نگاهي به نمايشگاه «جهان طيفها» آثار آنيما احتياط در گالري نگر
جهانِ بيمرز
سارا كريمان
انديشه بيمرزي برخاسته از فلسفهاي خلاف هر نوع دستهبندي است كه انگارههاي ذهني از جنس آزادي را به ذهن متبادر ميسازد. اگرچه سخن گفتن پيرامون اساس طيف آسان به نظر ميرسد، اما گويي بشر همواره در پذيرش آن دچار نوعي دگماتيسم است. ميشود اين گمانه را درنظر گرفت كه درك و دريافت هر چيزي زماني كه دقيق، با مرزهاي معين باشد آسانتر است و برهاني است سهل براي نظمبخشي به بسياري از امور. در جهان طيفها تاكيد بر بيمرزي است. طبيعت بهترين الگو براي ارجاع به سيطره طيفگونگي هستي است. به بياني رد امر مطلق و باور به نسبيت امور ترجماني از طيف است. آنيما احتياط هنرمند چند رسانهاي است كه به فراخور موضوع ابزار بيان انديشه خود را برميگزيند. او در نمايشگاه اخيرش در گالري نگر دو لايه از آثار خود را به نمايش گذاشته است. مجموعه اول 14 اثر تركيب مواد روي بوم هستند و مجموعه دوم 4 اثر نقاشي روي پارچه است. احتياط «جهان طيفها» را در تداوم پروژه «فراشد» ميداند و همچنان پرسش از «مكان-فضا»، با رويكردهاي معمارانه و فلسفي به قوت خود پا برجاست. اگرچه در قابها هيچ عنصري از انسان رويت نميشود، اما حسي از مكانمندي در بيننده ايجاد ميكند. آثار آبستره احتياط كه با تكنيك تركيب مواد خلق شدهاند و برخي داراي برجستگيهاي نامنظم هستند طيفي از رنگها كه عمدتا سبز هستند، بازنمايي ميكند كه نمايي از مناظر در طبيعت يا دورنمايي از افق در دوردست كوهها و دشتها را يادآور ميكنند. با اين وجود در برخي آثار رنگهايي متضاد با تركيببندي هندسي ترسيم شدهاند. در آثاري كه طيفي از رنگها را از تيره تا روشن در بر ميگيرد آرامشي جاري است كه علاوه بر شبيهنمايي طبيعت، مفهوم طيف و عدم مرزهاي گسستن را منعكس ميكند، چنانكه در بيانيه نمايشگاه هنرمند با قرابت بصري طيف به صلح و پذيرش ديگري اشاره داشته است. بخش ديگر از نمايشگاه با تكنيك رنگ روي پارچه خلق شده است. خوانش هنرمند از زيلوها و خطوط و كتيبههاي تمدن كهن جيرفت است. اشكالي ساده، هندسي، پريميتيو و تا حدودي ملهم از طبيعت و حيوانات، در اين بخش هنرمند به نوعي با تعلق خاطر شخصي و خاطرات كودكي از بافتهها و منسوجات، اشكالي بديع و خويش ساخته پديد آورده اگرچه ماهيت بومي آن بر همگان آشكار است. در مجموع آثار آنيما احتياط در فضايي رقم خورده است كه به دور از گفتمان غالب، اكسپرسيونيسمهاي انتزاعي و تلخ و نمايش رنج انسان است. هنرمند با رنگهاي درخشان مفهوم خود را پيگيري كرده است و بدون فرم و اغتشاش بر بوم، بدون اغراق و بزرگنمايي تنها با رنگها كه چشم آشناترين براي انسان هستند، پيام باور و دعوت به پذيرش كمي بيشتر، كمي كمتر در كنار هم جهان را ميسازد. نگرشي صلحمحور كه به حقيقت هستي نيز نزديكتر است.