گروه سياسي|يك ادعا پس از يك هفته تكذيب شد. درست در روزي كه سردار قاسم سليماني يك سخنراني مفصل در مورد ايثار و مقاومت داشت ادعاي سفر او به روسيه هم تكذيب شد. ديروز معاون وزير خارجه روسيه در واكنش به اخباري مبني بر سفر يك ژنرال ايراني به مسكو گفت كه ژنرال قاسم سليماني به روسيه سفر نكرده است. به گزارش فارس، سرگئي ريابكوف، معاون وزير خارجه روسيه در واكنش به اخباري مبني بر سفر يك ژنرال ايراني به مسكو گفت كه ژنرال قاسم سليماني به روسيه سفر نكرده است. رسانههاي غربي اخيرا مدعي شده بودند كه سردار سليماني طي يك سفر برنامهريزي شده به مسكو سفر و با تعدادي از مقامات رده بالاي روسي از جمله سرگئي شويگو، وزير دفاع اين كشور ديدار و گفتوگو كرده بود.اما درست در يكي از بلندترين ارتفاعهاي تهران سردار قاسم سليماني در همايش دفاع مقدس، شهدا و ايثارگران كه در حاشيه جشنواره فرهنگي هنري كرمان همان زادگاهش حضور يافت تا از ايثار بگويد و مقاومت. حضوري كه در اين روزهايي كه او را يك بال ديپلماسي كشور مينامند كمي غيرمنتظره بود. جملات كليدي اظهارات سردار قاسم سليماني فرمانده سپاه قدس را در ادامه به نقل از تسنيم ميخوانيد:
نيازهاي جبههها در دفاع مقدس توسط خانوادهها و بهويژه خانوادههاي محروم مانند زابل كه خودش مركز محروميت است، تامين ميشد و همين ايثارگري مردم بود كه فكر تهاجم را در ذهن دشمنان محو ميكرد.
به عنوان يك كرماني افتخار ميكنم چنين نسبي دارم و زادگاهم ديار كريمان است.
بحث اين جلسه ايثارگري و كرمان است؛ من نميتوانم از كرمان بدون توجه به سيستان وبلوچستان و هرمزگان نام ببرم؛ چون لشكر ثارالله كه بهنوعي نهاد سلحشوري خطه شرق كشور ما است، اجتماعي از جوانان و مردان اين سه استان است.
كرمانيها به شخصيتي مثل شهيد ميرحسيني كه فرمانده واقعي لشكرشان بود افتخار ميكنند؛ كرمانيها به شهيد حاجبي كه حرارت واقعي و حقيقي لشكر ثارالله از هرمزگان بود، افتخار ميكنند و كرمانيها افتخار ميكنند به شهيد فرخي كه وقتي خون از بدنش جاري شد، در بدر ايستاد و رو به من كرد و در حالي كه نصف بدنش قرمز از خون بود، گفت حقم را ادا كرد.
كرمانيها به شهيد ميرحسيني از سيستان و بلوچستان به عنوان فرمانده واقعي كشور كه به تنهايي يك لشكر بود، شهيد شهسواري كه با دستهاي بسته در محاصره دشمن فرياد مرگ بر صدام ضد اسلام سرميداد، شهيد حاجبي حرارت معنوي حقيقي و شهيد محمدرضا فرخي كه از بندرعباس بود و در لحظههاي آخر عمر خود با بدن غرق در خون گفت حقم را ادا كردم، افتخار ميكنند.
به عنوان يك كرماني افتخار ميكنم چنين نسبي دارم و زادگاهم ديار كريمان است زيرا كرمان از مناطق مهم و اثرگذار جامعه ايران است و مردمان آن سابقه بسيار درخشان و ارزندهاي دارند.
در دوران دفاع مقدس از 13 عمليات مهمي كه در حال انجام بود لشكر 41 ثارالله كرمان در عملياتهاي كربلاي 5، خيبر، بدر و والفجر 10 به زيبايي تمام و با نهايت تلاش و انرژي خود توانستند رشادت و دليريهاي بينظيري از خود به جاي گذارند و استان كرمان در مقابله با دشمن به صورت پيشتاز عمل ميكرد.
جامعهاي كه ايثار در آن وجود داشته باشد ميتواند به پيروزي و سربلندي دست يابد و ايثار بايد در همه سطوح جامعه و در ابعاد گوناگون معنا پيدا كند.
همه اعضاي بدن نقش بسيار مهم و ضروري دارند و جامعه ايراني هم مانند بدن انساني است كه همه اعضاي آن جزو لاينفك و با اهميت كشور هستند و كرمان هم به عنوان يكي از بخشهاي اساسي جامعه ايراني است كه كمتر به دليري و سلحشوري آنها پرداخته شده است.
حادثه حلبچه به عنوان يكي از حوادث مهمي كه در دوران جنگ تحميلي رخ داد و رفتار صدام در اين حادثه از گرگ هم بدتر بود. در اين شرايط مردم سلحشور ايران با مقاومتهاي ارزنده خود نشان دادند كه نقش بسيار مهمي در حفظ حكومت و جامعه خود دارند.
در زمان جنگ تحميلي جمعيت كرمان قريب يك ميليون و 600 هزار نفر بود كه 45 درصد از اين جمعيت را قشر خواهران و 15 درصد آن را جوانان و نوجوانان زير 14 سال و پيران بالاي 70 سال تشكيل ميدادند و ميتوان گفت قريب 60 درصد از اين جمعيت توانايي حضور در صحنه جنگ را نداشتند.
در اين شرايط حدود 120 هزار نفر از استان كرمان روانه جنگ شدند و قريب 26 هزار نفر ايثارگر هستند كه عدد بسيار قابل توجهي است و شهيدان، جانبازان و ايثارگران كرماني نمونه بارزي از نمايش اقتدار يك ملت است.
جنگ تحميلي از استثناييترين حوادث در دنيا بود كه در آن شرايط، كاروانهاي عظيم مردمي با روحيهاي بسيار قوي به سمت جبهه به راه ميافتاد.
نيازهاي جبهه توسط خانوادهها و بهويژه خانوادههاي محروم مانند زابل كه خودش مركز محروميت است تامين ميشد و همين ايثارگري مردم بود كه فكر تهاجم را در ذهن دشمنان محو ميكرد.
جبهه يك مدرسه انسانساز و اثرگذاري بود كه تا ابد اثرش جاودان خواهد ماند و گاهي جنگ به حدي در هم تنيده ميشد كه جنازهها و زندههايي كه دفاع ميكردند قابل تفكيك نبودند.
در خانه يكي از علماي كرمان، نوجواني كم سن و سال بود كه فرمانده گردان به امام جمعه گفت: فرزند شما به درد جبهه ميخورد و آن امام جمعه پاسخ داد فرزندم سن پاييني دارد اما چون تو گفتي اجازه ميدهم.
ما به خود افتخار ميكنيم كه جواناني داشتيم همچون مغفوري، شهسواري، ميرحسيني، جمالي، بادپا،الله دادي و غيره كه عمر خودشان را در انتظار رسيدن به محبوب سپري كردند و فرصتهاي خود را غنيمت شمردند و خود را پس از 25 سال به قافله شهدا رساندند.
همه ما به داشتن بيبي سكينه كه جز يك فرزند هيچ قومي نداشت، عباس ماريچي كه پدر او از فقر فرار كرد، شهيد شمسالديني پيرمرد 70 ساله غواص و شهيد باهنر كه مايه افتخار روحانيت و مديريت است افتخار ميكنيم.
(با اشاره به) شهيد تاجيك كه از روي پل كانال ماهيگيري عبور ميكرد و در حين شهادت هرگز كمر خود را خم نكرد و ايستاده ميدويد، اميد است روح ايثار و فداكاري كه روح حيات جامعه است، مستدام باشد و بتوانيم راه شهدا و امام راحل (ره) را ادامه دهيم.
ما در جامعهاي با عطر شهادت و ايثار زندگي ميكنيم و عطر جانفشاني، فرهنگ مقاومت و پايداري در جايجاي سرزمين ايران مشهود است و لازم است وظايف خود را در جايگاه خود بهدرستي انجام دهيم و امروز جوانان كرمان با همان صلابت و توكل به خداوند كه در دوران دفاع مقدس نزد رزمندگان بود، در صحنهها حاضر هستند.