• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5916 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر

ضرورت وحدت فرماندهي در سوانح و بلايا

اما شرايط زماني بغرنج مي‌شود كه دستگاه‌هاي همكار در يك كاركرد از سازمان‌هاي متنوع و متكثري تشكيل شده‌اند. در اين يادداشت با تاكيد بر اهميت فرماندهي واحد و يكپارچه و ضرورت سازماندهي و كنترل سيستماتيك درون و‌ برون بخشي، نگاهي خواهيم داشت به وضعيت حمايت‌هاي رواني و اجتماعي در زمان بحران. مطابق برنامه ملي آمادگي و پاسخ، مسووليت اين كاركرد مهم با دفتر سلامت رواني-اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي است و سازمان‌هاي هلال احمر، بهزيستي و كميته امداد از مهم‌ترين دستگاه‌هاي همكار اين بخش تلقي مي‌گردند. اما سوال مهم اين است كه چرا در سوانح و بلايا، اين وحدت فرماندهي بين‌بخشي ديده نمي‌شود و با نوعي به‌هم‌ ريختگي در فرآيند پاسخگويي، به‌هم‌ ريختگي در اعزام متخصصين و داوطلبين، عدم پاسخگويي به نيازهاي رواني و اجتماعي بازماندگان و حتي موازي‌كاري در ارايه خدمات به بخشي از مردم و تجربه عدم ارايه خدمات به بخش ديگري از مردم روبه‌رو هستيم؟ چرا پاسخگويي به نيازهاي اجتماعي بازماندگان، در ذيل رويكردهاي فرد محور و روان‌شناختي به افراد گم مي‌شود؟ مطابق برنامه توسعه ششم و هفتم، مسووليت سلامت رواني مردم به وزارت بهداشت و مسووليت سلامت اجتماعي به سازمان بهزيستي كشور واگذار شده و بر همين اساس در برنامه‌هاي ملي نيز اين وظيفه تقسيم گرديده است. حال سوال مهم اين است كه مولفه‌هاي درهم تنيده سلامت رواني و اجتماعي چگونه قابل تجزيه و تفكيك به دو سازمان مجزا هستند؟! نتيجه آنكه آنچه در پاسخگويي به شرايط اضطراري ديده مي‌شود، حضور همزمان تيم‌هاي حمايت رواني اجتماعي - تيم محب (سازمان بهزيستي كشور) اورژانس اجتماعي (سازمان بهزيستي كشور) تيم سحر (هلال احمر) تيم شبكه بهداشت (وزارت بهداشت) - در صحنه حادثه، بدون ارتباط و هماهنگي سيستماتيك و في‌مابين است. هر يك از تيم‌ها به صورت مجزا ارزيابي و كمك‌هاي اوليه رواني و اجتماعي خود را ارايه داده و از كار ديگري بي‌خبر هستند. بازماندگاني از تمامي اين تيم‌ها خدمات دريافت مي‌كنند، در حالي كه بازماندگان ديگري از هيچ يك از تيم‌هاي مذكور خدماتي دريافت نكرده‌اند. در شرايطي كه استانداردها و پروتكل‌هاي حمايتي مشترك وجود ندارد، سيستم ثبت و بانك اطلاعاتي مشترك نيز حلقه مفقوده ديگري در اين فرآيند است. ماجرا آنجايي بغرنج‌تر مي‌شود كه ساير سازمان‌هاي دولتي و غيردولتي مانند انجمن‌هاي روان‌شناسي، مددكاري اجتماعي و روان‌پزشكي، سازمان‌هاي مردم‌نهاد و خيريه‌ها، ساير وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي مسووليت‌پذير در دولت و بخش خصوصي هم آماده حضور در ميداني مي‌شوند كه فرماندهي و تقسيم وظيفه بين اجزاي اصلي آن هم مشخص نيست!  و نتيجه داستان چيزي نيست جز هماني كه بارها و بارها در بحران‌هايي چون زلزله بم و سرپل ذهاب تا سيل لرستان و كرمانشاه و خوزستان تا حادثه دردناك معدن طبس شاهد آن هستيم. امروز و در دولتي كه قرار است صداي گروه‌هاي محذوف جامعه باشد، اميد مي‌رود با اصلاح ساختار نظام مديريت بحران كشور و ارتقاي آن، و نيز تلاش براي ايجاد وحدت فرماندهي و كنترل درون تمامي اجزاي سيستم و نيز در ارتباط تمام اجزا با يكديگر، شاهد پاسخگويي بهتر تمامي دستگاه‌هاي مسوول و همكار به نيازهاي تمامي بازماندگان بلايا بالاخص افراد دچار تبعيض مضاعفي مانند كودكان، سالمندان، افراد داراي معلوليت، بيماران و... باشيم.
مددكار اجتماعي و مشاور سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون