• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5915 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر

رستگاري بازنده

فاطمه كريمخان

به حق يكي از شايسته‌ترين صحنه‌هاي مشهور و به‌ياد ماندني سينماي جهان -و حتما يكي از ساده‌ترين اين سكانس‌هاست- دو برادر عقب تاكسي نشسته‌اند و با هم حرف مي‌زنند. دفعه قبل، آنها با روياي رها شدن از فقر هم‌دست شده بودند تا آدم‌هاي مهمي را پيدا كنند كه براي خلاص شدن از وضعيت زندگي‌شان به آنها كمك كنند، حالا يك انگيزه اخلاقي در يكي از آنها و يك ترس رو به افزايش در ديگري برخاسته است كه شايد آن آدم‌هاي مهم بخواهند هر دوي آنها را از بين ببرند.

اين سكانس به ياد ماندني از «در بارانداز» اليا كازان است، فيلمي كه در جا انداختن مضاميني مثل وفاداري و خيانت در سينماي امريكا چنان موفق بود كه فيلم دهه هشتادي گاو خشمگين اسكورسيزي ديگر نه‌تنها با الهام از آن، بلكه با تقليد و تكرار برخي از خطوط و ديالوگ‌هاي آن ساخته شد.

در بارانداز، تراژدي قدرتمند اليا كازان، امسال هفتاد ساله شده است. فيلمي كه با الهام از كار برنده پليتزر روزنامه‌نگاري به نام مالكوم جانسون، درباره روابط فسادآلود در كار اسكله‌هاي نيوجرسي پا گرفت. فيلم در اصل سناريويي بود -كه توسط آرتور ميلر نوشته شده بود كه بر سر انتخاب‌هاي سياسي كازان با كارگرداني اليا كازان اختلاف پيدا كرد- و طرح خود در مورد فساد در يك محله نزديك بندر را بعدا در نمايشنامه‌اي درخشان به نام «منظره‌اي از پل» نوشت. علاوه بر اين قرار بود نقش اصلي فيلم را فرانك سيناترا بازي كند كه درنهايت با مارلون براندو جايگزين شد.

حتي بعد از پايان توليد فيلم هم حاشيه‌هاي آن تمام نشد، در بارانداز فيلمي است كه به سرعت تبديل به يك بيانيه سياسي شد و سازندگان آن در واكنشي شديد به تفاسيري كه از فيلم صورت گرفته بود، اعلام كردند كه آنها بايد فاصله خود با كساني كه در ساخت فيلم همكاري داشته‌اند اما از مشي سياسي آنها پيروي نمي‌كنند را علني كنند و بر سر اين فاصله با
«چپ روي» باقي بمانند.

هيچ فيلم امريكايي ديگري نيست كه به اين خوبي اين همه خرده داستان كه هر كدام‌شان مي‌توانند يك داستان مستقل و بسيار خوب باشند را در خود جا داده باشد. پيشينه تئاتري كازان در ساختن و جان دادن اين خرده‌ داستان‌ها كه هر كدام‌شان گروهي از موثران و انديشه‌هاي مطرح در جامعه آن روز را نمايندگي مي‌كردند، موثر بوده است. تمام شخصيت‌هاي اين فيلم از آن جمله آنهايي كه تصوير آن‌چناني از آنها نمايش داده نمي‌شود به دقت طراحي شده‌اند و حتي آنها كه ديالوگي ندارند بالاخره چيزي در جهان بيرون را نمايندگي مي‌كنند. براساس همين فضا‌سازي است كه متوجه مي‌شويم تمام كساني كه روي اسكله كار مي‌كنند به طريقي به يك «جاني» مديون و در واقع گروگان هستند. داستان فيلم داستان دو انتخاب متفاوت براي پرداخت بدهي است، انتخاب متفاوت دو برادر كه بايد تصميم بگيرند مي‌خواهند خون بريزند يا شهيد شوند.

كازان در اين فيلم تلاش مي‌كند از سنت آن زمان هاليوود فاصله بگيرد. تصوير‌برداري در لوكيشن وسيع نيوجرسي، اين فيلم را به سنت نئورئاليستي اروپا نزديك مي‌كند، يكي از جنبه‌هاي تاثير‌گذاري در بارانداز هم ناشي از اين همين مساله است كه بعدا فيلم‌هاي ديگري تلاش كردند از آن تقليد كنند كه چندان هم در اين مسير موفق نبودند. از ويژگي‌هاي مهم اين فيلم آن است كه هيچ سكانسي از آن خالي از احساس اضطراب مردم فقير و طبقه كارگري كه سوژه فيلم بوده است، نيست. در سرماي سكانس‌هاي بعدازظهر يخبندان و گرفته نيوجرسي، در عرق‌ريزان صحنه‌هاي عروسي در ميخانه لهستاني‌ها و در كار ديوانه‌وار آدم‌ها در بارانداز كنار ساحل، تقلا براي حيات و تلاش براي جان به در بردن و زندگي كردن آدم‌هايي كه غير از خود زندگي چيز زيادي براي نگه داشتن ندارند، مشهود است. علاوه بر اين كازان كه خودش آن‌چنان هم مذهبي نبوده، از قدرت تصاوير مذهبي در فيلم غافل نيست. نشانه‌هاي دين در عرق‌ريزان كارگران، در سكه‌هاي رومي كه دست به دست مي‌شود و در ميان نااميدي و سرخوردگي كه در كارگران آشكار است، پراكنده شده است. خيانتي كه در فيلم به آن اشاره مي‌شود مبتكرانه از متوني در كتاب مقدس وام گرفته شده و وارونه شده است. اين ايده كه هر آدم معمولي، در اينجا شخصيت ‌تري، مي‌تواند با يك انتخاب و يك تصميم راه خود را متفاوت كند و به قهرمان تبديل شود يا اين ايده كه براي تعالي نياز به غيرمعمولي بودن، اشتباه نكردن يا پاك‌دست بودن نيست، ايده رستگاري بدون تقوا، ايده‌اي سراسر مذهبي و به خصوص مسيحي است. ديگر چندان نيازي به استعاره‌هايي مانند پياده‌روي طولاني در نيوجرسي پيش از رسيدن به تصميمي رستگارانه نيست. ‌جنبه سياسي فيلم در بارانداز، سواي پيام سياسي آن، اهميت ديگري هم دارد. قبل از اينكه در بارانداز ساخته شود، اليا كازان مانند بسياري ديگر از روشنفكران و هنرمندان دوران خودش يك چپ جوان شناخته مي‌شد كه تحت فشار كميته‌هاي ضدكمونيستي و ضد چپ و براي حفظ شغل و موقعيتش در سينماي امريكا عليه چپ شهادت داده بود، اما درنهايت او از شهادت خودش عليه همكارانش دفاع كرد، نه تنها از اين شهادت دفاع كرد بلكه آشكارا در روزنامه‌هايي مانند نيويورك تايمز نوشت و از ديگران خواست تا عليه كساني كه پيشينه يا ايده‌آل‌هاي چپ دارند به او پيوسته و شهادت دهند. فيلم در بارانداز از اين فضا كه اطراف خود كازان شكل گرفته بود سود بسيار برد. فيلمنامه خوب و بازي همدلانه مارلون براندو در نقش‌ تري، از بيانيه سياسي كازان پشتيباني مي‌كرد و پيشنهاد مي‌داد كه راه‌حل درنهايت مسيري فردي است. آنچه فيلم پيشنهاد مي‌دهد يك فردگرايي تزلزل‌ناپذير است. قهرمان تنهاست و براي قهرمان بودن بايد تنها بود. با اتحاديه پيروزي اخلاقي ممكن نيست. فرد بايد راه خودش را از جمع جدا كند!

كازان در اين فيلم از طريق تمام ابزار‌هايي كه دراختيار كارگردان است، از طريق زبان سينمايي تدوين، فيلمبرداري و اجرا، ما را قانع مي‌كند كه راه‌ تري، راه فردگرايانه ‌تري، راه درستي است، فيلم تلاشي
در راستاي زير سوال بردن اعتقادات ما نيست، بلكه تلاشي در راستاي تقويت باورهاي قبلي ماست.

البته همه اين حرف‌ها به آن معني نيست كه كازان در برابر جماعت ضدكمونيست هم دست‌هاي خود را بالا برده و تسليم شده بود. او اين جماعت را هم فرصت‌طلب و احمق مي‌دانست. كازان يك فردگرايي خشن را توصيه مي‌كرد كه مي‌توانست قهرمان‌ساز باشد؛ اما لااقل در مورد خودش چنين ثمري نداشت.

وقتي آكادمي اسكار تصميم گرفت به كازان براي يك عمر دستاورد هنري‌اش جايزه بدهد، كازان درست مثل «جاني فردي» كه با اسكورت دو محافظ قوي و قد بلند خود به اسكله مي‌آيد با اسكورت اسكورسيزي و دنيرو روي صحنه رفت تا جايزه خود را دريافت كند، اما حتي اين همراهي هم باعث نشد كه موج انتقادات به كازان به خاطر شهادتش عليه برخي سينماگران در جريان موج ضد كمونيستي امريكا به فراموشي سپرده شود. هر چند ميراث رك‌گويي تند و تيز و تلخ او وارثان و حامياني پيدا كرد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون