پاييز شده كه شده
محمد خيرآبادي
در تابستان و زمستان، تعيين درجه كولر و پكيج، يكي از موضوعات بحثبرانگيز بين من و همسرم است. احتمالا در بسياري از خانهها بين افراد خانواده چنين چالشهايي وجود دارد. يكي ميخواهد درجه كولر را زياد كند، ديگري مخالفت ميكند، چون از باد شديد كولر فراري است. يكي ميخواهد پكيج را ببرد روي درجه انتهايي و ديگري تحمل گرماي زياد ندارد. اختلاف دماي بدن افراد يا تفاوت در ميزان درجه حرارت مطلوب خانه، امري طبيعي است. حتي آن بخش طنز ماجرا كه مردها دوست دارند بر دكمه كولر نظارت داشته باشند هم شايد اغراقگونه به نظر برسد، ولي خيلي دور از واقعيت نيست. اما مساله بين من و همسرم، مساله انتخاب بين تغيير ناگهاني يا تغيير تدريجي است. تغيير از طريق «شدت» يا از طريق «مداومت»؟
كدام درست است: وقتي به خانه برميگرديم بايد درجه كولر يا پكيج را در بالاترين حد خود قرار دهيم تا در كوتاهترين زمان ممكن، سرمايش يا گرمايش مطلوب به دست بيايد و بعد درجه كولر يا پكيج را كاملا كم كنيم يا اينكه نه، بگذاريم با يك درجه متوسط و طي زمان بلندتري به دماي مطلوب برسيم؟ من و همسرم معمولا موضوع را راحت ميگيريم و بدون تنش مديريتش ميكنيم. به هر حال من نميتوانم از همسرم بخواهم كه هميشه صبر داشته باشد تا درجه متوسط كولر يا پكيج، دماي مطلوب را به وجود بياورد، در نتيجه خيلي اصرار نميكنم و ميگذارم به روش خودش عمل كند. گاهي هم او با روش من موافقت ميكند و به يك دماي متعادل رضايت ميدهد. اما پرسش اصلي به قوت خود باقي است؛ شدت يا مداومت؟
آيا ميشود با روزي ۵ ساعت رفتن به باشگاه، به تناسب اندام رسيد؟ آيا امكانپذير است؟ و اگر ممكن باشد، آيا مطلوب است؟ اگر هر روز به مدت ۲۰ دقيقه ورزش كنيد چطور؟ من فكر ميكنم اين دومي مطلوبتر است و امكان رسيدن به تناسب اندام و فرم ايدهآل را بهتر فراهم خواهد كرد. در وهله اول، اعداد و ارقام ممكن است فريبنده باشند. يعني به نظر ميرسد ۵ ساعت ورزش بايد موثرتر از ۲۰ دقيقه ورزش باشد. اما در واقع شدت يك عمل، تاثير آن را افزايش نميدهد، مداومت در آن عمل، عامل موثرتري است.
شدت مثل رفتن به دندانپزشكي است. ميدانيم دقيقا در چه تاريخي و در چه ساعتي بايد در مطب دندانپزشكي باشيم و چقدر بايد آنجا بمانيم تا كارمان انجام شود. ضمنا ميدانيم بعد از بيرون آمدن از مطب، دندانهايمان ترميم شدهاند، پر شدهاند، روكش شدهاند و مشكلاتشان برطرف شده است. اما نميدانيم چند روز بايد مسواك بزنيم تا اين عمل موثر واقع شود؟ ۱۰۰ روز، ۲۰۰ روز، ۱۰۰۰ روز، ۲۰۰۰ روز، هيچ جواب مشخصي وجود ندارد و نكته همين جاست؛ اغلب ما با شدت عمل راحتتريم، چون زمان و اعداد و ارقامش مشخص است، اما مداومت زمان و عدد و رقم مشخص ندارد. يك عملي را بايد بهطور مداوم انجام داد تا نتايجش به مرور ظاهر شود. ما ميدانيم كه براي مراقبت از دندانها و داشتن دندانهايي سالم بايد روزي حداقل دو بار مسواك بزنيم، صبح و شب. دو بار هر كدام حدود يك دقيقه. واقعا اين دو تا يك دقيقه به چه درد ميخورند؟ مسلما به هيچ دردي. مگر اينكه هر روز و هر روز آن را انجام بدهيم.
اگر از ما بپرسند «در رابطه عاشقانه چه كارهايي اهميت دارد؟» احتمالا درباره اين صحبت خواهيم كرد كه بايد براي آن كسي كه دوستش داريم گل بخريم، هديه بخريم، روز تولدش را به خاطر بسپاريم و... اينها مهمند، اما اگر تمام كاري كه ميكنيم همين باشد، نه، موثر نخواهد بود. چيزهاي كوچك مداوم، مانند اينكه هر روز صبح موقع بيدار شدن قبل از چك كردن گوشي به او صبح بخير بگوييم يا اينكه وقتي بلند ميشويم تا براي خودمان چاي بريزيم، يكي هم براي او بريزيم، بدون آنكه بپرسيم ميخواهد يا نه، اين چيزهاي كوچك كه به تنهايي كار نميكنند، به مرور تاثير خود را ميگذارند.
شدت يا مداومت؟ من ميگويم: اول مداومت و در صورت نياز شدت. اگر روزي ۲۰ دقيقه ورزش نكنيد مسلما يك زماني ميرسد كه جز با يك رژيم سخت غذايي و ورزش سنگين نتوانيد به تناسب اندام برسيد. اگر روزي دو بار هر بار يك دقيقه مسواك نزنيد مسلما زماني ميرسد كه هر روز هفته بايد به مطب دندانپزشكي برويد و اگر عاشقانههاي كوچك را رعايت نكنيد هديه خريدن و سورپرايز تولد هم كارگر نخواهد افتاد. مداومت بايد جزيي از زندگي هر روزه باشد و شدت فقط در بعضي مواقع و به ضرورت به كار گرفته شود. همسرم دارد از آن گوشه نگاهم ميكند و در دلش ميگويد: پاييز شده كه شده، وقتي هوا گرمه كولر و زياد كن!