كتابخانه مدرسه، كانون مدرسه و مكاني است كه دانشآموزان ميتوانند از محدوديتهاي زمان، خانه، حياط بازي و كلاس درس آزاد و رها باشند. كتابخانه محيطي امن براي آرامش دانشآموزان است كه ميتوانند با دوستانشان ملاقات كنند، صحبت كنند، مطالعه كنند، خلاقيت به خرج دهند و سرگرم شوند. براي بسياري از دانشآموزان، كتابخانه مدرسه هميشه پناهگاهي در برابر شلوغي حياط بازي يا شرايط آب و هوايي نامساعد بوده است. اين كتابخانهها، مانند بسياري از كتابخانههاي عمومي، در حال تغيير هستند. كتابخانه ديگر مكاني «ساكت و بيسروصدا» براي انجام كارهاي تحصيلي نيست بلكه با توجه به دسترسي گسترده دانشآموزان به اطلاعات و فناوري، كتابخانه بايد فضايي باشد كه در آن خلاقيت، نوآوري و همكاري محقق شود. اين فضا هم استقبالكننده و آرامشبخش است و هم فضاي يادگيري پويا و انعطافپذير را فراهم ميكند. براي مثال ايجاد يك «فضاي سازندگي» در كتابخانه مدرسه تجربهاي ارزشمند براي دانشآموزان مدرسه دخترانه مذهبي ايدن مقدس بوده است.
كتابخانه همانجايي است كه ميتوان به رشد و تقويت بهزيستي دانشآموزان كمك كرد. با ارايه كلاسهاي منظم در كتابخانه و باز بودن آن در طول ساعات مدرسه، حتي قبل و بعد از آن، فضايي فوقالعاده دراختيار دانشآموزان قرار ميدهيم، جايي كه كتابداران و ديگر متخصصان كتابخانه مدرسه آماده كمك به آنان هستند. كتابداران و معلمان كلاس براي دانشآموزان در زمينههاي مختلف، ازجمله سلامت ذهني و جسمي، درسهايي با سرفصلهايي چون مقابله با قلدري، ايمني در فضاي مجازي، احترام به تنوع عقايد، اتخاذ انتخابهاي مسوولانه و ساخته و پرداخته كردن روابط مثبت آماده ميكنند.
تعريف بهزيستي كار سادهاي نيست، زيرا براي هر فرد ميتواند متفاوت باشد، اما برخي ويژگيهاي خاص دارد. بهزيستي مفهومي عميقتر از حس شادي و خوشحالي در زندگي است. تحقيقات گستردهاي در كشورهاي مختلف و همينطور در استراليا انجام شده تا بهزيستي و معناي آن را در برنامه درسي مدارس بگنجانند. بهزيستي براي دانشآموزان به عنوان يك رويكرد مهم براي توسعه شايستگيهاي اجتماعي، عاطفي و تحصيلي آنها مطرح شده است و در جلوگيري از افسردگي نوجوانان، خودكشي، خودآزاري، رفتارهاي ضد اجتماعي (ازجمله قلدري و خشونت) تاثير قابلتوجهي دارد. بهزيستي تا جايي اهميت دارد كه نظريه «كودك كامل» و «تعليم و تربيت كلنگر» تمركزشان را بر آن قرار دادهاند به اين شكل كه به دانشآموزان كمك كنند تا به بهترين نسخه خود تبديل شوند، چيزي شبيه به مفهومي كه مازلو (۱۹۵۴) آن را به عنوان دستيابي به «خودشكوفايي» معرفي كرد. از طرفي چهار ويژگي اصلي كه ران ميلر براي تعليم و تربيت كلنگر معرفي كرده است يعني «يادگيري تجربي، روابط شخصي، زندگي دروني كودكان (احساسات) و آگاهي زيستمحيطي» همگي در محيط كتابخانه قابل تحقق هستند.
تمركز بر نظريه كودك كامل در بيانيه وزراي آموزش و پرورش استراليا از سال ۲۰۰۸ نيز منعكس شده است: «مدارس نقشي حياتي در ترويج رشد فكري، جسمي، اجتماعي، عاطفي، اخلاقي، معنوي و توسعه زيباييشناختي و بهزيستي جوانان استراليايي ايفا ميكنند و در تضمين رفاه اقتصادي و انسجام اجتماعي مداوم كشور موثر هستند» (MCEETYA 2008, p. 4). شواهد (نوبل و وايات ۲۰۰۸) نشان ميدهد كه دانشآموزاني كه از سطح بالايي از بهزيستي برخوردارند، به احتمال بيشتري به موفقيتهاي تحصيلي بالاتر از جمله به پايان رساندن سال دوازدهم تحصيل، داشتن سلامت رواني بهتر و يك سبك زندگي اجتماعي مسوولانه و قانونمند دست مييابند.
فضاهاي سازندگي (Makerspaces) در كتابخانهها، چهار مهارت ضروري آينده را پوشش ميدهند: خلاقيت، ارتباطات، همياري و تفكر انتقادي. افزون بر اين، روزبهروز بيشتر مشخص ميشود كه اين فضاهاي سازندگي از بهزيستي دانشآموزان نيز پشتيباني ميكنند و باعث تقويت سه ويژگي كليدي و حياتي يعني تابآوري، توسعه روابط و عصيانگري ميشود. در اينجا، روحيه «عصيانگري» به دانشآموزان اجازه ميدهد كه از خلاقيت خود براي به چالش كشيدن هنجارهاي موجود استفاده كنند.
وقتي دانشآموزان در فعاليتها و فرصتهاي متعدد فراهم شده در كتابخانه يا فضاي سازندگي كتابخانه مشاركت ميكنند، آرامش مييابند و لذت ميبرند. اين فضا تهديدكننده نيست و دانشآموزان ميتوانند خود را از خواستهها و آرزوهايشان سرشار سازند. اين فضا به دانشآموزان بال و پر ميدهد و اجازه ميدهد تا كامل نبودن خود را فراموش كنند و به آن فكر نكنند؛ به طوري كه شكست بخشي از سرگرمي آنها ميشود و مانع از به تعويق انداختن كارها نميشود. حل مسائل و چالشها هنگام ساختن و كار و تلاش نيز به دانشآموزان اعتمادبهنفس ميدهد. آنها ميتوانند در مسير ساختن، تجربياتشان را با يكديگر به اشتراك بگذارند، همكاري و همياري را بياموزند و به يكديگر كمك كنند. در واقع دادن هدف به دانشآموزان و اجازه دادن به آنها براي كاوشگري در علايقشان، نياز دروني انسان را برآورده ميكند. كتابخانهها به دانشآموزان امكان ميدهند تا اين كنجكاويها و خلاقيتهاي خود را بازيابند، موضوعي كه سر كن رابينسون (۲۰۰۷) به شدت باور دارد بايد دوباره به جايگاه خود بازگردد.
همينطور كتابخانهها به عنوان مكاني براي گردهمايي، گفتوگو، تبادل ايدهها، مهارتها و داستانها از بهزيستي دانشآموزان حمايت ميكنند. دانشآموزان ميتوانند در آنجا با لگو بازي كنند، به موسيقي گوش دهند يا آن را اجرا كنند و روابطي با همكلاسيها، معلمان و راهنماهايشان بسازند. كتابخانه فضايي است كه حمايت عاطفي از طريق وقتگذراني با ديگران، شنيدن و گفتوگوهاي رسمي و غيررسمي را فراهم ميكند و احساسات و درك مشترك از طريق كار روي پروژهها و تكاليف مشترك با دوستان و همسالان نيز تقويت ميشود. در چنين مكاني رشد و توسعه شناختي از طريق ارايه چالشها و فرصتهاي كشف و بازي، مانند باز و بسته كردن و بههم ريختن قطعات كامپيوتر، نامگذاري و شناسايي اجزاي آن و عملكرد آنها تحريك ميشود. يادگيري مهارتهاي جديد ميتواند به افزايش اعتماد به نفس و حس موفقيت و يادگيري عميقتر كمك كند. كتابخانه ميتواند به توسعه فكري دانشآموزان از طريق ترويج مطالعه، پژوهش و مشاركت در پروژههاي نوآورانه كمك كند كه به واسطه تعامل و يادگيري مشترك و با انگيزه لذت و خودآگاهي انجام ميشوند. پژوهشي در كانادا (جكسون ۲۰۱۵) گزارش داده است كه دانشآموزان پس از شركت در برنامههاي مختلف كتابخانه از جمله گفتوگو و نوشيدن چاي، قهوه و ميان وعده رايگان، احساس استرس كمتري داشتند. همچنين ساير برنامهها همچون يوگا، ذهنآگاهي و وقفههاي كوتاه تفكر، سازوكارهاي مثبت و سالمي براي كاهش استرس به دانشآموزان ارايه ميدادند.
لوسي كلارك، سردبير ارشد روزنامه گاردين در استراليا و يكي از دانشآموختگان سابق مدرسه مذهبي ايدن مقدس، در كتاب خود با عنوان «شكستهاي زيبا» تجربههاي شخصي دخترش را همراه با پژوهشهايي در مورد نظام آموزشي به اشتراك ميگذارد. او به موضوعاتي همچون فشار آزمونهاي استاندارد، تاثيرات همسالان، خانواده و تنوع فرهنگي پرداخته و رقابت زياد در مدارس براي جوايز، نمرات و پذيرش در دانشگاهها را مورد بررسي قرار ميدهد. آزمونهاي پُرريسك علاوه بر ايجاد اضطراب و استرس، ميتوانند باعث تغيير از يادگيري حمايتگرايانه، مبتني بر همكاري و تحقيق، به سمت نگرشها و روشهاي يادگيري رقابتي و فردگرايانه شوند و معلمان را به سمت آموزش سنتيتر سوق دهند. بنابراين، باتوجه به فشارهاي موجود بر دانشآموزان و معلمان، كتابخانه ميتواند با فراهم كردن فضايي آرام و بدون استرس، نقش مهمي در بازپروري و نيروبخشي آنها داشته باشد.
بنابراين كتابخانهها به خوبي در موقعيتي قرار دارند تا از بهزيستي دانشآموزان حمايت كنند؛ مكاني براي كاهش استرس، به ويژه در طول يا قبل از امتحانات و جايي براي استراحت يا انگيزه گرفتن براي يادگيري از طريق فعاليتهاي متنوعي كه در آنها ارايه ميشود. پژوهشگران در بريتانيا پس از مطالعه ۶۵۸ دانشآموز دريافتند كه دانشآموزان پس از شركت در فعاليتهاي هنري، روز بعد احساس شادي و آرامش بيشتري داشتند و انرژي بيشتري هم تجربه كردند (كانر، ۲۰۱۶). به گفته مارگارت هاج از سازمان هنرهاي داوطلبانه، «افزايش بهزيستي مردم از طريق مشاركت در هنر» مشهود بوده است. (دوولين، ۲۰۱۰) همچنين، رنگآميزي به عنوان روشي موثر در كاهش اضطراب ميان دانشجويان اثبات شده است. (پاول، آلكورن و ليندسي، ۲۰۱۷)
داستان يكي از دانشآموزان ما، آنا، به خوبي نشان ميدهد كه چگونه ميتوان در محيطي امن و استقبالكننده كه در آن آزادي براي كاوشگري، بازي و خلاقيت وجود دارد، بهزيستي دانشآموز را افزايش داد. آنا چند سالي است كه قبل از شروع مدرسه و در زمان ناهار به كتابخانه ما ميآيد. او دختري ورزشكار اما كمحرف است و در مهارتهاي سوادآموزي مشكل داشته و اعتمادبهنفس كمي در تواناييهايش داشت. آنا ابتدا به بازي با كيت GoldieBlox ميپرداخت و سازههاي جالبي ميساخت. او سپس به ساخت مدارها با بلوكهاي Snap Circuits روي آورد و شيفته كار كردن با موتورها شد. او با استفاده از اين موتورها همواره چيزهاي جديدي مثل آسياب بادي و اشكال پرنده با پروانهها ميساخت و به دنبال كتابهاي مصور ميگشت تا ايدههاي بيشتري پيدا كند.
سال گذشته، آنا در مسابقه نمايشگاه سلطنتي كوئينزلند كه شامل طراحي يك اسباببازي بود شركت كرد. او يك ربات به شكل خرچنگ طراحي كرد كه داراي يك موتور باتريدار بود و پاهاي آن از ماژيكهاي رنگي ساخته شده بود تا روي كاغذ نقاشي بكشد. آنا محور موتور را به طور غير تراز نصب كرده بود كه اين كار باعث ميشد خرچنگ تكان بخورد و حركت كند. او موفق شد جايزه اول را كسب كند! مادرش ابراز داشت كه دخترش اين موفقيت را در آرامش، فراغت و علاقهمندي در كتابخانه و در ميان تجهيزات و كتابهاي آن يافته است. در حقيقت موفقيت در يك جا به توفيق در جاي ديگر ميانجامد به صورتي كه آنا در توانايي حل مساله، اعتماد به همكاري و باور به خود رشد كرد.