سفر مسعود پزشكيان به قطر با هدف حضور در اجلاس مجمع گفتوگوي همكاري آسيا در روز چهارشنبه و يك روز بعد از عمليات تلافيجويانه ايران عليه مواضع اسراييل انجام شد. گروهي از ناظران بر اين باورند كه با در نظر گرفتن شرايط پرتنش حاكم بر خاورميانه، حضور پزشكيان در دوحه چيزي فراتر از حضوري نمادين در اجلاس مجمع گفتوگوي همكاري آسيا بوده و اين سفر به منزله فرصتي براي كاهش تنشهاي منطقهاي و جلوگيري از يك جنگ فراگير در نظر گرفته شده است. با اين همه پشت پرده فعل و انفعالهاي ديپلماتيك ايران در دوحه سوالي است كه هنوز پاسخ قطعي براي آن وجود ندارد. اما به نظر ميرسد اولين گامهاي ديپلماتيك براي مديريت تنش و حداقل جلوگيري از وقوع رويارويي فراگير با سفر آقاي پزشكيان به قطر به عنوان كشوري كه غالبا نقش ميانجيگر را بازي ميكند، برداشته شده است. به باور ناظران قطر به عنوان يكي از كشورهاي مهم خليجفارس و به دليل روابط دوستانهاي كه با ايران دارد، ميتواند نقش مهمي در مديريت تنشهاي كنوني ايفا كند. صرفنظر از شكست مذاكرات آتشبس براي پايان جنگ غزه، اين ظرفيت در قطر وجود دارد كه به عنوان پلي ميان ايران و ديگر كشورهاي عربي منطقه و در سطحي بالاتر ميان تهران و واشنگتن عمل كند.
همزمان با تلاشهاي ديپلماتيك در دوحه، سفر عباس عراقچي به لبنان نيز به عنوان بخشي از تحركات ديپلماتيك ايران مورد توجه تحليلگران قرار گرفته است. حملات اسراييل به جنوب لبنان و پايگاههاي حزبالله در اين كشور در هفتههاي اخير شدت يافته است. به گونهاي كه ساعاتي پيش از ورود آقاي عراقچي به بيروت مقر فرماندهي حزبالله هدف حملات شديد اسراييل قرار گرفته بود. به نظر ميرسد در شرايطي كه تنشها و حملات نظامي اسراييل، لبنان را در محاصره سياسي و امنيتي قرار داده است، حضور عراقچي در اين كشور پيامي واضح به اسراييل و ساير بازيگران منطقهاي بود: ايران همچنان به حمايت از متحدان خود در منطقه ادامه خواهد داد و اجازه نخواهد داد اسراييل با تصور ادعايي تضعيف محور مقاومت به حملات ديوانهوار خود ادامه دهد. به باور برخي تحليلگران در شرايطي كه حزبالله لبنان تحت فشارهاي نظامي و سياسي قرار دارد، حمايتهاي ديپلماتيك ايران و حضور مقامات ايراني در مناطق عملياتي به تقويت روحيه و هماهنگي در ميان اين نيروها كمك ميكند.
يكي از نكات برجسته سفر پزشكيان به قطر برقراري نشستي مشترك ميان مقامات ايران با اعضاي شوراي همكاري خليجفارس بود. برخي ناظران بر اين عقيدهاند كه ايران با حضور در اين نشست به دنبال همصدا كردن اعراب با خود در صورت رويارويي احتمالي با اسراييل خواهد بود. به باور اين ناظران اعراب متحدان منطقهاي امريكا در منطقه محسوب ميشوند و ايران نيز ميتواند از اهرم ميانجيگري اين كشورها براي مديريت تنشهاي موجود ميان تهران و واشنگتن بهره ببرد.
سفر پزشكيان به دوحه و عراقچي به لبنان و پس از آن به سوريه نشان از رويكرد چند لايه ايران در قبال تحولات منطقه دارد؛ ايران با استفاده از ابزارهاي ديپلماتيك هم به دنبال كاهش تنشهاست و هم به حفظ و تقويت محور مقاومت ادامه ميدهد. به نظر ميرسد اقدامات ديپلماتيك ايران با هدف اثبات اين موضوع كه به دنبال تشديد تنشها و جنگي فراگير نيست، در دستور كار قرار گرفته است. اين احتمال وجود دارد كه رايزنيها و تبادل پيامهايي در اين زمينه انجام شده باشد. هر چند كه كماكان سايه وقوع رويارويي گسترده بر منطقه سنگيني ميكند.
روزنامه اعتماد به منظور تحليل و بررسي سرعت گرفتن تحركات ديپلماتيك ايران در منطقه همزمان با تشديد حملات اسراييل به مواضع محور مقاومت و همچنين پيشبيني پاسخ احتمالي تلآويو به حملات تلافيجويانه تهران با ساسان كريمي، تحليلگر مسائل بينالملل گفتوگو كرده است. كريمي با اشاره به بهبود روابط تهران و بازيگران عرب حاشيه خليجفارس، در باب مناسبات ايران و پادشاهيهاي منطقه در شرايط كنوني نگاهي خوشبينانه دارد، معتقد است كه ايران ميتواند از اهرم نزديكي اين كشورها به امريكا براي مديريت تنشها و بازداشتن اسراييل از اقدامات تنشزا جلوگيري كند. اين كارشناس مسائل بينالملل همچنين بر اين باور است كه عربستان به عنوان رقيب و بازيگر محوري منطقه نقشي تعيينكننده در كاستن تنش و جلوگيري از رويارويي تمام عيار خواهد داشت.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
تحركات ديپلماتيك دولت آقاي پزشكيان در سطح منطقه يك روز بعد از اقدام تلافيجويانه ايران تحت عنوان عمليات وعده صادق2 سرعت گرفته است، به نظر ميرسد كه جمهوري اسلامي به واقع به دنبال كاهش سطح تنشها و جلوگيري از وقوع رويارويي فراگير منطقهاي است. سفر آقاي پزشكيان به دوحه بعد از پاسخ نظامي ايران به اسراييل در اين بستر قابل تبيين است؟ اساسا هدف اين سفر فراتر از حضور در مجمع كشورهاي آسيايي بود؟ ايشان حامل چه پيامي براي چه كسي يا چه كساني بودند؟
اينكه پيامي ميان طرفين در اين سفر رد و بدل شده است يا خير، اطلاعي در دست نيست. اما ميتوان قاطعانه اين موضوع را مطرح كرد كه آقاي پزشكيان صرفا با هدف كاهش تنشها به دوحه سفر نكردند. اما كشورها معمولا از اين فرصتها و موقعيتها استفاده ميكنند. موقعيتهايي مانند ديپلماسيهاي چندجانبه يا سفرهايي كه در سطوح بالا ميان مقامات انجام ميشود و غيره با اين هدف صورت ميگيرد. بدين منظور كه وقتي در موقعيتي مانند شرايط كنوني قرار ميگيريم از اين سفرهاي تشريفاتي به عنوان پلي براي مديريت تنشها استفاده كنيم. بنابراين طبيعي است كه آقاي پزشكيان و عراقچي در اين امر از اين شرايط بهرهبرداري خواهند كرد و از پل ميان ايران و قطر يا حتي پلي كه ميان ايران و عمان وجود، در بزنگاههاي خاص استفاده كنند. واقعيت اين است كه ايران نه تنها به دنبال جنگ فراگير نيست، بلكه حتي قصد دارد از سرمايه سياسي خود براي صلح نيز استفاده كند. اما اين به معناي آن نيست كه از روي ضعف و عدم توانمندي در درگيري بخواهد اقدامي انجام دهد. به همين دليل عمليات تلافيجويانه سپاه پاسداران تحت عنوان وعده صادق2 انجام شد. پس از آن نيز ايران با استناد به بند حقوقي منشور ملل متحد اين موضوع را به اثبات رساند كه تشديد تنشها از سوي طرف اسراييلي صورت گرفته و ايران در واكنش به تهديد تماميت ارضي خود دست به اقدام زده است. سپس اقدامات ديپلماتيك را براي مديريت تنشها و جلوگيري از جنگ فراگير كليد زدند، چراكه تاكنون براي تمام كشورهاي منطقه و جهانيان روشن شده كه اسراييل به دنبال تشديد تنشها و همچنين بر هم زدن ثبات در منطقه است. عامل برهم زننده ثبات در منطقه همان برچسبي بود كه به ايران ميزدند، اما اكنون همگي بر اين موضوع واقف هستند كه اسراييل همان عامل ثباتزداي منطقه است.
سفر آقاي عراقچي به بيروت بلافاصله بعد از بازگشت از قطر و در شرايطي كه حملات اسراييل به لبنان شدت گرفته بود، انجام شد، چراكه مجددا جنوب لبنان هدف بمبارانهاي تلآويو قرار گرفته و حتي ساعاتي قبل از ورود ايشان به بيروت اطراف فرودگاه اين كشور هدف حملات اسراييل قرار گرفته است. در اين شرايط هدف از سفر منطقهاي آقاي عراقچي از جمله لبنان با توجه به محاصره سياسي كه در آن قرار داشت، چه بود؟
مقامات ايراني قطعا با پذيرش شرايط خاص منطقه در هنگام سفر اقدام به ورود به اين كشورها ميكنند. آقاي عراقچي هم حتما اين موضوع را پذيرفتهاند و مساله مهمي هم نيست. واقعيت اين است كه ايران اين موضوع را در نظر دارد كه بسياري از فرماندهان حزبالله توسط اسراييل ترور و به شهادت رسيدهاند؛ بنابراين بايد در كشورها و مناطق عملياتي كه اعضاي محور مقاومت مستقر هستند، حضور يابند. در غزه نيز امكان اين حضور وجود ندارد، اما در بيروت اين امكان وجود دارد. بنابراين اولين گام ايران براي مديريت تنشها و تقويت محور مقاومت اين است كه با حضور خود در اين كشورها حداقل به لحاظ رواني تاثيرات مثبتي بر منسجم كردن نيروهاي حزبالله داشته باشد. در گام بعدي نيز ميتواند در ميان نيروهاي فرماندهي حزبالله همدلي ايجاد كند تا شرايط براي افزايش سرعت فعاليتهاي بازسازي و بازتعريف نسلي نو از فرماندهان فراهم شود. بنابراين حضور آقاي عراقچي چه به لحاظ سياسي و نمادين و تشكيلاتي و عملياتي امري مهم بود. ايشان ميتواند از اين طريق به ساير بازيگران و به ويژه اسراييل اين پيام را برساند كه ما در منطقه حضور فعال داريم و تعيين تكليف ميكنيم. دوم اينكه به نيروهاي حزبالله روحيه جديدي تزريق ميكنند. سوم به لحاظ تشكيلاتي ايجاد همدلي در ميان نيروهاي مقاومت را دنبال ميكنند. هر چند كه همدلي همچنان وجود دارد، اما به لحاظ تشكيلاتي نيازمند وحدت رويه در فرماندهي در لحظه هستيم كه حضور ايشان قطعا تاثيرگذار است.
برخي ناظران درباره نشست مشترك آقاي پزشكيان با اعضاي شوراي همكاري خليجفارس، اينگونه تحليل كردند كه ايران با هدف به دست آوردن همصدايي اعراب كه در قامت متحدان امريكا نقشآفريني ميكنند، در نشست دوحه حضور داشت. گروهي نيز از زاويهاي ديگر اين فعل و انفعالها را بررسي كرده و با استناد به رويكرد بازيگران عرب حاشيه خليجفارس مدعياند كه در صورت رويارويي احتمالي، فارغ از هراس اين گروه از كشورهاي عربي از تشديد تنشها، نميتوان انتظار داشت آنها به رويكرد منفعلانهشان پايان دهند. كدام يك از گزارههاي مذكور قابل اعتناست؟
به نظر ميرسد اكنون موقعيت اسراييل در منطقه ضعيفتر از چند سال قبل يا حتي قبل از عمليات 7 اكتبر شده است. اسراييل حتي اگر قصد داشته باشد با حمايتهاي امريكا عليه ايران اقدام نظامي كند يا تحركاتي مشابه حمله نظامي را انجام دهد؛ شانس اندكي دارد كه بتواند از امكانات ارضي و غيرارضي كشورهاي عربي به ويژه جنوب خليجفارس به نفع خود بهرهبرداري كند. زمينههاي احياي روابط ايران با كشورهاي عرب از قبل فراهم شده، اما در دولت آقاي پزشكيان اين موضوع با سرعت و غناي محتوايي بيشتر به پيش ميرود. اين موضوع خيلي اهميت دارد. كنشگري فعال آقاي پزشكيان و دولت ايشان چه در نيويورك و چه در دوحه يا عراق باعث نزديكتر شدن اعراب به ايران و فاصله گرفتن آنها از اسراييل شده است كه ايشان در واقع با تكيه بر ديپلماسي خاص خود چنين شرايطي را رقم زدند. اينگونه به نظر ميرسد كه فاصله بالقوه اعراب و اسراييل به فاصلهاي بالفعل تبديل شده است. بنابراين كنشگري خلاقي در دستگاه ديپلماسي ايران حاكم است. علاوه بر اينكه ديپلماتهاي برجستهاي در دولت چهاردهم حضور دارند. طرحها و برنامههايي كه براي مديريت تنشها توسط دستگاه ديپلماسي دولت چهاردهم ارايه ميشود بسيار پخته خواهد بود. طي اين دو ماهي كه از عمر دولت آقاي پزشكيان گذشته عملا كنشگري تيم ديپلماتيك باعث نزديكي بيشتر ايران به اعراب شده است.
تيم ديپلماتيك دولت آقاي پزشكيان اين توانايي را دارد كه با اعمال فشارهاي خود به اعراب، آنها را به سمت ميانجيگري ميان تهران و واشنگتن و در ادامه اقناع اسراييل براي پذيرش آتشبس يا پايان درگيريهاي نظامي در منطقه بكشاند؟
بله، معمولا حرف اعراب در امريكا خوب شنيده ميشود و اين كنشگري چه از طرف عربستان و چه از طرف قطر بر ميزان حمايت امريكا از اسراييل تاثيرگذار خواهد بود.
اتفاقا آقاي پزشكيان طي اين سفر با وزير خارجه عربستان سعودي نيز ديدار داشتند. عربستان نيز به عنوان بازيگري مهم و محوري در منطقه نگران وقوع يك جنگ فراگير در خاورميانه است؛ رويكرد و نقشآفريني رياض در مديريت تنشهاي كنوني منطقه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
عموما عربستان جز عمان و تا حدودي امارات، عليالقاعده مواضع ساير كشورهاي عرب را تا حدودي راهبردي ميكند. به عبارتي ديگر امالقراي بخش عمدهاي از جهان عرب محسوب ميشود. توان و قدرت چانهزني اين كشور در واشنگتن در قياس با ساير كشورهاي عرب در سطح بالايي قرار دارد. بهبود روابط اين كشور با ايران ميتواند به بهبود عملكرد ايالات متحده در منطقه كمك كند با اين هدف كه مناسبات كمتر تخريب شوند. ضمن اينكه عربستان سعودي قطعا يكي از رقباي منطقهاي ايران است كه البته دو بازيگر ميتوانند مانند تركيه رقابت را به همكاري تبديل كنند. آقاي پزشكيان در ابتداي راه هستند و مسير بسيار سختي را پيش رو دارند هر چند كه آغاز خوبي داشتند.
ملاقاتي ميان آقاي پزشكيان و رهبران حماس در دوحه انجام شده است. ميتوان اين ادعا را داشت كه نقشه راه خاصي به منظور كاهش تنشها در خلال اين ديدار توسط ايران ارايه شده است؟
اينگونه نيست كه ايران براي حماس خطمشي تعيين كند. دفتر سياسي حماس در دوحه قرار دارد و عليالقاعده اين گروه بعد از باخبر شدن از اين سفر با آقاي پزشكيان ديدار داشتهاند. آقاي پزشكيان به منظور شنيدن مواضع آنها اين ديدار را ترتيب دادهاند. حماس مواضع خود را دارد. به نظر ميرسد كه موضع اصلي ايران اين است كه اگر فلسطينيها آتشبس را بپذيرند، ايران نيز خواهد پذيرفت. ممكن است در اين ملاقات اين موضوعات بررسي شده باشد كه حماس چه راهها و پيشنهاداتي را پيش رو دارد و موضع ايران در قبال اين پيشنهادات چه خواهد بود.