نگاهي به نمايشگاه «كيهان» جواد عليمحمدي اردكاني در گالري شميس
فراسوي هستي
سارا كريمان
ذره، واحدي عددي براي اثبات هر وجود خارج از قياس و ابعاد است. در پهنه هستي هر جرمي با هر اندازهاي، نهايتا ذرهاي قابل و ناقابل است. بسيار بزرگ و بينهايت كوچك. دل هر ذرهاي كه بشكافي آفتابيش در ميان بيني. ناگزير انسان بايد جثه خويش را معيار و اندازه كند تا فهمي درخور خويش از هستي داشته باشد و پرواضح بداند كه اين فهم نه واقعي و نه اصيل است. تنها امر واقعي حيرت و سرگرداني است. آسمان و كيهان، يقيني بر پهنه حيرت آدمي و كانون اميد و نااميدي او است. مرلوپونتي ادعا ميكند كه پديدارشناسي حاوي يكسري از تضادهاي ظاهري است، شامل اين واقعيت كه تلاش ميكند تا فلسفهاي را ايجاد كند تا علمي دقيق باشد و در عين حال گزارشي از فضا، زمان و جهان را همان طور كه مردم تجربه ميكنند، ارائه بدهد. دكتر جواد عليمحمدي، هنرمند نقاشي است كه مطالعات بسيار گسترده در حوزههاي مختلف تاريخ، فرهنگ و فلسفه دارد. ايشان همراه در آثار هنري خود، مفاهيم مورد نظر را در قالب مجموعه ارائه كردهاند. در نتيجه براي درك بيان هنري ايشان بايد مروري بر نمايشگاههاي گذشته و مجموعههاي هنري ديگر كه هر يك مانند يك اپيزود است را مدنظر قرار داد. مجموعههايي مانند زمان، زمين، زندگي و اينك كيهان. دكتر سعيد اسدي در بيانيه اين نمايشگاه آورده است: اين وجه چشم رس از وقوع امر كيهاني، در قالب آثار او (دكتر عليمحمدي) اشارتي است به ناكافي بودن هر تصور از ابعاد بيكران جهاني كه ناظر آن جز تعليق در فضا -زمان چارهاي ندارد. اين مجموعه غالبا روي بومهاي بزرگ و به صورت كل پوشاني بوم به شيوه آبستره نقاشي شده است. اگرچه تنوع رنگي به كار رفته در اين آثار زياد و البته به سمت رنگهاي گرم است، اما با دقت بر اين مجموعه درمييابيم كه هيچ لكهگذاري به صورت اتفاقي نبوده است. بنابراين نميتوان اين مجموعه را كنشي اكسپرسيونيستي دانست. هنرمند آگاهانه با انتخاب اين پالت رنگي بيننده را در بيكرانگي از هستي و كهكشانها فرو ميبرد و اينچنين جذبهاي در ديدن اثر ايجاد ميشود، چرا كه در مقابل جهاني فراسوي درك و ديد ما قرار ميگيرد. عليمحمدي در مجموعه كيهان به كيوريتوري فواد نجمالدين در گالري شميس به نمايش در آمده است. از بازنمايي پيامي صريح و ارايه آثاري وابسته به متن پرهيز كرده است و امر نقاشانه را پيش از وامگيري از عينيتهاي موجود در اولويت قرار داده است. مجموعه اخير اين هنرمند از معدود نمايشگاههاي نقاشي اخير است كه به بيننده آزادي در تماشا ميدهد و بيجستوجو براي جستارها و پيوستها، ميتواند به بومها نگاه كند. هنرمند در حالي كه عمدتا مشغول به امورات روزمره هستيم، ما را متوجه جهاني لايتناهي ميكند كه در برابر واگوييهاي معمول، برخاسته از نگاهي وسيعتر به پيرامون و اساس زندگي داشتن است. در آخر التذاذ تماشاي اين آثار بيتي از مولانا: «قطرهاي از بادههاي آسمان/ اين جهان زندان و ما زندانيان...» به ذهن متبادر ميسازد.