ايرانم آرزوست
مرتضي عزتي
ايران نخستين كشوري در دنيا است كه توانست ملتهاي مختلف را زير يك پرچم گردآورد. تا پيش از شاهنشاهي هخامنشي هيچ قدرتي نتوانسته بود چند ملت را با حفظ هويت ملي، زير يك پرچم گردآورد و اداره كند. بيش از 3000 سال پيش بخشي از مركز و جنوب ايران بزرگ، سرزمين اونشان ناميده ميشد كه همراه با عيلام حكومتي مشترك داشتند. پس از تصرف شهر شوش توسط حكومت بابل، قدرت مركزي عيلام كاهش يافت و بخش اونشان تقويت شد. خاندان هخامنش در اين سرزمين حكومت ميكردند. هنگامي كه كوروش از نوادگان هخامنش به قدرت رسيد، سرزمين تحت حكومت خود را از آسياي مركزي و هندوستان در شمال و جنوب شرق و تا درياي سياه و درياي سرخ در شمال و جنوب غرب گسترش داد. جانشينان او سرزمين ايران را از شمال تا سيبري و ماوراي قفقاز، شمال درياي سياه و در غرب تا بالكان و آفريقا توسعه دادند. اداره سرزمين بزرگي با اين وسعت نيازمند ساختار قدرتمند سياسي، اداري، اجتماعي و اقتصادي بوده است. بخش بسيار زيادي از دانش مديريت، اقتصاد و سياستي كه در آن روزگار در ايران وجود داشته است به علتهاي مختلف از جمله تهاجم اسكندر، ضعف فرهنگي و ويرانگري اقوام مهاجم مختلف و به ويژه با تغيير زبان و خط در طول تاريخ از بين رفته است. تنها تحريفهايي نادرست به قلم برخي يونانيان از بخشي از تاريخ آن روزگاران باقي مانده بود تا اينكه در سال 1313 باستانشناسان دانشگاه شيكاگو امريكا كه در حال كاوش در تخت جمشيد بودند، به بخشي از بايگاني مالي تختجمشيد متعلق به حدود 17 سال حوالي سال 500 پيش از ميلاد دست يافتند. در اين بايگاني دهها هزار لوح گلي حاوي نوشتههايي به زبانهاي پارسي، عيلامي، آرامي و زبانهاي ديگر يافت شد كه اطلاعات بسيار دقيقي از بخش كوچكي از سازمان حكومتي آن زمان به دست ميدهد. بخشي از اين لوحها براي يك همكاري مشترك به دانشگاه شيكاگو امريكا فرستاده شد تا بازخواني شود. بخشهايي از اينها در دورههاي مختلف توسط زبانشناسان باستاني بازخواني شدهاند و پس از بازخواني بخشي از اينها به ايران بازگردانده شدهاند و بخشي نيز در سفر اخير رييسجمهور به ايران بازگشت داده شد. بخشي نيز همچنان در دانشگاه شيكاگو باقي مانده است. در اين گلنبشتهها، اطلاعاتي وجود دارد كه نه تنها بسياري از تحريفهاي تاريخي را باطل ميكند كه نشان ميدهد قواعد اقتصادي و اجتماعي دوران هخامنشي پايه بخش عمدهاي از دانش و تمدن جهاني است و در برخي جهات برتر و پيشرفتهتر از قرن بيستم بوده است. به گونهاي كه در يكي از رسالههاي دكتري در دهه 1960 كه بازخواني بخشي از اين گلنبشتهها اختصاص داشته است، نويسندگان مينويسند تامين اجتماعي در دوره هخامنشيان از تامين اجتماعي امروز جهان پيشرفتهتر بوده است. براي آشنايي بيشتر با امور اقتصادي آن دوران به برخي ويژگيهاي برجسته در اداره امور اقتصادي حكومتي در آن دوران برپايه شواهد اين بايگاني اشاره ميشود. همه امور مالي حكومتي در چارچوبي مانند دفاتر حسابداري امروزين (با اندكي تفاوت) نوشته و ترازهاي مالي تهيه ميشده است. نظام دريافت و پرداخت و نظام نظارت قوي بر همه امور مالي حاكم بوده است. به گونهاي كه همه دريافت و پرداختهاي همراه دريافتكننده و پرداختكننده و علت دريافت و پرداخت ثبت ميشده است. براي همه دريافت و پرداختها، براي همه افراد، در همه سلسله مراتب حكومتي، ضابطههاي از قبل تعيين شده وجود داشته است و حقوق و مواجب و هزينههاي اداري، سفر ماموران حكومتي و مانند اينها به تناسب جايگاه و افراد همراه مشخص و اسناد دريافت و پرداختها داراي مهر دريافتكننده و پرداختكننده بوده است. اين حسابها از سوي حسابرسان بررسي و گزارش حسابرسي و ترازنامه تهيه ميشده است. بخشي از اسناد مالي و اداري بر روي پوست يا چيزهاي ديگري نوشته ميشده يا در جاي ديگري نگهداري ميشده است كه در اين بايگاني اثري از آنها نيست. هرچند برخي ادعا ميكنند سيستمهاي حسابداري و انبارداريزاده سدههاي اخير غرب است ولي اين اسناد به خوبي نشان ميدهند كه سيستمهاي پيشرفته حسابداري دوطرفه و حسابرسي و نظارت قانونمند در دوران هخامنشيان (بيش از 1500 سال قبل) وجود داشته است، آن هم در دوراني كه هنوز پول رواج چنداني نداشته است.
حكومت صدها هزار نفر نيروي انساني را در استخدام خود داشته است. نيروهاي متخصص از نقاط مختلف كشور به اينجا آمده و در قبال كار خود دستمزد دريافت ميكردهاند. به صورت ويژه ميتوان گفت كاركنان حكومتي برده نبودهاند هرچند به ندرت افرادي غلاماني قابل خريد و فروش (برده) داشتهاند. ولي هر شخصي در ازاي كار خود براي حكومت به تناسب تخصص، موقعيت مديريتي، توان و برخي ويژگيهاي ديگر مواجب دريافت ميكرده است. در اين اسناد اشاره به كاركناني بلخي، مصري، لويايي، بابلي، يوناني و مانند اينها شده است. افرادي با فرهنگها و زبانهاي مختلف در خدمت حكومت كار ميكرده و دستمزد دريافت ميكردهاند. كاركنان مرد، زن، دختر، پسر، در سطوح مديريتي و با سنها و تواناييهاي مختلف دستمزد متفاوت دريافت ميكردهاند. زنان به تناسب جايگاه، تخصص و مديريت خود ميتوانستهاند از مردان بيشتر يا كمتر دستمزد دريافت كنند. مادران براي دوره بارداري و فرزندآوري 9 ماه مرخصي با حقوق (حقوق كمتر) داشتهاند. براي مادران به ازاي هر فرزندي كه به دنيا ميآوردهاند جيره اضافي مشخصي پرداخت ميشده است. مقامات حكومتي و اداري دريافتيهاي بالايي داشتهاند، ولي در صورت تخلف، مجازات بسيار سنگيني ميشدهاند.
گروههاي كارگري در خدمت حكومت، در فعاليتهايي مانند استخراج و پرداخت سنگ، كارهاي ساختماني، احداث و نگهداري راهها، شبكههاي آبياري و آبرساني، آردسازي، شرابسازي، كشاورزي، شخمزدن، پارچهبافي (براي دولت) و همچون اينها كار ميكردهاند. احتمالا بيشتر كارگران منبع درآمدي ديگر مانند زمين كشاورزي نيز داشتهاند. دستمزد اين كارگران كمتر از كاركنان ثابت حكومتي بوده است. كاركنان امور مالي، اداره شهرها، بازرسان، ارتشيان، كاتبان، پيكها، خدمتكاران درباري و مانند اينها در بخش اداري حكومت خدمت ميكردهاند. فعاليتهاي اقتصادي بخش خصوصي درجاي خود بوده است. افزون بر دستمزد در طول سال به مناسبتهايي به كارگران مختلف پاداشها و هدايايي نيز داده ميشده است.
حكومت به پرستشگاههاي اديان مختلف هدايايي ميداده است. كشورهاي مختلف زير حكومت مركزي با فرهنگ خودشان و زيرنظر و نظارت حكومت مركزي اداره ميشدهاند. اداره راهها بر عهده حكومت بوده است. راههاي شاهي در مسيرهاي مختلف كشيده شده و سنگفرش شده بودند. پيكها در اين مسيرها با سرعت در مدت چند يا حداكثر چندين روز پيامها را به نقاط مختلف ميبردند. در مسير راهها در ايستگاههاي مختلف ماموران حكومتهاي محلي مستقر بودهاند كه هم بر راهها نظارت داشته و هم به تامين نياز مسافران و ماموران حكومتي ميپرداختهاند. ثروت انبوه ايرانيان و قدرت حكومت در جهان بينظير بوده است و تا امروز نيز چنين قدرت و ثروت نسبي در جهان در يك حكومت متمركز نشده است. با اين وجود آگاهي بسياري از ايرانيان از هويت تاريخي و ملي خود بسيار اندك است. شيوهها و متون آموزشي بسيار ضعيف متمركز بر ناداشتههاي بيگانگان از علتهاي اصلي از خود بيگانگي ايرانيان و تضعيف هويت ملي شده است. امروزه ثابت شده است كه هويتملي و مليگرايي يكي از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي كشورها است. بايد ايران را دريافت و به كودكان و جوانان شناساند، ايراني به عظمت و افتخار گذشتگان، ايراني كه آنم آرزوست.