پیامدهای ترور رهبر ارشد حماس برای خاورمیانه
علیرضا سهرابی نور
با گذشت حدود 10 ماه از جنگ اسرايیل علیه غزه که به بهانه نابودی حماس (پس از عملیات این جنبش با تدابیر جناحهای همپیمان در 7 اکتبر 2023)، ادامه یافت و با شکست ابتکارات ارائه شده توسط میانجیگران، به ویژه قطر و مصر همراه شد؛ ابتکاراتی که با هدف دستیابی به اجماع حماس و اسرايیل بر سر موضوع آزادی گروگانها، توقف جنگ و تصمیمگیری در مورد آینده حماس و نقش این بازیگر در مدیریت پسا جنگ نوار غزه ارائه شدند؛ روشن شده است که کابینه نتانیاهو، راستگراترین و افراطیترین کابینه تاریخ اسرايیل، خود را برای مرحله جدیدی جهت رویارویی با «محور مقاومت» آماده میکند که عمدتا با ترور رهبران بانفوذ میدانی نمایش داده میشود. این یک روش استراتژیک همیشگی است که توسط اسرايیل برای رهایی از تنگناها اتخاذ میشود، از همین رو باید گفت که ترور برجستهترین رهبر میدانی حزبالله، فواد شکر و ترور اسماعیل هنیه، رهبر ارشد حماس در تهران نیز در راستای این اهداف بوده است، اما باید این نکته را بیان کرد که ترور اسماعیل هنیه در این مرحله به چند دلیل مورد انتظار نبود. مهمترین مورد که باید مورد تامل قرار بگیرد این است که مشارکت کمرنگ هنیه در ارتباط با تحولات میدان، سبک عملگرایانه رهبر حماس در برخورد با آژانسهای کشورهای عربی و تمایل برای دستیابی به راهحلهای مصالحهآمیز، موجب شده تا ترور ريیس دفتر سیاسی «حماس» به موضوعی برجستهتر تبدیل شود. برای روشنتر شدن بحث این سوال مطرح میشود که ترور هدفمند چهره ارشد حماس چه پیامدهای بلندمدتی برای خاورمیانه به دنبال خواهد داشت؟ به نظر میرسد که این اقدامات رژیم صهیونیستی چالشهای متعدد و عمیقی را برای منطقه و بلکه نظام بینالملل به همراه داشته باشد که به صورت اختصار به بررسی مواردی از آنها خواهیم پرداخت:
نخست- افزایش تنشها: ترورهای هدفمند به افزایش تنشها و خشونتها در منطقه دامن خواهد زد، بالاخص آنکه محور مقاومت خود را برای اقدام تلافیجویانه آماده کرده است، در شرایط کنونی پاسخ ایران و حزبالله به ترورهای اخیر حتمی خواهد بود و تنها دامنه و شدت پاسخگویی در ابهام قرار دارد.
دوم-تضعیف فرآیند رایزنیهای صلح: اقدامات محرک و مخرب اسرايیل میتواند تلاشهای دیپلماتیک برای رسیدن به توافقهای صلح را تضعیف کند و به بیاعتمادی بیشتر طرفین دامن زند؛ در این خصوص نیز باید گفت که رهبران جریانهای حماس و جهاد اسلامی اعلام کردهاند که دیگر تمایلی برای پیگیری ادامه روند مذاکره آتشبس ندارند.
سوم-تقویت گروههای افراطی: ترورهای هدفمند ممکن است به تقویت گروههای افراطی کمک کند، زیرا این گروهها میتوانند از این وقایع به عنوان ابزار و اهرم تبلیغاتی برای جذب نیروهای جدید استفاده کنند.
چهارم-تغییر در استراتژیهای نظامی: همزمان با افزایش تنشها، کشورها ممکن است استراتژیهای نظامی و امنیتی خود را تغییر دهند و به سمت اقدامات تهاجمیتر و پیشگیرانهتر حرکت کنند، ایران و گروههای مقاومت در این خصوص بیانیههای متعددی را صادر کرده و از تغییر دکترین نظامی-امنیتی خود خبر دادهاند.
پنجم-پیامدهای انسانی: این ترورها میتوانند به تلفات غیرنظامی و بحرانهای انسانی منجر شوند که روی جوامع محلی تاثیر منفی میگذارد.
ششم -تاثیر بر روابط بینالمللی: اقدامات مخرب اسرايیل میتواند روابط بین کشورها را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار دهد و به بروز تنشهای جدید در سطح بینالمللی منجر شود؛ با روی کار آمدن دولت چهاردهم در ایران که بارویکردی حمایتگونه از روند صلح و مذاکره در رقابتهای انتخاباتی پیروز شده بود، ترور اسماعیل هنیه تاحدودی مسیر سیاست خارجی مذاکرهمحور این دولت را دچار چالش خواهد کرد.
هفتم-تغییر در معادلات قدرت: ترورهای هدفمند ممکن است به تغییر در معادلات قدرت در منطقه منجر شود و گروههای جدیدی را به عرصه سیاسی وارد کند که باید دید آینده این مسیر چه خواهد شد.
این پیامدها میتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر ثبات و امنیت منطقه تاثیر بگذارند و به پیچیدگیهای درگیریهای موجود بیفزایند.
به نظر میرسد ترور اسماعیل هنیه، ريیس دفتر سیاسی حماس در تهران با هر دلیلی که باشد، مذاکراتی که مصر، قطر و ایالاتمتحده امریکا با اسرايیل و این جنبش پیگیری میکنند را در بلندمدت متوقف نخواهد کرد و این احتمال وجود دارد که رایزنیها بعد از فروکش کردن تنشها از سر گرفته شود. در تایید این ادعا میتوان به مواضع مقامات امریکایی اشاره کرد. دولت بایدن تلاش دارد با توسل به راهکار سیاسی و پیشنهادهای ارائه شده به گونهای به منازعات پایان دهد تا مانع از وقوع رویارویی تمام عیار در خاورمیانه گردد.
جدای از توضیحات بالا، ترور اسماعیل هنیه بر روند مذاکرات و امتیازاتی که هر یک از طرفین میتوانستند به دست آورده و میانجیهایی که به عنوان مسوول پر کردن فاصلهها نقش ایفا میکردند، به شدت تاثیرگذار بود. ترور ريیس دفتر سیاسی حماس که مستقیما مسوول بیان دیدگاه این جنبش در مذاکرات بود، تایید میکند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرايیل نمیخواهد توافق تبادل اسرا و پیامدهای امنیتی و سیاسی آن نتیجهبخش باشد. نخستوزیری اسرايیل در طول زمان با مانعتراشی در مسیر رایزنیها تلاش داشت تا گفتوگوهای صلح را به حالت تعلیق درآورد. در شرایط کنونی نتانیاهو در کوتاهمدت به خواست خود رسیده، اما اینکه نخستوزیری اسرايیل در بلندمدت بتواند مانع از توافق شود به کنش و واکنشهای منطقهای بالاخص به ابعاد پاسخ ایران و حزبالله به اسرايیل و کنش ادعایی این بازیگر منوط است.
کارشناس غرب آسیا