چيستي تابعيت دوگانه ايرانيان در زمان مظفرالدينشاه قاجار (۱۳۱۷ه.ق)
شكست رقابت بازرگانان محلي قاجار در برابر شركتهاي روس و انگليس
اشاره ـ نخستين سختي پژوهش روزنامهنگاري ديپلماسي، براي نوشتن تاريخ اسناد دوره قاجار از لحظهاي آغاز ميشود كه سند بسيار زياد است، اما كتابهاي پژوهشي نادر هستند. بنابراين در اين شماره از «روزنامه اعتماد»، با استناد به كتاب «زوال نظام اجتماعي و فروپاشي دولت قاجار» كه در سال ۱۴۰۱ ش. با قلم رضا رييسطوسي و بر اساس اسناد آرشيو وزارت خارجه بريتانيا به نگارش درآمده، كوشش ميكنيم با اتكا به برگي ديگر از اسناد وزارت امور خارجه، درباره چگونگي شكست رقابت بازرگانان محلي در برابر شركتهايخارجي روس و انگليس، به شناخت حقيقت آنچه در اين دوره تاريخي اتفاق افتاده، بپردازيم. در اينجا لازم به توضيح است، تمامي اسناد و تاريخ قاجار به «سال قمري» ثبت شدهاند، اما در اين كتاب از سال «شمسي» استفاده شده كه ضروري ديديم «سال قمري»، در دوره حكومت مظفرالدينشاه قاجار را به آن بيفزاييم .
نامه اعتراض صدراعظم به ركنالدوله
مشهد - سواد كاغذ صدارت عظمي به ركنالدوله حكمران مملكت خراسان ـ ۲۸ربيع[الاول] ۱۳۱۷: «... اغلب متمولين و تجار خراسان هر كدام با سعي و تلاش خودشان را يا به تبعه روس يا انگليس بستهاند معلوم است كه اينطور اقدامات و حركات آنها براي چه مقصود است. علت عمده آن حفظ حقوق و اموال خود و رفع تعدي ديگران است اگر نسبت به آنها از طرف كارگذاران آن مملكت بياعتدالي نشود هيچ وقت درصدد اينطور تشبثات نيستند يا اجانب مناسبت پيدا نميكنند، مسلم است كه تانيئات خاطر آنها فرع بسط عدل و انصاف است و اين يكياز نيات مقدسه ملوكانه اروحنا فداه است كه اجراي آن را موكول به عهده كارگذاران ممالك محروسه فرمودهاند. ذات اقدس شاهانه مطمئن هستند كه در تشيد مباني عدل و تاسيس اساسانصاف[ناخوانا]خواهان سلطنت عظمي بيشتر از ديگران ساعي و جاهد هستند و اگر برخلاف اين مقصود مقدس و نيتپاك چيزي به عرض خاك پاي مبارك برسد آن درجه خاطر انور متغير خواهد شد كه حدي بر آن متصور نيست چنانكه اين فقره وقتي كه معروض پيشگاه آسمان جاه خسروانه شد زايد بر تصور منقلب و متغير شدند و تمام اين اقدامات متمولين و تجار خراسان را از عدم توجه و مراقبت كارگذاران حضرت اشرف امجد والا دانسته و شديدا امر و مقرر فرمودهاند كه كارگذاران حضرت اشرف والا را به دقايق اينگونه امور ملتفت و خاطر والا را نسبت اجابت نتيجه آن معطوف و متوجه كند كه بعدها آنها را به مساعدت مخصوص اولياي دولت كاملا مطمئن و در حفظ حقوق و اموال و رفع تعديات ديگران از آنها طوري مساعدت و مراقبت كنيد كه ابدا درصدد اقدام و تشبث به اين ترتيبات نشوند... (صدراعظم).»
حاكماني از جنس منافع روس و انگليس
رضا رييسطوسي در كتاب «زوال نظام اجتماعي و فروپاشي دولت قاجار»، در خصوص «رقابت دو قدرت در خراسان» نوشته است كه تا سال ۱۲۷۹/۱۹۰۰ (۱۳۱۸ق.) رقابت بين دو قدرت براي انتصاب حاكمي از ميان طرفداران خود در خراسان بسيار شديد بود. از آن پس به نظر ميرسد انگليسيها بهطور كلي دست بالا را داشتند... در خلأ اين مدت، عبدالمجيد ميرزا ناصرالدوله، شاهزاده سلطان حسينميرزا نيرالدوله و حاج غلامحسينخان آصفالدوله به تناوب والي خراسان بودند. شاهزاده محمدتقي ركنالدوله، برادر ناصرالدينشاه، حكومت بسياري از ايالات را بر عهده داشت. او روسوفيل بود و به خصوص زماني كه بر خراسان حكومت ميكرد بيش از يك دهه با وفاداري در خدمت منافع روسها بود... انگليسيها ميكوشيدند او را بركنار كنند و روسها ميخواستند او را در منصبش نگه دارند. او در سال۱۲۸۰/۱۹۰۱ (۱۳۱۹ق.) درگذشت و فرزندش عبدالمجيد ميرزا ناصرالدوله جانشين او شد. جنرال كنسول بريتانيا در مشهد درباره او نوشت: «روابطي بسيار دوستانه» با انگليسيها دارد و «به طرق مختلف» منافع آنها را حفظ كرده است... .
سلطان حسين ميرزا نيرالدوله جانشين ناصرالدوله شد. نيرالدوله فرزند پرويزميرزا نيرالدوله، از فرزندان فتحعليشاه بود كه در سال ۱۲۷۹/۱۸۹۰ (۱۳۰۷ق.) درگذشت... «او قبلا نوكر روسها به شمار ميرفت». اما بعدها كاملا به انگليسيها تمايل پيدا كرد. بين نيرالدوله و جنرال كنسول بريتانيا در مشهد روابط صميمانهاي وجود داشت، چنانكه سفارت روسيه در ارديبهشت ۱۲۸۰ (مه۱۹۰۱)، (۱۳۱۹ق.) به اتابك اعظم از توجه بسيار دوستانه او به منافع بريتانيا شكايت كرد... اوايل فروردين آشوبهاي شديدي در مشهد به راه افتاد. عاملان آنها احتمالا نمايندگان محلي روس بودند كه ميخواستند زمينه را براي فراخواني نيرالدوله فراهم كنند... نيرالدوله به شاه نامه نوشت و علت و ماهيت آشوبها را توضيح داد و اجازه خواست رهبران را دستگير كند يا خود استعفا دهد... نيرالدوله در۳۱ ارديبهشت استعفا داد و شاهزاده ركنالدوله جانشين او شد. شاهزاده ركنالدوله تقريبا يكسال حاكم خراسان بود و سپس به حكومت كرمان منصوب شد. او هم در خراسان و هم در كرمان با كنسولگري بريتانيا همكاري ميكرد... .
حاج غلامحسين آصفالدوله جانشين شاهزاده ركنالدوله شد. او متولد سال ۱۲۱۳/۱۸۳۴ (۱۲۴۹ق.) و فرزند شهابالملك بود. آصفالدوله در دورههاي مختلف حاكم خوزستان، تهران، كردستان، مازندران، كرمان، خراسان، فارس و زنجان بود... او سه سال در حكومت خراسان باقي ماند و روابط خوبي با انگليسيها داشت. آصفالدوله در خراسان بدترين سوابق را بهجا گذاشت؛ به علت... دست داشتن در فروش زنان و بچههاي روستايي قوچان به تركمنها در ازاي تعويق مالياتهايشان بارها و شديدا ازسوي مجلس شوراي ملي دوره اول محكوم شد... .
ركود و ورشكستگي بازرگانان ايراني
اكنون با توجه به اينكه حاكمان ولايتهاي مختلف ايران در دوره حكومت مظفرالدين شاه قاجار، هر كدام به سمتوسوي يكي از دو قدرت روسيه تزاري يا بريتانيا گرايش داشتند، در اينجا به بخشي ديگر از كتاب «زوال نظام اجتماعي و فروپاشي دولت قاجار»، رضا رييسطوسي اشاره ميشود كه به«ركود و ورشكستگي بازرگانان در دهه ۱۲۸۰ (۱۳۱۹ق.)» پرداخته است: «...رقابت بين بازرگانان محلي و شركتهاي بيگانه كه مانند قارچ در كشور ميروييدند و تحت حمايت دولتهاي خود فعاليت ميكردند، نابرابر بود. تقريبا تمام تجار و ثروتمندترين و پرجمعيتترين ايالات ايران، گيلان و خراسان و آذربايجان كه شايد دوسوم كل جمعيت كشور را شامل ميشدند تا نيمه دهه اول قرن بيستم ميلادي تابع روابط با روسيه شده بود. مثلا در سال ۱۲۷۳-۱۲۷۴ (۱۳۱۱- ۱۳۱۲ق.) بيستوشش تاجر روسي در مشهد زندگي ميكردند. تا سال ۱۲۸۲-۱۲۸۳ (۱۳۲۰-۱۳۲۱ق.) تجارت خراسان عمدتا در دست پنج شركت روسي مركزي و كاوازا و سلوچني، روسيسكي، نادژدا و نوبل بود. درسال ۱۲۸۳- ۱۲۸۴، (۱۳۲۱-۱۳۲۲ق.) اين پنج شركت در هم ادغام شدند و دو شركت نادژا و بورو ترانسپورت دوپرس (دفتر حملونقل ايران) را تاسيس كردند. تاجران خارجي به شكلهاي مشابه در سراسر ايالات گيلان و آذربايجان پيدا شدند و با چنين تسلطي، هرگونه رقابتي را از جانب تاجران و شركتهاي ايراني ناممكن ساختند... در قلمرو زير نفوذ بريتانيا در جنوب ايران هم الگوي مشابهي وجود داشت. اما تجارت بريتانيا به جنوب و مركز ايران محدود نميشد، چراكه در سال ۱۲۷۴ (۱۳۱۲ق.) شش تاجر انگليسي شخصا به كار تجارت در مشهد اشتغال داشتند...»