گوارديولا دربي را ناباورانه باخت
ديالو تسليم نشد، آموريم جشن گرفت
يكشنبه شب دربي منچستر برگزار شد و يونايتد در حالي كه تا دقيقه 88 با يك گل از حريف بحران زده خود عقب بود در نهايت بازي را با يك كامبك شگفتانگيز دو بر يك برنده شد. گاردين در مطلبي تحليلي به اين برد و تاثير ستاره جوان قرمزها پرداخته است.
به گزارش روزنامه اعتماد، گاردين نوشت: امتناع آماد ديالو از تسليم شدن، روند دربي منچستر را تغيير داد.
تاثيرگذاري ديرهنگام آماد به مسابقهاي كه شبيه به مسابقات فوتبال ليگ برتر بود جان بخشيد. آن هم در شرايطي كه مسابقه شكل خوابآوري به خود گرفته بود و به نظر نميرسيد ديگر اتفاق خاصي در آن رخ بدهد.
بسيار مناسب بود كه آماد ديالو در اين دربي منچستر تصميم بگيرد متفاوت باشد. عمدتا به اين دليل كه براي برهههاي طولاني در بازي به نظر ميرسيد او تنها فردي در زمين است كه به او آرامبخش تزريق نشده است.
اغلب گفته ميشود كه فوتباليستها يك بازي برجسته و به يادماندني در تاريخ دوران حرفهاي خود دارند. ديالو در اين بازي بيشتر به اين دليل برجسته شد كه به نظر ميرسيد واقعا دوست دارد فوتبال بازي كند. اين عشق به بازي خودش را در چهار دقيقه فوقالعاده نشان داد كه طي آن ديالو به تنهايي شكست 1-0 را به پيروزي 2-1 تبديل كرد. حتي قبل از آن دقايقي طولاني وجود داشت كه او در ميان آن همه چهره خميده، سريع و بسيار فوري در سمت راست خط حمله منچستريونايتد حركت ميكرد. به نظر ميرسيد كه او تنها فردي در زمين باشد كه اميدي به ادامه زندگي دارد، مانند بازمانده تنها. در فيلمي از جورج رومرو، در اطراف يك مركز خريد كه از زامبيها فرار ميكند.
بزرگترين ذينفع از انرژي و مهارت ديالو، مربياش است كه از همان ابتدا در اينجا كارش را به اين شكل انجام داده است. براي روبن آموريم، اين يكي از آن موقعيتهاي فوقالعاده در ورزش است كه كه در آن جزييات ميتوانند كل روايت را تغيير بدهند. بزرگترين كاري كه آموريم در اينجا انجام داد اين بود كه ماركوس راشفورد را از تيمش كنار گذاشت. دومين چيز بزرگ اين بود كه قبل از شروع بازي در مورد آن صحبت كرد و به دوربينهاي تلويزيون گفت كه اين انتخابي مبتني بر نگرش و تعهد است.
آموريم گفت: «من به همه چيز توجه ميكنم، نحوه غذا خوردن شما، نحوه پوشيدن لباسهايتان براي رفتن به يك بازي.» در حالي كه دربي منچستر از 70 دقيقه ميگذشت، آن هم با شكست 1-0 يونايتد و اين تيم همچنان فوتبال جنزده، بيهدف و پرپيچ و خمي بازي ميكرد، اين نقل قولها در اينترنت بازتوليد ميشدند: «سرمربي يونايتد لباس پوشيدن بازيكنان را تماشا ميكند! رشفورد به خاطر خوردن غذاي ماهي با چاقوي اشتباه كنار گذاشته شده! چنين چيزي خوراك مسخره شدن است. و هواداران و رسانهها اين تمسخر انجام خواهند داد ولي اغلب تمسخر ميتواند پايان پذير باشد.»
حالا روايت را از اين نقطه دنبال كنيد: ديالو و پيروزي اميد. گل تساوي يونايتد در دقيقه 88 پس از يك پاس بد از متئوس نونز به دست آمد كه ديالو آن را قاپيد. او در اطراف خود نونز را ديد كه با آژير به صدا درآمده تلاش ميكرد اشتباه خود را جبران كند. مهارت او در آن لحظه اين بود كه صبر كند، پايش را روي توپ بگذارد، اجازه دهد نونز مستقيما با او برخورد كند. برونو فرناندز ضربه پنالتي را تبديل به گل كرد.
سيتي در آن لحظات همانند يك شناگر خسته به سختي به سمت انتهاي استخر دست و پا ميزد ولي به آرامي فرو ميرفت و در عين جال بازوهايش هم درد ميكردند. ديالو اما به دويدن ادامه داد. در حالي كه 90 دقيقه به پايان ميرسيد، او روي يك پاس بلند از ليساندرو مارتينز به سمت دروازه حريف تاخت، توپ را از كنار ادرسون رد كرد و آن را به گوشه مخالف دروازه زد. حتي در آن زمان، يوسكو گوارديول ميتوانست روي توپ تاثير بگذارد، اما در عوض تلاش بينتيجهاي كرد و نتوانست توپ را به عقب براند.
حداقل به نظر ميرسد كه فوتبال حس شوخطبعي خود را حفظ كرده است. شگفتانگيزترين جنبه مداخله ديالو، مرگ مطلق بازي تا قبل از آن بود. با تماشاي اين دو تيم كه در حال پرسه زدن بيهدف در زمين بودند اين تصور به وجود آمد كه بازيكنان صرفا چند ربات خسته هستند. فكر كردن به ابرساختارهاي وسيع اين دو تيم كه به اين منظره منتج شده است و همين طور سطوح مديريت خرد و ميلياردها دلار هزينه شده، شگفتانگيز بود.
اما در پايان، آنچه از اين دو تيم بزرگ دنياي فوتبال در ذهن ماند بازياي بود كه تا مدتها در خاطر علاقهمندان به فوتبال ميماند. تا پيش از اين ولي 40 دقيقه ميشد كايل واكر را به خاطر يك بازي مضحك مقصر دانست. او كه پس از درگيري با راسموس هويلوند و ساييده شدن پيشانيشان به هم، به پشت افتاد. شايد واكر فقط ميخواست اين نمايش را به راه بيندازد: «بيا راسموس! با من تصادف كن! باعث خونريزيام شو! بياييد نمايشي از يك درد ساختگي ترتيب بدهيم.» به جز همين وقايع اين يك فوتبال مرده بود. سيتي هنوز مثل تيمي به نظر ميرسيد كه چيزي درهم و برهم در مركزش داشت. سيتي به درستي در دقيقه 36 با ضربه سر گوارديول پس از سانتري كه منحرف شده بود، پيش افتاد. بعد از آن نوبت به يونايتد رسيد كه يك فرصت خوب را از دست بدهد. سيتي براي گرفتن سه امتياز وارد زمين شده بود ولي آنها اين روزها فقط در ظاهر يك تيم هستند. از آن طرف فرناندز نسخهاي خشن و كامل از بهترين خود را توليد كرده است. هويلوند ميجنگيد و مشتاق بود، حتي اگر در مواقعي اين احساس را به وجود ميآورد كه او يك اسب بيسوار بسيار مشتاق است كه هنوز فكر ميكند ميخواهد مسابقات ملي بزرگ را برنده شود.
اما در نهايت ديالو و امتناع ساده او از تسليم شدن بود كه روز را تغيير داد. او اكنون در 9 بازي گذشته 6 پاس گل داده و دو گل زده است.
هر اتفاقي كه از اينجا بيفتد، آموريم هميشه از مداخله ديالو سپاسگزار خواهد بود، براي آن چهار دقيقه كه كه او برايش خيلي صبر كرده بود اما به نظر نميرسيد به اين زوديها از راه برسد. زمان فعلا واحد پول آموريم است. او هنوز جاي كار زيادي در تئاتر روياها دارد اما با همين بردهاي نزديك و كوچك هم او ميتواند چيزي براي جشن گرفتن داشته باشد.