ايران و امريكا در دوران قاجار
اگر در آغاز دوران قاجار، براي ايرانيان نشانهاي از دنياي جديد و متفاوت از قدرتهاي استعماري بود و آن را ينگه دنيا (همان جاي جديد) ميخواندند، امريكاييها نيز درك و دريافتي اندك از جامعه ايران به دست آورده بودند كه از رهگذر اخبار، مقالات و گزارشهاي روزنامهنگاران و سياحان به دست ميآمد. امريكا از ديرباز براي بسياري از ايرانيان نشانهاي از دنياي جديد بوده و هر دو ملت نه در 40 سال گذشته بلكه از مدتهاي پيش و در زمان حكمراني شاهان قاجار، نسبت به اخبار و مطالب همديگر واكنش نشان ميدادند. اگر شاه عباس صفوي براي مقابله با پرتغاليها و عثمانيها، دست اتحاد به سوي بريتانياييها دراز كرد و فتحعلي شاه قاجار براي مقابله با روسها، فرانسويها را نيروي سوم ميدانست، اما ميرزا تقي خان اميركبير، صدراعظم اصلاحگر ناصرالدين شاه، امريكا را در اين قامت ميديد. دوره صدارت اميركبير چندان كوتاه بود كه نتوانست امريكا را به عنوان نيروي سوم در مقابله با روسیه و انگليس وارد عرصه سياست خارجي ايران كند. اگر امير در حمام فين كاشان به تيغ استبداد از پاي درآمد، رييسجمهور همعصر او، آبراهام لينكلن، هم به گلوله يك نژادپرست به قتل رسيد. كتاب «ايرانيان از نگاه امريكاييان» شامل گزيدههايي از جرايد ايالاتمتحده در فاصله زماني 1848 تا 1926 است كه ريز يا درشت به ايران پرداخته و رويدادهاي مرتبط با آن را مخابره و تفسير كردهاند.
عليرضا ساعتچيان، گردآورنده و مترجم اين كتاب با جستوجو در آرشيو مطبوعات سايت كتابخانه كنگره امريكا و گزينش مطالب مربوط ايران عصر قاجاري ترجمه آنها را انجام داده كه به همت انتشارات كتاب پارسه منتشر شده است.