سجاد پورقناد
سومين جشنواره موسيقي صبا پس از چند سال وقفه پاييز برگزار شد و اواخر آذر ماه به كار خود پايان داد. اتفاق خاصي كه در اين جشنواره افتاد، تجليل از فرهاد فخرالديني، آهنگساز و رهبر پيشكسوت اركستر بود. بخشهايي از مجموعه «رامشگران» به آهنگسازي فرهاد فخرالديني كه پيشتر با صداي زندهياد كاوه ديلمي و اجراي گروه شيدا به سرپرستي پشنگ كامكار به بازار موسيقي عرضه شده بود، در اجراي آذر ماه سال جاري بازآفريني و اجرا شد. البته اين پايان راه نخواهد بود و قرار است كه در آينده اين مجموعه به صورت كامل، چندصدايي و مفصلتر درآيد. بخشي از موسيقي آلبوم «رامشگران» توسط «اركستر جوانان ايران» به رهبري آرمان نوروزي در مراسم بزرگداشت فخرالديني، موسيقيدان و آهنگساز برجسته و رهبر پيشين اركستر ملي ايران كه در چارچوب سومين جشنواره موسيقي صبا برگزار شد به اجرا درآمد. در اين برنامه، محمد رضازاده و سهيل رجب به عنوان خوانندگان و داريوش مودبيان و مرآت بهنام به عنوان روايتگران، اين گروه را همراهي كردند. در اجراي يادشده اشعاري از خمسه نظامي با تنظيم چندصدايي آرمان نوروزي روايتي ديگرگونه از اين اثر قديمي فرهاد فخرالديني ارايه شد. درباره «اركستر سازهاي ملي جوانان ايران» هم بايد يادآور شد كه اين اركستر چند سال است كه با همت آرمان نوروزي فعاليت خود را آغاز كرده است و به اجراي موسيقي چندصدايي ايراني با سازهاي ملي ايران ميپردازد. در ابتدا رهبري اين اركستر را مهرداد ميرزايي به عهده داشت و پس از تعطيلي اين اركستر به دليل پاندمي كرونا، نوازندگان ديگري به اركستر دعوت شدند و آروين صداقتكيش رهبري اين اركستر را به عهده گرفت. آرمان نوروزي در آكادمي موسيقي خود، رهبري يك اركستر مجلسي با سازهاي غربي را برعهده دارد و در اجراي اخير، بخشهايي از مجموعه «رامشگران» براي اولينبار رهبري اركستر سازهاي ملي جوانان را خودش به عهده گرفته است. با اين توضيحات درخصوص بخش ويژه جشنواره صبا كه در اين دوره بزرگداشت فرهاد فخرالديني بود، همچنين درباره اثر «رامشگران» كه اجراي متفاوتي از آن را در اين جشنواره شاهد بوديم، با بابك خضرايي، مدير دانشكده موسيقي دانشگاه هنر ايران كه برگزاركننده جشنواره صبا بوده و در اجراي اين بخش ويژه نيز نقش موثري داشته، گفتوگو كرديم.
ابتداي گفتوگو در مورد بزرگداشت آقاي فخرالديني در جشنواره صبا صحبت كنيم؛ درخصوص اينكه ايده آن از كجا آمد و كار به چه سمتي رفت و شما براي آينده چه برنامهاي داريد.
جشنواره صبا در هر برنامه، بزرگداشتي در دستور كار خود دارد. قبلا از تعدادي از درگذشتگان ياد كرده بود و من به دوستان گفتم زندگان در اولويت هستند، چراكه حضور خودشان هم ارزشمند است و بزرگداشتي كه در زمان حيات افراد برگزار شود، جالبتر است. از طرفي، آقاي فخرالديني هم دلآزردگيهايي داشتند از جاهاي مختلف و مايل نبودند كه بزرگداشت ايشان در مكانهاي رسميتر برگزار شود به همين جهت در بسياري از بزرگداشتهايي كه برايشان برگزار ميشد، شركت نكردند. با يكي از استادان همصحبت شد و نظر ايشان هم اين بود كه آقاي فخرالديني در مراسم رسمي مربوط به بعضي از وزارتخانهها شركت نميكنند و چون همچنان از گذشته اختلافاتي با مراكز دولتي باقي مانده بود، بهتر است برگزاري مراسم را نهادهاي بيطرف يا اهالي موسيقي برعهده بگيرند. با اين تصميم، آقاي فخرالديني براي برنامه بزرگداشت با حضور خودشان انتخاب شد. نكته ديگر اينكه آقاي فخرالديني به نوعي فارغالتحصيل دانشكده هنر هم محسوب ميشوند چون همانطور كه ميدانيد فارغالتحصيل هنرستان عالي موسيقي هستند كه ميراثش به دانشكده موسيقي در مجتمع عالي هنر رسيده است و همانطور كه ميدانيد ايشان هنوز هم فعال هستند. ايشان پس از 70 سال كار مداوم، همچنان پرتلاش هستند و در ۸۷ سالگي سلامت ذهني، بينايي و شنوايي بسيار خوبي دارند. ايشان عمر خود را صرف موسيقي كردهاند؛ ۷۰ سال زمان كمي براي اين كار نيست. البته برخي دوستان، افراد ديگري را هم براي بزرگداشت، پيشنهاد ميكردند ولي موضوع ارج گذاشتن به ۷۰ سال سابقه ايشان است.
درباره برنامه و قطعات اجرا شده، صحبت كنيم؛ چه كسي پيشنهاد داد كه بزرگداشت آقاي فخرالديني به اين شكل برگزار شود كه قطعهاي از ايشان به صورت چند صدايي تنظيم و با اركستر ايراني اجرا شود؟
همانطور كه ميدانيد آقاي فخرالديني با اركسترهاي مختلفي كار كردند و شايد مخاطبان ايشان را بيشتر با اركسترهاي تلفيقي بشناسند؛ يعني مجموعهاي از بعضي سازهاي اركستر سمفونيك مثل سازهاي زهي و بادي به همراه سازهاي ايراني و همان چيزي كه برخي آن را اركستراسيون «ملي» نامگذاري كردهاند كه البته به عنوان ژانر موسيقايي، عنوان درستي نيست. به هر حال آقاي فخرالديني مدتها با چنين اركستري شناخته ميشدند ولي ايشان براي سازهاي ايراني مثل آلبوم «رامشگران» و «ياد يار مهربان» هم قطعاتي نوشتهاند اما اين كارها كمتر شنيده شده بود. من از بيست سال پيش دوست داشتم برنامه رامشگران دوباره به صورت زنده اجرا شود مثلا همراه با تابلوهايي از نگارههاي خسرو و شيرين يا به شكلي كه وجهه ايراني بيشتري داشته و با مواد و مصالح ايراني تهيه شده باشد از جمله در قسمتهايي از آن پليريتميكهاي ايقاعي هم وجود دارد كه آقاي فخرالديني با اين مقوله آشنا هستند. از اين جهت من احساس ميكردم كار رامشگران كمتر شنيده شده، چراكه شهرت آقاي فخرالديني بيشتر به جهت موسيقي فيلم بود كه بسيار مشهور بود، به همين جهت پيشنهاد كردم كار رامشگران را جديتر بگيرند. البته قبلا هم عدهاي روي آن كار كرده بودند.
به گفته شما عدهاي اين كار را انجام داده بودند، اين افراد به چه صورتي اين كار را انجام دادند؟
قبلا عدهاي با سازهاي ايراني اين كار را كردهاند. من چند سال پيش براي بزرگداشت نظامي اجراي اين قطعه را به فرهنگستان هنر پيشنهاد داده بودم ولي انجام نشد، اما بعدا تعدادي از شاگردان ايشان اين كار را در مجموعه رودكي اجرا كردند.
آيا به صورت چندصدايي اجرا شد؟
فكر ميكنم تنظيم خودشان بود البته من آن برنامه را نديدم ولي فكر ميكنم تنظيم خاصي روي آن صورت نگرفته بود.
گفتيد در اين اثر از وزنهاي خاصي استفاده كردند و به سمت وزنهاي ايقاعي رفته بودند، شما به عنوان كسي كه كار اصليتان بررسي رسالات كهن است، تاثير رسالات را در آهنگسازي آقاي فخرالديني چقدر احساس ميكنيد؟ آيا آن را فقط در اين كار ديديد يا در ساير كارهاي ردهپايين هم ميبينيد؟
آقاي فخرالديني در دوره ليسانس كه در هنرستان عالي موسيقي بودند، در خاطرهاي اينطور گفتهاند كه در زمان كار با آقاي مهدي بركشلي، ايشان آقاي فخرالديني را به پردهبندي دوتار خراساني فارابي ارجاع ميدهند و آقاي فخرالديني هم به دليل آشنايي با رياضيات و پويايي ذهنش اين كار را انجام ميدهد. يكي از كارهايي كه آقاي فخرالديني ۶۰ سال پيش در سال ۴۲ و ۴۳ در هنرستان عالي انجام داده، كار روي پردهبندي تنبور فارابي است. خلاصه اينكه ايشان، هم فارابي را مطالعه و روي نظام نغمگي و دستانبندي كار كردهاند و هم اينكه مقالاتي درباره ايقاع دارند كه در مجلات موسيقي در دهه ۴۰ چاپ شده است. با اين اوصاف ايشان هم روي موضوع نغمه و هم روي ايقاع كار كردهاند كه هم بتوانند صداي گذشته را پيدا كنند و هم اينكه از تصنيف موزيك فيلم امام علي(ع) مشخص شد كه روي آثار عبدالقادر مراغهاي هم مطالعه داشتهاند.
استفاده آقاي فخرالديني از عناصر بومي و هويت ايراني در آثارشان بسيار ارزشمند است؛ ايشان در موسيقي فيلم ابن سينا از شعر منسوب به بوعليسينا استفاده ميكنند و هميشه وقتي ميخواهند براي فيلمي موسيقي بسازند حتما مطالعهاي تاريخي در مورد آن دوره دارند؛ مثلا در كيف انگليسي از اثر لومر استفاده ميكنند كه مربوط به همان دوره است يا نكته جالبي كه گفتند اينكه در سريال ابن سينا و سربداران از فضاي نوا خيلي استفاده كردند به دليل اينكه نوا تتراكوردي دارد كه در قديم هم با همين عنوان تتراكورد نواست. ايشان گفتند به همين دليل من هم آن را انتخاب كردم؛ نوا يكي از خانوادههاي مينور به حساب ميآيد و هارمونيگذاري و سازبندي آهنگها براي اركسترهاي غربي سادهتر است و از طرفي من هم فرض را بر اين گذاشتم كه در زمان ابنسينا يا سربداران كلمه نوا را براي همين تتراكورد به كار ميبردند به همين جهت از فضاي نوا استفاده كردم.
درباره برنامهاي كه براي آينده درخصوص اجراي اين آثار داريد و حتي اجراي دوباره اين قطعه بيشتر توضيح دهيد، آيا بنايي براي اجراي مجدد آن هم گذاشته شده است؟
آقاي نوروزي در اين برنامه چند قطعه از آلبوم رامشگران را اجرا كردند؛ اميدوارم امكان آن پيدا شود كه تمام ساختههاي آن آلبوم را اجرا كنند. يكي از مزاياي اجراي آقاي نوروزي بر اجراي قبلي آلبوم اين است كه در آن زمان امكانات كمتري بود و اينكه تنها يك خواننده اين اثر را خوانده است و چون اشعار از دو نفر به نام نكيسا و باربد است، دوصدايي بودن و همخواني دو خواننده در اين آلبوم، به كار، معناي بيشتري ميبخشد و ميتواند به غناي اثر هم كمك كند. موضوع ديگر اينكه اين آلبوم روايت ندارد و بهتر است روايتي داشته باشد كه نشان دهد اين گفتوگو، در واقع گفتوگوي بين دو موسيقيدان است. اين صحنه يكي از موسيقاييترين صحنههايي است كه در شعر فارسي به تصوير كشيده شده و در تاريخ ادبيات هزار ساله ما با وجود چند هزار ديوان شعر كمنظير است و آقاي فخرالديني اين صحنه را از دست نداده است؛ چنانكه به فارابي و صفيالدين، عبدالقادر و فارابي پرداختهاند، باربد را هم فراموش نكردهاند. من هم در يادداشت كوچكي كه نوشته بودم، اشاره كردم به اينكه ايشان حلقه امتداد و پيوستار باربد تا عبدالقادر و خالقي تا عليزاده است. اينطور كه به نظر ميرسد ايشان هيچ يك از نقاط عطف موسيقي ايران را فراموش نكرده و در كارنامه خودش هم آنها را دارد؛ چه موسيقي دستگاهي، چه موسيقي كهن يا موسيقي فولكلوريك در موسيقي سريال «روزي روزگاري» و حتي در موسيقي بعد از عصر مشروطه از مارش لومر تا رِنگ درويشخان كه بسيار ارزشمند است. وزنهاي مختلف از جمله رباعي و وزنهايي كه ايشان با استفاده از داستانهايي كه در كارها به كار بردند مثل حكايت پيرمرد از شتر افتاده كه در سريال امام علي(ع) بيان كردند. با اين اوصاف، من براي ايشان تعبير «نقاش موسيقي» را به كار بردم، چراكه در ميان آهنگسازان ايراني موسيقي فيلم، در تصوير كردن موسيقايي صحنهها بسيار موفق بودند كه اين مساله هوشياري و ذهن روشنگري ميخواهد كه ايشان آن را دارد.