جايگاه منطقهاي ايران در تعامل براي آينده خاورميانه
اولين و مهمترين آن تلاش براي نديدن ايران است.
حقيقت آن است كه ظرفيتهاي منطقه گذشته از قدرتهاي سياسي درون و برون منطقهاي، مردماني هستند كه قادرند تمامي نقشهاي تعريف شده روي كاغذ را وارونه نمايند يا حداقل ناكارا سازند! معمولا در تحليلهاي سياسي تحليلگران به نقشهاي خاص كه قادر به تغيير توازن هستند، بيشتر توجه ميكنند تا اندازه قدرتها يا حتي تعداد قدرتها! خاورميانه بدون متعين ساختن نقش ايران تعريف درستي نخواهد داشت! بهرغم همه خسارتها و اتحاديهها و تلاشها و... براي حذف ايران از معادلات منطقهاي اين مهم صورت نخواهد پذيرفت، چراكه ايران امري متفاوت و خاص است! هر نوع توافق در منطقه چه در خارج از اين حوزه جغرافيايي و چه در درون اين حوزه جغرافيايي صورت پذيرد بدون درنظر گرفتن نقش تاريخي و سياسي ايران يقينا با دشواري تحقق روبهرو خواهد شد.
ايران با برخورداري از ذخاير برجسته انرژي فسيلي در كنار مرزهاي گسترده و دسترسي به آبهاي آزاد و نقش اثرگذار بر روند اتصالي بسياري از كشورهاي منطقه به ساير نقاط جهان همان جايگاه ژئوپليتيكي است كه نميتوان به آن بيتوجه بود! لذا ضروري است دولتمردان ايراني با تكيه بر اين ظرفيتها تلاشي ديگر را براي تبيين نقش تاريخي در منطقه با اتكا به روند صلح محوري و گفتوگو در كنار اطمينانبخشي به همسايگان در پيش گيرند تا نگاههاي غيرواقعي براي رسيدن به نقشههاي تازه براي خاورميانه را در ميز گفتوگو با حضور خود تبيين نمايند. يادآور ميشود كه نظريه وفاق كه ازسوي پزشكيان مورد تاكيد قرار گرفته بخش مهم و اساسي آنكه وفاق با ملت است هنوز شكل نگرفته و اين مهم برعهده همه دستاندركاران سياسي و اجتماعي كشور است كه با باور به قدرت مردم جايگاه اساسي ايران را در تبيين آينده منطقه به اثبات برسانند. رييسجمهور پزشكيان به روشني ميداند كه تنها قدرت اثرگذار بر معادلات روي كاغذ اين قدرتهاي برون و درون منطقهاي كه سعي در كنار گذاشتن ايران در منطقه دارند جدا از ظرفيتهاي منطقهاي و تاريخي و سياسي ايران مردم هستند. در اين ميان دو حقيقت آشكار است و آن اينكه ايران بايد در صفحه شطرنج سياسي كنوني با نگاه واقعبينانه گام بردارد و از ظرفيتهاي خود در همه عرصهها با تكيه بر نقطه كانوني سياستورزي يعني صلحطلبي و گفتوگومحوري بهره بگيرد تا بتواند نقش اساسي و اثربخش خود را نمايان سازد وگرنه در بستر ايدهآلگرايي ممكن است بسياري از ظرفيتها ناديده انگاشته شود و مسير رسيدن به اهداف ديپلماتيك با موانع بيشتري روبهرو شود، از اين رو لازم است؛
-ديپلماسي نخستين و مهمترين و اثرگذارترين راه براي تبيين جايگاه ايران باشد.
- نقش منطقهاي ايران در عرصه تعامل و همگرايي و اتحاديههاي منطقهاي به روشني تبيين و آشكار شود.
- از آنجا كه اعتماد متقابل ميان كشورهاي همسايه منطقه خليجفارس و غرب و شرق و شمال اصلي انكارناپذير است لازم است اين مهم به روشني براي همه جهان و كشورهاي منطقه تبيين شود.
1- ايجاد حس اطمينانبخشي از نقش ايران براي حفاظت از همه كشورهاي منطقه فرصتي يگانه براي قدرت بخشيدن به جايگاه منطقهاي كشور است.
2- در اين ميان بازخواني مجدد سياستهاي كلان و خرد كشور و بهرهگيري از ظرفيت نخبگان علمي و عملي كشور راهي پراهميت براي اثربخشي در آينده خاورميانه است.