زلزله عمق تهران را لرزاند
هشدار نارنجي زلزله بهپايتخت ناآماده
يزدان مرادي / وقوع شش زمينلرزه در ورامين بيش از آنكه ساكنان اين شهر را در هراس فرو برد در 45 كيلومتر آنسوتر ياد گسل هميشه فعال پايتخت را براي تهرانيها زنده كرد و آنها را براي مدتي در ترس تهنشين شده از تهديد زلزله مشهور فرو برد. در همان دقايق ابتدايي وقوع زلزله، شبكههاي اجتماعي نيز به لرزه افتادند و كاربران، ترس نهفته از ويراني پايتخت را در چند خط به نمايش گذاشتند. ليلا يكي از كاربران توييتر از زلزله احتمالي تهران با عنوان «مرگي كه همه را خواهد خورد» ياد كرد و نوشت: «آيا امشب (ساعاتي پس از وقوع زمينلرزه در ورامين) در تهران زلزله ميآيد و مرگ، همه ما را خواهد خورد؟» سعيد نيز از ترس ناشي از وقوع زلزله نوشت و گفت: «ديشب از فاز زلزلهاي كه دادين، تمام شب نتوانستم بخوابم.»
شامگاه پنجشنبه شش زمينلرزه 5/1 تا 1/4 ريشتري، زمين زير پاي ساكنان جوادآباد، پيشوا و ورامين را به لرزه انداخت. با وجود نداشتن خسارت جاني و مالي اين زمينلرزهها اما تهران از سوي سازمان هلال احمر براي ساعاتي در وضعيت نارنجي (آمادهباش) قرار گرفت. ناصر چرخساز، رييس سازمان امداد و نجات هلال احمر با اعلام اين خبر در تشريح جزييات زلزله گفت: «ساعت ٢٣:١٢ پنجشنبه زمينلرزهاي به بزرگي 1/4 ريشتر در عمق ١٣ كيلومتري زمين در مرز استانهاي تهران و سمنان حوالي جوادآباد رخ داد كه بر همين اساس وضعيت نارنجي براي استان تهران اعلام شد»؛ وضعيتي كه روز جمعه به دليل آنچه مرتضي مراديپور، مدير مركز هماهنگي و كنترل عمليات سازمان امداد و نجات«خوابيدن گسلهاي فعال شده» و «برگشت شرايط به حالت عادي» اعلام كرد، پس از 16 ساعت لغو شد. محمد حيدري، بخشدار جوادآباد نيز با اشاره به اعزام نيروهاي امدادي، دقايقي بعد از زمينلرزه به محلهاي حادثه ديده، از سالم بودن همه ساكنان و عدم تخريب خانههاي روستايي و تاسيسات شهري خبر داد.
زمينلرزههاي اخير در خطرناكترين گسل پايتخت در گسل جنوب تهران رخ داده است كه به گفته پدر علم زلزلهشناسي ايران، از قرنها پيش فعال بوده و همچنان فعال خواهد بود. بهرام عكاشه زمينلرزههاي اخير را «هشدار زمين به تهرانيها» توصيف ميكند و در تحليل اين حادثه به «اعتماد» ميگويد: «زمينلرزههاي جوادآباد نشان ميدهد كه گسل پايتخت فعال است. موضوعي كه دهههاست از آن خبر داريم. منطقه ري كه زمينلرزههاي اخير در آنجا به وقوع پيوسته در طول تاريخ، دستكم 10 بار به بزرگي 7 ريشتر لرزيده است و اين موضوع عجيبي نيست.»
عكاشه معتقد است كه نميتوان زمينلرزههاي اخير را پيش زمينهاي براي اثبات وقوع زلزلهاي بزرگ در تهران دانست. او ميگويد: «هم ميتوان گفت كه اين زلزلهها پيشدرآمدي بر يك زلزله بزرگ است و هم ميتوان گفت كه تنها پسلرزهاي بيش نبوده است.» به گفته پدر علم زلزلهشناسي ايران، 83 درصد شهرهاي ايران در گسلهاي شديدا آسيبپذير قرار دارند كه تهران در زمره اين شهرها محسوب ميشود و در معرض خطر خيلي بالا است. او ميگويد: «اينطور نيست كه پسلرزههاي اخير موجب فعال شدن گسلهاي جنوب تهران شده باشد چرا كه گسلهاي جنوب تهران قرنهاست فعالند.»
عكاشه ميگويد: «چه زلزله اخير آمده بود و چه در دل زمين باقي ميماند، بايد هميشه به ياد داشت كه تهران هميشه در معرض خطر زلزله قرار دارد و خواهد داشت، به عبارت ديگر يك روز فاجعه اصلي ميآيد و پايتخت تعطيل ميشود. اين زمينلرزهها اخطاري است كه فراموش نكنيم تهران زلزلهخيز است. علم زلزلهشناسي نميتواند بگويد كه آيا اين زمينلرزهها پيش لرزهاي براي زلزلهاي بزرگ است يا پسلرزه بوده.»
روزانه 45 تا 50 زمينلرزه با بزرگي متفاوت در كشور رخ ميدهد كه سهم استان تهران از آنها به سه تا چهار مورد ميرسد. دماوند و فيروزكوه در صدر زمينلرزههاي استان تهران قرار دارند، زمينلرزههايي كه هركدام ميتواند دلهره زلزله بزرگ را در دل ساكنان پايتخت بنشاند، همان زلزلهاي كه استاد زلزلهشناسي ايران معتقد است تا 15 سال آينده تهران را خواهد لرزاند. او تاكيد ميكند كه «هرگز نبايد مردم را از وقوع زلزله ويرانگر نگران كرد، بلكه بايد به آنها هشدار داد». عكاشه با تاكيد چندباره بر احتمال وجود خطا در محاسبات رياضي در اين خصوص ميگويد: «از آخرين زلزله بزرگ تهران 184 سال ميگذرد. محدوده زماني براي وقوع زلزله ويرانكننده در تهران 200 سال است كه 15 سال ديگر به انتهاي خود ميرسد. براساس محاسبات من كه به آن ايمان ندارم، پس از اين مدت، زمينلرزه بزرگ در تهران خواهد آمد كه حتي اگر 5 ريشتري هم باشد به علت بافت فرسوده، تهران را تخريب ميكند.» اشاره عكاشه از آخرين زلزله ويرانكننده در تهران، زلزله 27 مارس 1830 شرق تهران است كه علاوه بر تلفات جاني، به نابودي بازار تهران، ويراني كاخ گلستان و سفارت انگلستان انجاميد.
هنوز امكان پيشبيني ساعت و مكان زلزله وجود ندارد. تنها زمينلرزه پيشبيني شده به سال 1975 در شمال شرق چين برميگردد كه حكومت وقت اين كشور پس از وقوع چندين پيشلرزه از مردم خواست تا خانههاي خود را ترك كنند. تنها چند ساعت پس از اين اخطار زلزلهاي به بزرگي 7 ريشتر زمين زيرپاي چينيها را لرزاند اما خسارات كمي بر جاي گذاشت. با اين حال دانشمندان معتقدند كه اين زلزله كاملا اتفاقي پيشبيني شده بود، چرا كه تنها 10 ماه بعد، زمينلرزهاي ديگر در شرق چين به وقوع پيوست كه در ناتواني مسوولان وقت در پيشبيني آن، بيش از 280 هزار كشته برجاي گذاشت.
عكاشه با تاكيد بر اين مثال به مشكلات عديده تهران در صورت وقوع احتمالي زلزله بزرگ اشاره ميكند و ميگويد: «18 سال پيش در نامهاي به دولت وقت خواستار بررسي اين موضوع شدم. پس از آن دبيرخانه ستاد بحران تهران براي بررسي زلزله تشكيل شد كه از سال 80 و با دستور رييسجمهور وقت، به طور جدي تحقيقات خود را در اين زمينه آغاز كرد. اما اكنون نميدانم نتيجهاش به كجا رسيده است. 220 سال از پايتخت شدن تهران ميگذرد. هر دقيقه جمعيت تهران بيشتر ميشود و امداد و نجات در تهران غيرممكن شده است. در اين مدت 60 تا 70 شهردار تغيير كردهاند اما تعداد معدودي از آنها با علم مديريت بحران آشنايي داشتند. نبايد فراموش كنيم كه ايران، ژاپن نيست. يكي از ايرادات ما اين است كه به شانس و اقبال اعتقاد داريم در حالي كه ژاپنيها با حجم گسترده درگيري با زلزله، سونامي و مخاطرات طبيعي، به علم و دانش خود متكياند.»