردههای فلزی کشویی که نوازنده را از تعویض پرده بینیاز میکند و همینطور جنس صدا را یکنواخت کرده و نوعی سونوریته خاص و بدون ناخالصی از ساز ایجاد میکند.
نکته دیگر، تغییراتی است که در شکل و ساختمان سرپنجه به وجود آوردهاند که به نوعی الگوبرداری از سرپنجه ساز گیتار بوده که علاوهبر آسانتر شدن تعویض سیم، امر مهم کوک ساز نیز راحتتر از سرپنجههای سنتی انجام میشود. مورد دیگر ایجاد شیار پوستخور دور کاسه تار جهت نظافت و زیبایی در تعویض پوست است و همینطور اجرای بسیار فنی قطعه کمکی روی نقاره تار برای اضافه کردن وسعت صدا تا سه اکتاو میباشد که قبلا توسط کلنل وزیری ابداع شده بود. این تغییرات در ساز تار به سلیقه برخی از نوازندگان این ساز خوشایند آمد و از جانب برخی هم با استقبال روبهرو نشد.
در مورد سهتار باید از ثابت کردن خرک و همچنین پردههای ساز نام برد و سپس به تغییرشکل سرپنجه که در ساز تار توضیح داده شد و همینطور استفاده از پردههای فلزی که آنهم در ساز تار توضیح داده شد، اشاره کرد. نکته قابل تامل در کار استاد قنبریمهر حس زیباییشناسی ایشان در تزيینات ساز است که به اصطلاح به آن مِهرکاری روی دسته و کاسه ساز گفته میشود که همه، حاصل عمری تلاش و پژوهش و خوشهچینی از مکتب اساتید و بزرگانی همچون صبا، وزیری و... است؛ البته که همه این موارد با قریحه خوشذوق ایشان ممکن شد. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
آمیزه عشق و نبوغ
پوریا خاکپور
استاد قنبریمهر در ساخت، تعمیر و نوآوری در انواع سازها، ذاتا نبوغی ویژه داشت و استاد صبا بهحق، به ایشان لقب «طبیب آلات موسیقی» را داده بود. از کارهای استاد میتوان به تنظیم فاصله گوشی تار و سهتار، تثبیت خرک سهتار، تثبیت پردههای تار و سهتار با فلز همانند فرتهای گیتار، تغییر سرپنجه تار و سهتار به قالب گیتار، ایجاد شیار اطراف دهانه کاسه و نقاره تار، طراحی سنتور کروماتیک، طراحی سیمتاب برای تابیدن سیمهای تار، سهتار و سنتور و همچنین ایجاد تغییراتی در سازهای قانون و کمانچه و... اشاره کرد.
در سال 96 «ساز و مِهر» درباره زندگی و دستاوردهای ابراهیم قنبریمهر به کارگردانی محسن نظری و مرجان قنبریمهر ساخته شد و دیماه سال 97 در پنجمین جشن سالانه موسیقی به پاس یک عمر فعالیت هنری از ایشان تقدیر شد. در دیماه 98 با برگزاری مراسم شب ابراهیم قنبریمهر در فرهنگسرای نیاوران، از وی تجلیل به عمل آمد. بوستان شقایق تهران هم در دیماه 99، طی مراسم نکوداشت ابراهیم قنبریمهر، به بوستان شقایقِ مهر تغییر نام داد و در دیماه 1400 هم از سردیس ایشان در بوستان شقایق مهر تهران رونمایی و از وی تجلیل شد.
استاد ابراهیم قنبریمهر این پیرِ عاشق هنر و سازگری، پس از ابتلا به کووید 19، در ۲۱ مرداد ماه ۱۴۰۱ در سن ۹۳ سالگی درگذشت و پیکرش در بهشت سکینه کرج، به خاک سپرده شد.