• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5943 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي

ادامه از صفحه اول

شعر استعفا  زير عَلَم مخالفت

رييس‌جمهوري كه با عزمي راسخ به ميدان آمده، حرف‌هاي خود را مي‌زند و سوداي خدمت به مردم و كشور دارد و به تنها چيزي كه نمي‌تواند فكر كند استعفا است.
نگارنده اميدوار است در جامعه‌اي كه پزشكيان پرچم وفاق را برداشته و به پيش مي‌رود، كساني كه چشم ديدن موفقيت‌ها را ندارند از عناد خود دست بردارند و حداقل سكوت اختيار كنند، نه اينكه با شايعه‌سازي به مقابله برخيزند.


جزاير مقاومت مردمي 

- سال‌ها بعد و در زمانه حمله عراق به ايران يا همان تجربه دفاع مقدس بود كه شگفتانه‌اي رخ داد. به علت اعتماد مطلقي كه در آن دوران بين ملت و حكومت وجود داشت... 
حكومت با تشكيل بسيج و سازماندهي ميليوني، هر گونه اسلحه‌اي را (از اسلحه‌هاي سبك گرفته تا توپ و تانك) در اختيار مردم گذاشت و قدرت عظيم و لايزالي را به جبهه‌ها روانه كرد كه هرگز تمام شدني نبود و جواب اين اعتماد، آن بود كه حتي ذره‌اي از خاك اين كشور جدا نشد. 
اين تجربه در دوره اول نبرد سوريه، در روزهاي اول حمله گروه‌هاي ارعابي، با انتقال تجربه بسيج از ايران به بشار اسد، باعث ايجاد گروه‌هاي مردمي (قوات‌ الامن وطني) شد. مردماني عادي كه در حال دفاع از محله و ناموس خود در مقابل خشونت گروه‌هاي چند هزار شاخه ارعابي بودند و توانستند ورق جنگ را بر ضد آن گروه‌هاي مهاجم برگردانند.
ولي دو سال پيش بود كه بشار اسد با برچيدن جزاير مقاومت يا همان قوات‌ الامن الوطني، همان اشتباه رضاخان را تكرار كرد و اين به دليل دعوت شدنش به دو، سه جلسه اجلاس سران عرب بود و آسودگي از دشمني سران كشورهايي كه او فكر مي‌كرد با راحتي خيال تمسك به آنان، ديگر نيازي به اين گروه‌هاي مقاومت محلي ندارد و آن شد كه گويند: 
«چو دزدي با چراغ‌ آيد، گزيده‌تر برد كالا». 
امروزه دشمنان غربي، اين سياست را با درخواست انحلال جيش الشعبي در عراق نيز به كار مي‌برند. ولي بدانيم تا اين گروه‌هاي مقاومت محلي يا همان جزاير با انگيزه مقاومت مانند بسيج در هر كشوري وجود دارند، ديگر كسي نمي‌تواند كاروان به راه انداخته و بدون مانع تا قلب آن مملكت پيشروي كند. همان‌گونه كه اين ترفند با مقاومت مردمي در پيشروي احمقانه و ستوني گروه رجوي از كرمانشاه پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ در اواخر جنگ ايران و عراق به سبب وجود همين جزاير مقاومت در محور چهار زبر در نطفه خفه شد و به جايي نرسيد .
به هر حال يكي ديگر از درس‌هاي سوريه براي ما ايرانيان آن است كه اين دشمنان نه صرفا با حكومت كشورها كه با اصل وجودي قدرت ملت‌‌هاي هر كشور مشكل دارند و به همين دليل بود كه ديديم نابودي مطلق زيرساخت‌هاي نظامي، علمي و حتي تحقيقات كشاورزي سوريه، حتي بعد از سقوط اسد، هيچ ربطي به اين دولت يا آن دولت پيدا نكرد و هيچ كس هيچ اعتراضي به آن نداشت.


 عبرت از نُه سقوط! (۲) 

كشور به تعادل خود بازگشت و سرنوشت بن علي تونس يا حسني مبارك مصر يا قذافي ليبي نصيب محمد سادس نشد. هنوز هم به‌رغم بيماري فرساينده و عصا زنان كه دشوار روي پايش مي‌ايستد، حكمران مراكش است.
بشار اسد به دليل حلقه امنيتي- نظامي كه او را در بر گرفته بود از سياست مشت آهنين و سركوب بدون هيچ‌گونه انعطافي استفاده كرد. اين سياست ممكن است در كوتاه‌مدت كارآمد باشد؛ اما مردم را از صحنه دفاع از حكومت مي‌راند و حذف مي‌كند. مردم با تشويش و ترس به خانه‌هاي‌شان مي‌روند يا جمعيت ميليوني از كشور مي‌گريزند يا در كشور خانه و زندگي خود را رها مي‌كنند و «در وطن خويش غريب» زندگي كه نه، با هراس و اضطراب روزگار را مي‌گذرانند.
اگر نيروهاي امنيتي و نظامي بر سرنوشت كشور حاكم شوند، آنان براي حل هر مساله‌اي به اقتضاي طبيعت و سرشت خود از منع و محدوديت و سركوب بهره مي‌برند. شاهد ريزش بدنه اجتماعي و فاصله‌گيري مردم از حكومت خواهيم شد. نتيجه هم بارها آزموده شده است. سرنوشت دولت‌ها در هفتاد ساله اخير را در هند و پاكستان با هم مقايسه كنيم. در پاكستان نيروي نظامي و اطلاعات ارتش حاكم است. نخست وزيران كه اكثريت آرا را در مجلس پيدا مي‌كنند توسط كودتاي حاكمان نظامي بركنار شدند. به زندان افتادند يا اعدام شدند. سرنوشت ذوالفقار علي بوتو و نواز شريف و البته عمران خان پيش چشم ماست. در هند زمينه كودتا از بنياد برافتاده است. ارتش در كشمكش‌هاي سياسي دخالت نمي‌كند. انتخابات آزاد با هر نتيجه‌اي به كشور و ملت تعادل و طمانينه مي‌بخشد. احزاب مي‌آيند و مي‌روند. در همين رفت و آمدها جامعه نفس تازه مي‌كند. مردم با گرايش‌هاي مختلفي كه دارند، احساس مي‌كنند صداي‌شان شنيده مي‌شود. حكومت آنها را مي‌بيند. مردم به تعبير امام علي عليه‌السلام «سواد اعظم» يعني اكثريت جامعه كه قاعده و تكيه‌گاه حكومتند. «الْزمُوا السّواد الْأعْظم فإِنّ يد‌الله علي [مع] الْجماعهِ » (نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷) 
 «با اكثريت مردم همداستان شويد كه دست خدا همراه جماعت است.»
ادامه دارد...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون