معماي كشف جسد مرد گمشده تهراني
به دنبال كشف جسد مرد گمشده تهراني در استان البرز، يك سناريوي جنايي مقابل كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. مهر ماه امسال، پسر جواني به يكي از كلانتري‌هاي شرق تهران مراجعه كرد و هنگامي كه مقابل افسر نگهبان قرار گرفت، گفت: «صبح روز گذشته پدر 65 ساله‌ام طبق روال روزانه براي رفتن به محل كار با خودروي تويوتا كمري سفيدرنگ خود از خانه خارج شد اما ديگر بازنگشت؛ تلفن همراهش نيز خاموش است و نگرانيم بلايي سرش آمده باشد، لطفا كمك كنيد.»
پس از ثبت شكايت و تشكيل پرونده در دادسرا، تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي وارد عمل شدند و در نخستين گام از بيمارستان‌ها و سازمان پزشكي قانوني استعلام گرفتند اما اثري از مرد گمشده پيدا نكردند.
تيم جنايي در گام بعدي سراغ اقدامات گسترده اطلاعاتي رفتند و متوجه شدند كه خودروي موردنظر مرد گمشده در استان البرز تردد داشته است و در آنجا تلفن همراهش خاموش شده است.
كارآگاهان پس از دريافت اين اطلاعات، با بررسي‌هاي فني و مخابراتي دريافتند كه مرد گمشده قبل از اينكه تلفن همراهش خاموش شود چند پيامك مبني بر اينكه براي انجام كارهاي شخصي قصد مسافرت به زنجان را دارد به يكي از دوستان خود ارسال كرده است كه همين موضوع فرضيه وقوع جنايت را پررنگ كرد.
در ادامه كارآگاهان راهي استان البرز شدند و پس از چندين ساعت گشت‌زني خودروي تويوتا كمري سفيدرنگ موردنظر را در خيابان دوم غربي آق‌تپه پيدا كردند و براي بازرسي از ماشين وارد عمل شدند.
تيم تحقيق در جريان بازرسي از خودروي مذكور جسد مرد گمشده را در‌حالي كه داخل موكت پيچيده و به صورت ماهرانه‌اي روي صندلي عقب خودرو جاسازي شده بود، كشف كردند و موضوع را خيلي زود از طريق تماس تلفني به بازپرس ويژه قتل استان البرز گزارش كردند. پس از پايان تحقيقات ميداني در صحنه جرم، كارآگاهان جنايي دايره مبارزه با قتل استان البرز ازسوي بازپرس پرونده ماموريت يافتند با اقدامات اطلاعاتي هويت قاتل را شناسايي و سپس نسبت به دستگيري او اقدام كنند.
با دستور بازپرس ويژه قتل استان البرز، جسد مرد
65 ساله براي معاينات دقيق‌تر به پزشكي قانوني منتقل شد و تحقيقات كارآگاهان پليس آگاهي در رابطه با اين پرونده همچنان ادامه دارد.
داماد خانواده به سمت اعضاي خانواده همسرش شليك كرد
فرمانده انتظامي ملاير از دستگيري قاتل فراري با تلاش بي‌وقفه ماموران پليس آگاهي اين شهرستان خبر داد.
احمد ساكي اظهار داشت: «در پي اطلاع مركز فوريت‌هاي پليسي 110 مبني بر وقوع يك فقره قتل در يكي از روستاهاي ملاير بلافاصله ماموران پاسگاه جوزان به محل اعزام شدند.»
او افزود: «در بررسي‌هاي اوليه مشخص شد فردي
33 ساله با سلاح گرم اقدام به تيراندازي به سمت اعضاي خانواده همسرش كرده است.» فرمانده انتظامي ملاير بيان كرد: «درنتيجه اين تيراندازي همسر و برادر همسر او به قتل مي‌رسند و فرد ضارب بلافاصله متواري مي‌شود.» ساكي ادامه داد: «باتوجه به اهميت و حساسيت موضوع، با حضور سردار زارعي جانشين انتظامي استان همدان در ملاير، اقدامات لازم در راستاي دستگيري قاتل به عمل آمد.»
او ابراز كرد: «با تلاش بي‌وقفه و شبانه‌روزي ماموران پليس آگاهي سرانجام مخفيگاه قاتل در استان تهران شناسايي شد و در يك عمليات ضربتي و غافلگيرانه متهم به همراه فردي كه در متواري دادن و مخفي كردن او نقش داشت، دستگير شدند.» فرمانده انتظامي ملاير گفت: «متهم با اعتراف به قتل، علت و انگيزه خود را از ارتكاب به اين جنايت اختلافات خانوادگي عنوان كرد كه با تشكيل پرونده به مرجع قضايي معرفي شد.»
ضرب و جرح همسر منجر به جنايت شد
زن جوان بعد از دعوا با شوهرش و كتك خوردن از او با كمربند، فوت شد. عصر چهارشنبه هجدهم مهر امسال مرگ مشكوك زني جوان به پليس ۱۱۰ تهران گزارش شد. در ادامه ماموران كلانتري خليج‌فارس براي بررسي ماجرا به خانه اين زن در همان حوالي اعزام شدند. امدادگران اورژانس به ماموران گفتند، زن جوان فوت كرده و مرگ او مشكوك است، چراكه با وجود آثار كبودي زيادي روي بدن، احتمال دارد به قتل رسيده باشد، بنابراين با گزارش موضوع به بازپرس كشيك قتل دادسراي جنايي تهران شوهر اين زن بازداشت و به اداره پليس منتقل شد. ماموران با ديدن دو فرزند زن فوت شده به تحقيقات اوليه از آنها پرداختند و معلوم شد والدين‌شان صبح با هم دعوا كردند و مادرشان كتك خورده است. وقتي آنها از مدرسه بازگشتند، حال مادرشان بد شده و فوت كرده است. با جمع‌بندي اين اطلاعات، ماموران به تحقيق از شوهر اين زن پرداختند كه او مدعي شد نمي‌دانم چه بر سر همسرم آمده كه فوت شده است. ماموران كه متوجه شده بودند اين زوج با هم دعوا و درگيري داشتند به تحقيقات دوباره از مرد خانواده پرداختند كه او اين‌بار گفت: «من و همسرم اختلاف خانوادگي پيدا كرديم و با هم دعوا‌هاي زيادي داشتيم. با بالا گرفتن درگيري‌مان روز چهارشنبه اعصابم به‌هم ريخت و او را به شدت با كمربند كتك زدم. بعد به محل كارم رفتم. عصر وقتي برگشتم همسرم داشت جاروبرقي مي‌كشيد كه يكدفعه حالش بد شد و به اورژانس خبر دادم كه معلوم شد فوت كرده است.»