يكپنجم ناقابل
حسن لطفي
رفيق شوخ طبعي دارم كه هر وقت كسي حرفي ميزند كه او احساس ميكند آن حرف از سر سيري يا عدم درك و فهم است، ميگويد: معلوم نيست فلاني (گوينده حرف بيپايه و اساس) اين گفته را از كجايش در آورده؟! بعد هم با لبخندي بر لب شكمش را باد ميكند و به آن ميكوبد و ميگويد: از اينجا! من مثل او نيستم! منظورم از نظر صبر و تحمل و گذشتن به سادگي از كنار بعضي حرفهاست. آن هم حرفهايي كه قرار است براي مردم و فرهنگ كشور با فرهنگي مثل ايران زمينهساز تصميم شود. بدتر از همه وقتي است كه گوينده اين حرف عضوي از مجلسي باشد كه قرار است، قانونگذاري كنند! تصور كنيد يكي از اين نفرات چهارپنجم مشكلات فرهنگي را به تار موي زنان گره بزند و خيال كند با اجراي قانوني كه اجبار پشتش است، ميتواند هشتاد درصد از مشكلات فرهنگي كشور را حل كند، چه اتفاقي ميافتد. اين آقا لابد يا دركي از مشكل ندارد يا تصور ميكند هشتاد درصد، درصد خيلي پاييني است يا... يا در رديف كساني است كه تصور ميكند خودشان خوبند و ديگران بد! مثل آن مورچهاي ميماند كه وقتي آب ميبردش تصور ميكرد دنيا را آب ميبرد. البته اين آقا را نه تنها آب نميبرد (البته عجالتا)، بلكه آب در خوابگه مورچگان ميريزد. آن هم مورچگاني كه تعدادشان خيلي خيلي زياد است، اما مثل او فكر نميكنند. چنين حضراتي تصور ميكنند عالم در دنياي آنها و آنچه فكر ميكنند، خلاصه ميشود و راه برونرفت از مشكلاتش، مشكلاتي است كه به نظر آنها ميرسد. سينما، هنر، آزادي، دموكراسي، آزادگي، بشارت به كساني كه همه حرفها را ميشنوند و بهترينها را انتخاب ميكنند و... در دنيايشان جايي ندارد. قول ميدهم نام بزرگان فرهنگ ايراني كه شبيه باورهاي ايشان نيستند (از زمان ايران شدن ايران تا امروز) چهرهشان در هم و حالشان را بد ميكند. البته اين حال بد شدن مثل بد شدن حال كساني نيست كه وقتي حرفهاي اين آقا را ميخوانند به حذف و مرگ و ... فكر نميكنند. به خواست اكثريت ميانديشند و... اكثريتي كه اگر دركي از فرهنگ هم نداشته باشند، ميدانند فرهنگ را با اين «ح» نمينويسند. به نظرتان اين آقا چه تعريفي از فرهنگ دارد؟ اصلا چه تعريفي از درصد دارد؟ چه تعريفي از... بگذريم. چه خوب كه بعد از خواندن حرفهاي اين آقا در جلسهاي شركت كردم كه كتاب تنوره ديو رونمايي شد و يكي از بهترين اهالي فرهنگ و هنر اين كشور (كيانوش عياري) را ديدم، كاش بوديد و ميديديد و ميشنيديد، نگران چيست. او به زلزله عظيمي انديشيد و اين معروف به آقا و تصميمگير درباره فرهنگ به تركي نازك در خانه خودش و همفكرانش!