• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5954 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ دي

يادداشتي بر كتاب «نوشتن زندگي» اثر آني ديلارد

در تابستان درباره زمستان بنويس

فرشيد فرهمندنيا

آني ديلارد، نويسنده مشهور امريكايي و برنده جايزه پوليتزر كه تاكنون چند اثر غيرداستاني از او در قالب جستار به زبان فارسي ترجمه و منتشر شده است، غالبا به عنوان نويسنده‌اي طبيعت‌گرا شناخته مي‌شود كه به عنوان يك جستارنويس و مشاهده‌گر دقيق محيط پيرامون دست به قلم مي‌برد و اين خصيصه او را به لحاظ رويكرد سبكي، بيش از پيش به نويسندگان سلف هموطنش نظير ديويد هنري ثورو، امرسون يا جورج سانتايانا پيوند مي‌دهد و حال و هواي يگانگي و همنفسي با نبض طبيعت را بر نوشتار او حاكم مي‌كند. 
اما اين قسم طبيعت‌گرايي ديلارد با آنچه در تاريخ مكتب‌هاي ادبي تحت عنوان ناتوراليسم مي‌شناسيم و نمايندگان سرشناسي چون اميل زولا و جك لندن و استيون كرين داشته، تفاوت بنيادي دارد. ناتوراليسم پيش گفته بنيادش بر نوعي نگاه انتقادي و آسيب‌شناسانه است كه منطقي تاريخي بر آن سيطره دارد، اما نوع نگارش ديلارد اگرچه مشحون از توصيفات دقيق، دست اول و پويا از طبيعت و روابط ميان آدميان و ساير جانداران، دريا و آسمان با يكديگر در پرسپكتيوي كاملا باورپذير است و حتي گاه نوشتن را به مثابه رخدادي يگانه به خوبي تصوير مي‌كند، اما در مجموع در چنبره نگاهي غيرتاريخي نسبت به طبيعت و تمدن گرفتار است و از درك ديالكتيك ميان اين دو مقوله باز مي‌ماند. 
در نوشته‌هاي ديلارد گويي زمان متوقف شده و رويكردي غيرتاريخي و نازمانمند بر محيط و مناظر اطراف غلبه يافته است. براي مثال در مجموعه جستاري كه اخيرا با عنوان «نوشتن زندگي» با ترجمه خوب و روان خانم زهرا زارعي و به همت نشر گزيده كار رايبد منتشر شده است، مي‌بينيم كه اتفاقات مورد بحث و مشاهدات نويسنده در سكون نسبي و بدون حركت خاصي در محور زمان، صرفا ثبت مي‌شوند و سير روايت خالي از گسترش و بسط زمانمند رويدادهاست. اين ويژگي خصوصا در سه فصل آخر اين كتاب به اوج مي‌رسد و ضرباهنگ نوشتار و تخليه بار رواني نثر نيز اين طرز تلقي را تقويت مي‌كند. 
كتاب «نوشتن زندگي» در هفت فصل كه هر كدام در قالب جستاري مجزا، اما مرتبط با هم نوشته شده است، شكل گرفته و نويسنده با اشتياق و حرارتي قابل توجه به بيان مجموعه‌اي از مشاهدات، راهبردها، توصيه‌ها و عادات نويسندگي خود و ساير نويسندگان پرداخته است كه همه اينها به صورت موزاييك‌وار و با ظرافتي مثال زدني در كنار يكديگر چيده شده‌اند تا در نهايت كليتي معنادار و راهنمايي كاربردي براي نوشتن پيش چشم خواننده قرار دهند. 
اگرچه در بعضي قسمت‌ها، گزاره‌هاي او حالت مانيفست‌وار و اندرزگونه پيدا مي‌كنند و درصدد صدور بايدها و نبايدهايي براي چگونه نوشتن بر مي‌آيد، اما بخش مهم و قابل تامل هر كدام از اين فصول، ارجاعات به جا و نقل قول‌هاي بهنگام از ديگر نويسندگان، شاعران، متالهان و فيلسوفان شناخته شده يا كمتر شناخته شده (در ايران) است كه به مخاطب فرصتي براي مكث و تفكر بيشتر مي‌دهد و نقطه اتصالي براي پيوند زدن محتواي ذهني با جهان بيرون و تا زدن مطالب هر فصل روي فصل‌هاي ديگر فراهم مي‌آورد: 
«نويسنده در پي ادبيات است نه جهان، هر چند در جهان زيست مي‌كند و نمي‌تواند آن را ناديده بگيرد.» (ص56) 
برخي توصيه‌هاي ديلارد براي نويسندگان جوان از جمله تاكيدش بر لزوم خلاص شدن از حشو و زوايد و اينكه نويسندگي را به مثابه «هنر دل كندن» و در عين حال نيازمند مهارت و تلاش بي‌وقفه توصيف مي‌كند، بسيار راهگشاست. ذكر چنين جملات طلايي و رهنمودها كه ذايقه و حافظه خواننده را عميقا درگير مي‌كند، در جاي‌جاي اين جستارها فراوان به چشم مي‌خورد: 
 «تصوير زنده فقط با يورشي بي‌امان از مقاومت دست مي‌كشد و راز خود را آشكار خواهد كرد.» (ص65) 
مي‌توان گفت كه از نظر ديلارد نوشتن به مثابه نوعي مبارزه و كشمكش هميشگي قلمداد مي‌شود كه البته در محيطي امن و آكواريومي رخ مي‌دهد و حال و هواي يك زمين ورزشي مسابقه دووميداني بر آن حاكم است. نوشتن به مثابه يك ماراتن طولاني و طاقت‌فرسا، مسابقه‌اي با همه فوايد و دستاوردها و افتخاراتي كه مي‌تواند به دنبال داشته باشد و اين البته با آن‌گونه مبارزه و كشمكشي كه به عنوان آنتاگونيسم در قهرمانان رمان‌هاي كلاسيك و شخصيت‌پردازي‌هاي چندبعدي نويسندگان برجسته تاريخ رمان‌نويسي سراغ داريم، تفاوت دارد. آنتاگونيسم در آن قبيل آثار بيشتر از سنخ تركيب آنتي به علاوه اگونيسم (يعني ضد احتضار) جلوه مي‌كرد، اما در دنياي امروزي، پر امكانات و مرفه آني ديلارد در قلب امريكاي معاصر، آنتاگونيسم در مفهوم سابقش ديگر جايگاهي ندارد و بيشتر از جنس ورق زدن كتاب افتخارات همراه با لبخندي شاد در مراسم رونمايي كتاب و جشن گرفتن موفقيت ‌هاست.
خود ديلارد در بخشي از كتابش نوشته است: «رمان بيشتر بر آن است كه روح زمان را دريابد و از جهان بازشناختني ما شباهتي بسازد تا بتوان آن را زيبا و تحليلي عرضه كند كه به نظر من هيچ ارزشي ندارد.» (ص61) 
در هر حال آني ديلارد چندان اهل درون‌نگري و خلوت‌گزيني نيست و در انتهاي همين كتاب هم نقل قولي از تيلار دو شان دانشمند ديرينه‌شناس و متاله فرانسوي در اين راستا آورده است: «خلوص در خلوت گزيدن نيست، بلكه در نفوذ عميق‌تر در جهان است.»
اين‌گونه است كه مطالعه جستارهاي كتاب نوشتن زندگي مي‌تواند مخاطب فارسي زبان را از زاويه‌اي ديگر و اين‌بار كمي متفاوت با نظرگاه‌هاي قبلي با شرايط، بايسته‌ها و تا حدودي فلسفه نوشتن در عصر حاضر مواجه كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون