«مديريت تنش» تنها اهرم دولت پزشكيان براي برداشتن تحريمها
حسن بهشتيپور
آقاي پزشكيان در مجمع عمومي سازمان ملل مجددا بر رويكرد سياست خارجي دولت چهاردهم مبني بر تنشزدايي با غرب تاكيد داشتند. رييسجمهور در اين سخنراني ضمن ابراز تمايل به احياي برجام آمادگي دولت ايران را براي گفتوگو درخصوص مسائل هستهاي و موضوعات ديگر اعلام كردند اما واقعيت اين است كه سيگنالهاي مثبتي در قبال رويكردهاي تنشزدايانه ايران در نيويورك مخابره نشده است. سخنراني بايدن در نشست مجمع عمومي و اين ادعا كه بايد عليه ايران متحد شويم، بيانگر اين موضوع است كه عليرغم چراغ سبز ايران براي بازگشت به ميز مذاكره با كشورهاي غربي در صورت بازگشت اين گروه از بازيگران به تعهداتشان، ايالاتمتحده كماكان بر رويكرد سختگيرانه خود تاكيد دارد. متاسفانه در داخل كشور نيز هميشه در قبال مواضع تند واشنگتن در قبال تهران، برخوردي ثابت و رويكردي تقابلي با ايالاتمتحده اتخاذ شده است. مخالفان توافق عليرغم تاكيد دولت چهاردهم بر وفاق با هدف تحقق منافع ملي ايران همچنان با تمركز بر اين رويكردهاي تقابلي يادآور ميشوند كه هر قدم كه به سمت امريكا برداريم اين كشور يك قدم به سمت عقب خواهد رفت و حتي در مقاطعي مواضعي تند در پيش خواهد گرفت؛ لذا اين گروه تاكيد دارند كه واشنگتن قابل اعتماد نيست و نميتوان از طريق گفتوگو با اين كشور وارد تعامل شد. اگر بنا باشد اين تفكر را سرلوحه كار قرار دهيم چالشهاي جمهوري اسلامي و ايالاتمتحده تا ابد لاينحل باقي خواهد ماند، چراكه مساله اصلي عدم ارايه راهكاري جايگزين براي اين تفكر است. با نيم نگاهي به دو دهه گذشته خواهيم ديد كه اعمال تحريمها عليه ايران عملا از سال 1382 روبه افزايش بوده است. هر چند كه قبل از آن نيز تحريمها همچنان وجود داشته است، اما فاقد اثرگذاري چشمگيري بر اقتصاد ايران بودهاند. اما از سال 1382 به تدريج تحريمهاي جديدي عليه ايران اعمال شد و اوج آن را در سال 1389 و سپس ماجراي قطعنامه 1922 شاهد بوديم. در پي آن امريكاييها و اروپاييها خارج از قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان تحريمهايي را عليه ايران وضع كردند. تفكري كه معتقد است بايد با ايالاتمتحده با زبان زور صحبت كرد؛ همان گروهي كه بر اصل تقابل تاكيد دارند به اين موضوع توجه ندارند كه از همان سال 1382 تاكنون يعني 1403 شرايط ايران به واسطه فشار تحريمها در قياس با 20 سال گذشته دشوارتر شده است. به بياني ديگر نه تنها فرصتي براي شكوفايي اقتصاد ايران فراهم نشده، شرايط به مراتب سختتر نيز شده است. با بررسي تحولات دو دهه گذشته بدين نتيجه ميرسيم كه ادامه اين سياست صرفا اوضاع را وخيمتر خواهد كرد. حال سوال اين است، راهكار خروج از اين شرايط چيست؟ ادامه روند تقابلي يا گرايش به سمت راهحلهايي كه حداقل در گذشته مورد آزمون قرار نگرفته باشد، بايد راهكار سومي را بيابيم و آن پيگيري تقابل و تعامل به صورت همزمان است. اين راهكار ترجمان همان رويكرد مطرح شده توسط آقاي عراقچي تحت عنوان «مديريت تنش» است. بايد
در راستاي تشريح اين رويكرد در رسانهها و افكار عمومي تلاشهاي بيشتري صورت ميگرفت. به اين دليل كه بايد مولفههاي مديريت تنش در شرايط فعلي واكاوي شوند. بايد اين رويكرد براي افكار عمومي تشريح شود. مديريت تنش به معني مديريت بحران است، اما فراتر از مديريت بحران بايد به سمت و سويي برويم كه شرايط كشور كمي به سمت عاديسازي پيش برود. گزارههايي چون عاديسازي، رفع تحريمها و ادامه حيات اقتصاد ايران نيز در نظام بينالملل شكل خواهد گرفت. بايد ديد مولفههاي دقيق رفع تنش با غرب از جمله امريكا و اروپا در شرايط فعلي چه مواردي هستند. در وهله بعد ميبايست مقوله تنشزدايي روندي دايمي به خود بگيرد و مدلسازي دقيقي را در اين زمينه داشته باشيم. به لحاظ مديريت سياستهاي داخلي كشور اين رويكرد ميانه نيازمند خروج از جوسازي و واكنشهاي احساسي است. يكي از مولفههاي مهم در پيشبيني روابط تهران و واشنگتن انتخابات رياستجمهوري اين كشور در نوامبر 2024 است. در اين زمينه واقعيت اين است كه دموكراتها و جمهوريخواهان در نحوه اجراي سياستها و تاكتيكهايي كه به كار ميگيرند با يكديگر متفاوت عمل ميكنند، اما هر دو حزب نشان دادهاند كه در موضوع سياست خارجي منافع ملي امريكا را دنبال ميكنند نه منافع حزبي؛ اگرچه شيوه و خاستگاههاي متفاوتي دارند. نكته قابل تامل اين است كه اگرچه در دوران رياست بايدن اندكي از فشار تحريمها عليه ايران كاسته شد اما اين نرمش در قبال تهران با هدف تضعيف روسيه تحت تحريمهاي نفتي به دليل حمله اوكراين صورت گرفت. لذا مساله مورد بحث و اصلي اين است كه بايد ديد چه تحولي موجب چه تغييري در سياست امريكا در قبال ايران خواهد شد. با فرض پيروزي جمهوريخواهان نيز ايران ميتواند مشروط به داشتن چارچوبي تنظيم شده و در راستاي رويكردي عقلاني با نمايندگان اين حزب وارد گفتوگو شود. كمااينكه تجربه توافق ايران با جمهوريخواهان در ماجراي مك فارلين و ريگان همچنان در تاريخ جمهوري اسلامي وجود دارد. اين تصور كه نميشود با ترامپ يا هر شخص ديگري از جمهوريخواهان وارد تعامل شد تصور غلطي است. براي مديريت تنش بايد تمامي مولفهها در حوزههاي منطقهاي و بينالمللي لحاظ شده و در باب خطوط قرمز رايزني انجام شود.
كارشناس مسائل بينالملل