• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5943 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي

بررسي چالش‌ها و آسيب‌شناسي جشنواره فيلم فجر در گفت‌وگو با منوچهر محمدي، سينماگر

ملاك داوري‌جشنواره كشف هنري باشد نه آوازه

زمان، بهترين داور در مورد اثر هنري است

تينا جلالي

يكي از آسيب‌هاي جدي كه جشنواره فيلم فجر در ادوار مختلف ديده و باعث شده از وجاهت و اهميت آن كاسته شود و ضعف جدي آن به حساب بيايد و حتي سينماگران را نسبت به خود دلسرد كند اعمال سليقه مديران سينما بوده، به اين صورت كه به بعضي آثار داراي شاخص هنري كه توانسته‌اند حرف خودشان را به درستي بزنند و منطق روايي، تصويري و زيبايي‌شناسي قابل قبولي داشته باشند اجازه حضور در بخش مسابقه جشنواره داده نمي‌شود يا اگر به جشنوراه راه پيدا كنند مورد بي‌مهري هيات داوران قرار مي‌گيرند.

در پاره‌اي اوقات حتي اين اعمال سليقه روي تغيير آراي داوران در لحظات اختتاميه جشنواره هم اثر مي‌گذارد.

منوچهر محمدي تهيه‌كننده شناخته شده سينما پيشنهاد مي‌كند در اين دوره جشنواره فجر، به شاخصه‌هاي فرهنگي و هنري يك اثر و اينكه چقدر توانسته حرفش را در قالب ساختار دراماتيك عرضه كند توجه كنند، بلكه اعتبار اين رويداد برگردد و جشنواره فيلم فجر را نسبت به آينده سينماي ايران دوباره به جايگاهي برساند كه شايسته‌اش است و كاركرد جديدي به جشنواره دهد.

اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:

 

شما يكي از سينماگراني هستيد كه از همان دوره‌هاي ابتدايي با جشنواره فيلم فجر همراه بوديد، اگر موافق باشيد بحث را از ماهيت اين رويداد سينمايي آغاز كنيم، بفرماييد تعريف و شكل‌گيري جشنواره فيلم فجر از روزهاي آغازين بر چه اساس بوده؟

بله، به عنوان سينماگر از دوره‌هاي آغازين جشنواره فيلم فجر كم و بيش در جريان مسائل هستم و با مديريت وقت جشنواره آشنا هستم، تا جايي كه ذهنم ياري مي‌كند و خاطرم هست هدف از برگزاري اين رويداد از ابتدا ارتقاي سينماي ايران بود، آن زمان توليدات سينماي ايران بعد از انقلاب آرام آرام شروع به شكل گرفتن كرده بود و جز تعاريف آن دوره از مديريت اين بود كه وجود جشنواره ملي به نام فجر مي‌تواند به ار‌تقاي سينماي ايران كمك كند.

توليداتي در طول سال انجام مي‌شد و ترجيح داده شده بود كه اين فيلم‌ها در رقابت با هم قرار بگيرند و اين رقابت حرفه‌اي در مجموعه مشاغل سينما اعم از مشاغل اصلي يا مشاغل در حاشيه سينما باعث ارتقاي كيفيت شود، به شخصه شاهد بودم دوستان اعم از فيلم‌نامه‌نويس يا كارگردان يا تهيه‌كننده حتي بازيگران يا گروه موسيقي و صداگذاري و فيلمبرداري و طراح صحنه و لباس و… چه كارهايي كه توليدات اينجانب بود يا كارهاي توليدي همكاران در دهه شصت و هفتاد، هميشه گوشه‌چشمي به جشنواره داشتند و سعي مي‌كردند اثرشان طوري باشد كه در جشنواره ديده شود. فارغ از بحث جايزه و برنده شدن، نفس اينكه كارها با هم در رقابت قرار مي‌گرفت و اهالي سينما تلاش مي‌كردند كار بهتري عرضه كنند به جشنواره هويت و كاركرد مي‌بخشيد و اين مدنظر مديريت فرهنگي وقت سينما بود و‌ نتيجه‌اش هم اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم در طول دوره‌هاي جشنواره شاهدش بوديم اين بود كه همه عوامل تلاش مي‌كردند تا جايي كه ممكن است كارشان از سطح كيفي متناسبي برخوردار باشد كه هم به بخش مسابقه راه پيدا كند و هم شانس برنده شدن داشته باشد.

خود اين تلاش خودبه‌خو‌د باعث شد سينماي ايران نسبت به سينماي قبل از انقلاب هم از زاويه هنري و هم از زاويه تخصصي و حرفه‌اي دچار جهش كيفي شود كه طبيعتا ارتقاي سينماي ايران هم محصول آن دوره است.

از ويژگي‌هاي ديگر فلسفه وجودي جشنواره فجر بايد گفت كه توليدات وقتي به سطحي از استاندارد به لحاظ كيفي مي‌رسيد طبيعتا در گام اول به جشنواره‌هاي خارجي راه پيدا مي‌كرد و در گام دوم احتمال اينكه اين فيلم‌ها در عرضه بين‌المللي موفقيت پيدا كند و فروش برود و بازار خارجي داشته باشد زياد بود ولي در مجموع مراد و ‌هدف از برگزاري جشنواره فيلم فجر ارتقاي كيفي سينماي ايران بود.

جناب محمدي پرسشي كه همواره درباره جشنواره فجر وجود دارد اينكه چرا در تمام سال‌هاي برگزاري، اين رويداد دچار تغييرات بنيادين و اساسي مي‌شود؟

البته همه جشنواره‌ها در فرآيند ساليان دچار تغييرات و دگرگوني‌هايي مي‌شوند كه به نظرم طبيعي هم است اما خب جشنواره فيلم فجر به دليل تغييرات مديران و شرايط فرهنگي، ميزان تغييراتش نسبتا بالا و زيادتر از حد معمول بوده، اما شاكله جشنواره فجر كماكان حفظ شده.

شايد جشنواره فيلم فجر از جهاتي در دنيا منحصر به فرد باشد.

بله موافقم، ازاينكه جشنواره فجر نسبت به توليدات داخلي برگزار مي‌شود، يعني فيلم‌هاي ايراني در بخش مسابقه با هم رقابت مي‌كنند اما در بسياري از كشورهاي صاحب سينما يا كشورهايي كه به‌طور جدي سينما دارند شاكله اصلي جشنواره به اين ترتيب است، فيلم‌ها بيشتر از كشورهاي مختلف انتخاب مي‌شود و تنها دو تا سه فيلم از كشور برگزار‌كننده درجشنواره انتخاب مي‌شود از اين نظر جشنواره فجر نمونه‌اش در دنيا نبوده كه همانطور كه گفتم اين رويداد براي ارتقاي كيفي سينماي ايران طراحي شده است.

البته بعد از چند سال برگزاري جشنواره فيلم فجر، بخش بين‌الملل هم در دلش طراحي شد.

بله، تصميمي كه ساليان بعد گرفته شد مبني بر اينكه بخش بين‌الملل در كنار جشنواره اصلي تشكيل شود از سال 76 كه مرحوم آقاي داد به معاونت سينمايي انتخاب شدند و من هم در خدمت‌شان بودم بخش بين‌الملل به عنوان بخش مسابقه راه‌اندازي شد. البته پيش از اين فيلم‌هاي بين‌الملل به صورت جنبي در كنار جشنواره فجر بود، ‌ولي از آن سال به شكل مسابقه برگزار شد و يك تعداد فيلم ايراني و خارجي كنار هم رقابت مي‌كردند و آثار داوري بين‌المللي مي‌شدند به اين صورت كه داوراني از كشورهاي مختلف مي‌آمدند و كار قضاوت فيلم‌ها را بر عهده مي‌گرفتند تا اينكه به نظر رسيد بخش بين‌الملل زير سايه بخش مسابقه فيلم‌هاي ايراني بود تبديل به جشنواره مستقل شد، چند سالي اين روند اجرا شد تا اينكه با تغييرات مديريت‌ها دوباره اين دو رويداد در هم ادغام شدند، امسال در سال 1403 تصميم گرفته شده كه باز بخش بين‌الملل به عنوان جشنواره‌اي مجزا برگزار شود و همان استاندارد جشنواره‌هاي بين‌المللي را داشته باشد.

اينجا گريزي بزنيم به مباحث سياسي كه در جشنواره فيلم فجر مطرح مي‌شود و رويكرد آن گاهي سياسي مي‌شود، تحليل شما درباره آميخته شدن جشنواره با ديدگاه‌هاي سياسي چيست؟ چرا هر جرياني اجازه دخالت در اين رويداد را به خود مي‌دهد؟

بحث مهمي را مطرح كرديد، وقتي مي‌گوييم ديدگاه سياسي، اين ديدگاه سياسي تعريف مشخص دارد، معتقدم در طول اين ساليان ديدگاه سياسي و سياست به معناي رايج كلمه در جشنواره فجر دخالتي نداشته، ولي ديدگاه سليقه‌اي مديران فرهنگي در دولت‌هاي مختلف طبعا روي جشنواره فجر تاثير داشته و دوره‌هاي پر فراز و نشيبي در سينما داشتيم كه با آمدن و رفتن دولت‌ها، مديران فرهنگي در حوزه سينما تلاش داشتند جدا از اينكه ديدگاه فرهنگي را در دادن پروانه ساخت و پروانه نمايش دخالت دهند بلكه تلاش داشتند همين ديدگاه را در جشنواره فجر هم منعكس كنند، معمولا اين تاثيرات با چند روش انجام مي‌شد، يك تركيب هيات انتخاب بوده كه سعي مي‌شد بعضي از سينماگران همسو با تفكرات‌شان استفاده شود كه اين هيات انتخاب به بعضي فيلم‌ها روي خوش نشان مي‌داده و به بعضي فيلم‌ها روي خوش نشان نمي‌داده، در گام دوم با تركيب هيات داوران سليقه مدنظر خودشان را در دادن جوايز و تاثير روي آرا دنبال مي‌كردند.

به اين ترتيب كه اين دو هيات انتخاب و داوري در دوره‌هاي مختلف تاثيرگذار بودند. اگر به دوره‌هاي مختلف فجر رجوع كنيم و فيلم‌هاي مختلف بخش مسابقه فجر را كنار هم قرار دهيم بايد با تاسف بگوييم كه بعضي آثار كه آثار شاخص و تاثيرگذاري بودند و نسبت به زمانه خود جلوتر بودند و چه از مفهومي و چه از لحاظ بيان هنري ويژگي‌هاي خاصي داشتند بعضا ديده نشدند يا مورد كم عنايتي قرار گرفتند. اگر بخواهيم براي اين نگاه اسمي بگذاريم شايد ديدگاه و سليقه مديراني است كه مسووليت داشتند و امور برگزاري جشنواره و مديريت جشنواره را برعهده مي‌گرفتند، طبعا اين مديريت وقت بوده كه تاثيرگذار بوده و تا جايي اين سليقه پيش مي‌رفته كه بعضي آثار قابل اعتنا به بخش مسابقه راه پيدا نمي‌كرده و محترمانه كنار گذاشته مي‌شده، اين يكي از آسيب‌هاي جدي جشنواره است كه به جاي اينكه صرفا كار فرهنگي و هنري كه شاخص‌هاي هنري مدنظر باشد ،گاه مفاهيم فيلم‌ها و نكاتي كه در فيلم‌ها بودند يا حتي تركيب عوامل فيلم‌ها از جمله مواردي بوده كه خارج از استاندارها يا فيلمي به بخش مسابقه راه پيدا نمي‌كرده يا اگر راه پيدا كرد با كم عنايتي مواجه شود كه جاي تاسف دارد.

تا جايي كه بعضي وقت‌ها تغيير آراي داوران را در آيين اختتاميه جشنواره هم شاهد بوديم.

اينجا مصداقا مي‌خواهم موردي را بگويم همان سالي كه ما فيلم «‌بازمانده» مرحوم داد را ساختيم، اين فيلم سال ۷۴ ساخته شد مديريت وقت سينمايي اجازه اكران فيلم را در جشنواره نداد و بعد هم فيلم توقيف شد تا سال ۷۵ يعني يكسال اين فيلم توقيف بود تا اينكه سال ۷۵ اتفاقاتي افتاد كه جاي تعريف آن اينجا نيست چرا كه طولاني است و زمان مي‌برد در سال ۷۵ با تغيير مديريت‌ها قرار شد در جشنواره فجر حضور داشته باشد من خاطرم هست كه آن زمان آقاي جمال اميد جزو كادر اصلي جشنواره بودند، بعد از اينكه نامزدها توسط هيات داوران مشخص شد، مرسوم بود كه آقاي اميد به عوامل زنگ مي‌زدند و اطلاع مي‌دادند كه مثلا اين فيلم در رشته‌هايي كه كانديد شده احتمال برنده شدن را دارد ايشان با من تماس گرفتند و گفتند نظر داوران اين است كه فيلم بازمانده تقريبا شانس قطعي بهترين فيلم‌نامه و بهترين كارگرداني را دارد چهار جايزه براي فيلم بازمانده قطعي است و تماس‌شان به اين دليل بود كه خانم سلما مصري از سوريه به ايران بيايند و در مراسم اختتاميه باشند و بتوانند جايزه را بگيرند ما هم تلاش كرديم اما وقت تنگ بود و ايشان عذرخواهي كرد در زمان محدود نمي‌تواند بيايد. اما شب اختتاميه كه ۲۲بهمن بود و مراسم در سالن همايش‌هاي صداوسيما برگزار مي‌شد خواستيم وارد جشنواره شويم. مشاورين آن دوره معاونت سينمايي با عجله پيش من و آقاي داد آمد و گفت كه براي شما خبر بد دارم.

در آخرين لحظه مديريت وقت سينمايي با هيات داوران صحبت كرده و خلاصه قرار بر اين شد كه نه جايزه بهترين فيلم و بهترين فيلم‌نامه و نه جايزه‌ و نه حتي جايزه بازيگري به اين فيلم ندهند و صرفا به جايزه ويژه هيات داوران اكتفا كنند، اين نمونه است و خواستم بگويم كه بازمانده از آثار شاخص و قابل اعتناي سينماي ايران بود اينگونه با كم‌مهري مواجه شد در حالي كه به نظر مي‌آمد فيلم بازمانده و مفاهيمي كه در آن فيلم مطرح است حتي جايگاه فيلم از نظر فني تكنيكي و هنري، در جايگاه بالايي از جشنواره قرار بگيرد. اين از مواردي بود كه در جشنواره فجر اتفاق افتاده، از اين دست اتفاقات سال‌هاي بعد و بعدترش هم بوده كه قطعا من در جريان نيستم، يا وقتي فيلم «از كرخه تا راين» توسط ما و جناب حاتمي‌كيا ساخته شد، آن سال اساسا كار آقاي حاتمي كيا ديده نشد با اينكه آن فيلم نسبت به زمان خودش جلوتر، نوآورانه و فيلم تازه‌اي بود ساختش هم كار دشواري بود. به لحاظ ماندگاري «از كرخه تا راين » از فيلم‌هاي ماندگار حوزه دفاع مقدس است.

با اينكه آن سال رييس هيات داوران شهيد آويني بودند كه درنهايت منجر شد به نامه معروفي كه آقاي آويني به آقاي حاتمي‌كيا نوشته بودند، به‌طور خلاصه بگويم در آن نامه توضيح داده بودند كه شان شما فراتر از سيمرغ است، اينها همه مواردي است از باب مثال يادآوري مي‌كنم. مي‌خواهم بگويم متاسفانه سيستم داوري مثل سيستم فوتبال «وي‌اِي‌آر» نداريم تا ببينيم داورها چگونه تصميم مي‌گيرند، (مي خندد) معمولا آخرين حرفي كه زده مي‌شود اين است كه اين هيات داوران سليقه‌‌اش اينگونه بوده و اگر هيات داوران ديگري بود سليقه و نظر ديگري داشت. البته اين را بگويم كه در جشنواره‌هاي معتبر جهان هم‌ چنين اتفاقي مي‌افتد و گاه رويكردهاي سياسي و نكاتي از اين دست باعث مي‌شود به فيلمي كه استاندارد صد درصد قابل تعريف نداشته باشد شامل اين ماجرا مي‌شود.

با تمام اين صحبت‌ها به نظر شما مهم‌ترين آسيبي كه جشنواره در تمام اين سال‌ها ديد چه بود؟

اگر بخواهيم جشنواره فجر را آسيب‌شناسي كنيم به نظرم مي‌رسد كه عقل و منطق حكم مي‌كند در مورد آثار سينمايي توليد شده در يكسال، بعد فرهنگي و هنري اثر مورد توجه قرار بگيرد. اثري كه داراي شاخص استاندارد هنري هست و توانسته حرف خودش را به درستي بزند و منطق روايي فيلم منطق تصويري و زيبايي‌شناسي فيلم در حد استاندارد است طبيعتا بايد به اينگونه فيلم‌ها و عوامل و دست‌اندركار اينگونه فيلم‌ها توجه شود.

غفلتي كه در پاره‌اي از سال‌ها با شدت و ضعف البته، جريان داشته گاهي اوقات اين بوده كه به سياست‌هاي اجرايي مديريت وقت و پاره‌اي وقت‌ها هم بعضي مناسبات بين آدم‌ها و دوستان مديريت فرهنگي توجه مي‌شده و تاثيرگذار بوده. اين را يكي از آسيب‌هاي جدي برگزاري جشنواره فجر مي‌بينيم و به گمانم چه هيات انتخاب و چه هيات داوري داراي استقلال راي باشند و از افراد خبره و صاحب صلاحيتي كه براي ديدگاه و جايگاه خود ارزش قائلند و جايگاه خودشان را در سينما مهم مي‌دانند استفاده شود، چون اين افراد بعدها در افكار عمومي و اهل سينما و منتقدان قضاوت مي‌شوند. تركيب توانمندي از داوران مي‌تواند اعتبار جشنواره را افزايش بدهد و بالا ببرد. همانطور كه در جشنواره‌هاي جهاني تلاش مي‌كنند هيات داوراني را كنار هم بچينند كه كمترين اصطحكاك را از نظر ديدگاه و نظر داشته باشند و خروجي اين هيات داوران بتواند افكار عمومي را متقاعد كند.

مي‌رسيم به اين دوره كه يكي از سخت‌ترين دوره‌هاي برگزاري جشنواره است چه به لحاظ كيفي چه به لحاظ كمي، نظر شما چيست؟

دوره چهل و سوم جشنواره فيلم فجر محصولاتي كه عرضه مي‌شود بخش عمده و اكثريت قريب به اتفاق آنها حاصل مديريت فرهنگي يك دوره قبل است .

خيلي در جريان جنس توليدات نيستم نمي‌توانم قضاوت پيشدستانه و عجولانه داشته باشم، بايد منتظر باشيم هيات انتخاب فيلم‌ها را انتخاب كند و روي پرده فيلم‌ها را ببينيم، آن زمان شايد راحت‌تر بتوان فيلم‌ها را قضاوت كرد كه آيا اين فيلم‌ها توانستند هم استاندارد هنري داشته باشند و هم با مخاطب ارتباط برقرار كنند و هم به اصطلاح ديدگاه منتقدان با زاويه خاصي كه دارند را جذب كند. اميدوارم اين دوره از جشنواره ما شاهد آثار قابل اعتنا باشيم، همانطور كه مي‌دانيد سينما يكي از شاخصه‌هاي اصلي‌اش، زمانه ماست، طبعا آثار فارغ از اينكه چه در جشنواره فجر باشند يا نباشند به گمان من ماندگاري اثر هنري بهترين قضاوت خواهد بود، يعني يك اثر هنري در طول بازه زماني در ذهن و ياد مردم بماند و مردم از آن خاطره و دلبستگي داشته باشند آن بهترين جايزه براي هنرمند است، اين را به پاره‌اي از همكاران سينمايي خودم عرض كنم كه خيلي در قيد و بند اينكه جايزه‌اي بگيرند يا نگيرند نباشند چرا كه بهترين داور در مورد اثر هنري زمان است نه در سينما در همه عرصه‌ها، وقتي تاريخ هنر را در جهان مشاهده مي‌كنيم با موارد متعددي در عرصه‌هاي مختلف اعم از شعر، ادبيات، نقاشي ،چه حتي سينما و تئاتر مواجه مي‌شويم كه بعضي آثار در زمان خود قدر نديدند يا ديده نشدند يا مورد توجه قرار نگرفتند يا حتي بعضي وقت‌ها مورد تكوير قرار گرفتند يا پس رانده شدند اما با گذشت چند سال يا حتي چند دهه، قدر آن آثار شناخته شده و جايگاه رفيع‌شان را در تاريخ هنر پيدا كردند فكر مي‌كنم دوستان سينماگر از اين زاويه به مساله نگاه كنند، نشان‌دهنده شخصيت و جايگاه سينماگران ما باشد و مهم اين ماندگاري اثر هنري در طول زمان به عنوان شاخصه اصلي درنظر گرفته شود كه بهترين داور درباره اثر هنري زمان است.

پيشنهاد شما براي بهتر برگزارشدن جشنواره چيست؟

به نظرم مي‌رسد اگر جشنواره فجر شاخصه‌هاي فرهنگي و هنري يك اثر را و اينكه اثر چقدر توانسته حرفش را در قالب ساختار دراماتيك عرضه كند مورد توجه قرار دهد جلوي حرف و حديث‌ها و بحث‌هاي حاشيه‌اي كه معمولا جشنواره‌ها گرفتارش مي‌شوند را خواهد گرفت، توجه به اين مهم كه معمولا در جشنواره‌ها به استعدادهاي جوان توجه مي‌شود و كشف يكي از ويژگي‌هاي جشنواره‌هاي مطرح جهاني است، بعضي جشنواره‌ها وقتي استعداد جواني با فيلمي شاخص و درخور‌ي مي‌آيد نه اينكه صرفا سازنده اثر جوان است (به لحاظ سن و سال) بلكه حكايت از يك نبوغ و خلاقيت مي‌كند مورد توجه قرار مي‌گيرد. اگر چنين نگاهي به مجموعه سياست‌هاي جشنواره فجر افزوده شود كه ملاحظات سن و سال را كنار بگذارد، اينكه فيلمساز سي يا چهل سال سابقه دارد و جايزه‌اي به او دهيم، را كنار بگذارد و به كشف فكر كند كه ربطي به سن و سال ندارد، ممكن است يك فيلمساز چهل يا پنجاه‌ساله اثر فوق‌العاده بسازد كه بيان سينمايي تازه داشته باشد كه راه جديدي را باز كند. اين مي‌تواند جشنواره فيلم فجر را نسبت به آينده سينماي ايران دوباره به جايگاهي برساند كه شايسته‌اش است و كاركرد جديدي به جشنواره دهد، با تاسف بايد گفت كه در يكي دو دهه اخير سينماي ايران به چند گونه خاص سينمايي محدود شده كه به گمانم مي‌رسد اين چند گونه خاص سينمايي در بلندمدت به نفع سينماي ايران نبوده و نيست، ما بايد گونه‌هاي مختلف سينمايي را تجربه كنيم و شرايطي ر ا فراهم آوريم كه گونه‌هاي ديگر سينمايي بتوانند رشد كنند و بيان‌هاي تازه سينمايي را بهش توجه كنيم و استعدادهاي جديد نه لزوما جوان كه توانستند بيان بصري تازه را پيشنهاد دهند يا عرضه كنند را مورد حمايت قرار دهيم، چنين نگاهي به گمان من كمك خواهد كرد نسل تازه سينما احساس كند راه تازه‌اي باز شده، به هر صورت جشنواره فجر اگر به اين وظيفه خودش به درستي عمل كند شايد به اين تعبير كه راه‌هاي جديدي براي سينماي ايران پيشنهاد كند و در ارزش‌گذاري فيلم‌هايي كه درشجاعت در بيان تازه سينمايي دارند يا روايت تازه سينمايي يا زبان بصري تازه دارند موفق باشد، چون اساسا ذات سينما و ماندگاري‌اش به اين است كه خودش از درون خودش نو به نو شود. اين نو به نو شدن كمك مي‌كند هميشه سينماي ايران براي مخاطب اعم از عام و خاص سينما عنصر جذاب بماند. دوستاني كه دست‌اندركار جشنواره هستند اگر به اين رويكرد توجه جدي نشان دهند به آينده جشنواره فجر مي‌توانيم اميدوار باشيم.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون