چون پرده برافتد
سيد علي ميرفتاح
من از دشمنان جدي تبليغات وايبري و تلگرامي و اساماسي و موبايليام و اگر بدانم يك جايي هست كه ميشود از دست اين مبلغان مزاحم وقتنشناس سمج عارض شد، حتما اين كار را خواهم كرد. در اين باره خيليها نوشتهاند و از بديها و معايب اين نوع ادورتايزينگ حرف زدهاند و داستانها گفتهاند.
من الان تكرار مكررات نميكنم و در اين باره با شما درد دل نميكنم. چيزي كه متاثرم كرده و باعث شده كرگدننامه امروز را به آن اختصاص دهم محتواي يكي از اين تبليغات است كه نهتنها شرمآور است بلكه نگرانكننده است؛ قبل از هر حرفي عين متن تبليغ را برايتان رونويسي ميكنم تا ببينيد شرم و نگرانيام بيوجه نيست: «سلام، خوبين؟ تكنولوژي خيلي خوبه اما اختلاف و شك وترديد هم به وجود آورده. دانلود برنامه ضبط صداي مخفي براي اندرويد.
ميخواي كنترل بيشتري روي فرزندت داشته باشي؟ ببيني كي پيششه و پشت سرتون چي ميگه؟ ميخواي صداشو وقتي پيشش نيستي بشنوي؟ نكنه پيش يه دختر يا پسر ديگه است؟ به شخصيت واقعياش پي ببريد.
به همسرت شك داري؟ با اين نرمافزار شكت از بين ميره و ميفهمي كه يه فرشته است. كنترل صداي محيط منزلتون، اتومبيلتون با موبايلتون، صداش و صحبتهاش را با ديگران
بشنويد بدون اينكه متوجه بشه.
حتي وقتي كيلومترها ازش دوريد. ميتونيد براي خريد و مشاهده جزييات بيشتر به سايت .....، مراجعه نماييد. 13000 تومان.»
واقعا ما كجا و با كيها داريم زندگي ميكنيم؟ يعني ابزار و ادوات جاسوسي، سيزده هزار تومن؟ توي مترو شنيدم كه بعضي دستفروشها دوربين ديد در شب ميفروشند و دوربينهاي قلمي عرضه ميكنند. مردم با اين ادوات جاسوسي چه ميخواهند بكنند؟ آيا شما دچار دلهره و نگراني نميشويد؟ حالتان بد نميشود؟ يعني آيا واقعا هر كي هر كي است و هيچ نظارتي نيست و هر سودجوي كلاشي ميتواند هر كالاي خطرناكي را بفروشد؟ يك روزنامهنگار نقطه و ويرگولش جابهجا شود پدر صاحب بچهاش درميآيد و هزار جا بيشتر بالا سرش ايستادهاند براي نظارت، آن وقت در دنياي مجازي هر كي، هر چي بخواهد با نازلترين قيمت ميفروشد و سر خلقالله كلاه
ميگذارد.
شوهر براي زنش جاسوسي كند، زن براي شوهرش و هر دو براي بچهشان و بچه براي در و همسايه و در و همسايه براي هم... آن هم با سيزده هزار تومن ناقابل... فكر نكنيد من از برملا شدن پليديهاي نفس خودم ميترسم.
خدا را شكر گاو پيشاني سفيدم بلكه روسياه عالمم و خود جلوتر از بقيه معترفم كه «آوازه درست است كه من توبه شكستم»... ترسم از بابت جامعهاي است كه از شنود خوشش بيايد و توي زندگي بقيه سرك بكشد از سر و علن يكديگر
خبر بگيرد.
فرمودهاند: «لوتكاشفتم، لن تدافنتم» نصف بيشتر مهر و محبتهاي ما به همديگر بابت همين است كه همگي در ذيل ستاريت باريتعالي مستوريم و از دل هم خبر نداريم. پردهها كه برافتد آنچنان از هم متنفر ميشويم كه حتي راضي به كفن و دفن مردههاي هم
نميشويم.
چون پرده برافتد نه تو ماني و نه من. واقعا اين قصه خطرناك است و حتما جا دارد كه پليس فتا يا وزارت اطلاعات دست به كار شوند و جلوي گسترش و توزيع اين نرمافزارها و سختافزارها را بگيرند بلكه كلا جلوي اين روشهاي مشكوك تبليغات وايبري و اينترنتي و تلگرامي را بگيرند. اين چيزها ممكن است اثرات مخربش پدر صاحب بچه ملت
را دربياورد ها...