• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5956 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ دي

پرواز بر فراز پاييزان

ميرعليرضا ميرعلي‌نقي

به ياد استاد فريدون شهبازيان

همين ديروز در موسسه منظومه خرد با علي صمدپور عزيز، حرف از او بود و موسيقي هميشه تاثيرگذار او در سريال «پاييزان» و اينكه كمتر كسي مي‌داند كه خواننده تيتراژ نيز هم او بوده است: فريدون شهبازيان كه ساعاتي پيش، به قول استاد پرويز ناتل‌خانلري در منظومه بي‌نظيرش: شهپر شاه هوا اوج گرفت... آري؛ آن هنري مرد؛ شناخته شده بود ولي خيلي از قابليت‌هاي او ناشناخته مانده بود، چه در زمينه‌هاي هنري و چه در زمينه‌هاي انساني. بخش مهمي از موسيقي 50 سال گذشته را بدون حضور او نمي‌توان تصور و ترسيم كرد. او هنرمندي تك بعدي نبود. جز چند زمينه خاص، تقريبا در تمام عرصه‌هاي حرفه‌اي موسيقي فعاليت داشت. ساخت و اجرا كرد و پاي ضبط‌ها ايستاد و تنظيم كرد و مشاوره داد و حمايت كرد و آنچه به نظرش بي‌ارزش يا كم‌ارزش مي‌رسيد، بي‌تعارف، رد مي‌كرد و دور مي‌انداخت. حفظ شأن و مرتبت هنر موسيقي، مرام و مسلك او بود و هيچ‌گاه به سايه‌اي از امر مبتذل حتي نگاه هم نينداخت. به بلاي پوپوليسم مبتلا نشد و با آثارش، مردمان را به سطح بالاتري از درك و حس راهنمايي كرد. آثار مردم‌گير فريدون شهبازيان كم نيستند و هر كدام از آنها در سايه هوش نافذ و مديريت عالي او در انتخاب عناصر و عوامل اجرا، جايگاهي همچون آثار كلاسيك يافته‌اند. چند آهنگساز ديگر را در چنين مرتبه‌اي از موفقيت مي‌شناسيم؟  محيط مناسب خانوادگي و استعداد ذاتي و دوران مساعد اجتماعي را با هم داشت.‌ اين مواهب تنها نصيب او نبود و قسمت نسلي شد كه تك‌تك‌شان هر كدام در حد خود تاثيرگذار شدند. شهبازيان از اكثر آنها بيشتر دويد و بلندتر پريد. از همان سال ۱۳۴۰ كه آن والس زيباي قصه شهر سكوت را براي صداي عارف عارف‌كيا ساخت و سر زبان‌ها افتاد، از همان دوران درخشان كار براي صفحه‌هاي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و از همان زماني كه در راديو هم در اركستر گل‌ها به رهبري استاد روح‌الله خالقي نوازنده ويولن شد و خيلي زود به ميدان دشوار تنظيم اركسترال و آهنگسازي ورود كرد و چه در چهار دهه اخير كه پركارترين ادوار عمرش شد؛ نام او هميشه يا در صعود بود يا در ثبوت و هيچ‌گاه افولي نداشت. هوشياري غريب او ضامن حفظ اين اعتبار شد.‌ هر چند كه سال‌هاي فعاليت در واحد توليد و پخش موسيقي صدا و سيما، خلاقيت‌هاي او را نسبت به گذشته كمرنگ كرد و اين دريغ براي موسيقي كشور بود، به اندازه جاذبه‌هاي انكارناپذيرش، هم هواداران فراواني داشت و هم مخالفان بسياري كه البته آنها هم نمي‌توانستند مقام بالاي هنري او را انكار كنند. 
اولين‌بار تورج زاهدي در مطبوعات درباره او نوشت و به نسل ما شناساند.‌ دوازده ساله بودم كه به موسيقي جذاب او در نوار كاست رباعيات خيام دل سپردم. از همان زمان هم تا به حال ته دل آرزو داشتم آن صداها را بدون خواننده‌اش بشنوم. خواننده‌اي كه هر چه بود، در آن سال‌ها بهتر مي‌خواند. در ابتداي جواني‌مان، موسيقي متن نوار كاشفان فروتن شوكران و فيلم شيرسنگي و دبل كاست‌هاي ميعاد و بعدها «جام تهي» زندگي‌مان را آذين كرد. مي‌توان گفت صداي موسيقي او، «اهتمام»هاي او، سايه مقتدرش و نظر هميشه صائبش لحظه‌اي از آسمان موسيقي ما غايب نبوده است، اما اكنون او ديگر بين ما نيست و فقدانش را در آينده‌اي نزديك، خيلي محسوس‌تر در خواهيم يافت. 
از دوستان نزديكش بايد از آقاي محمدعلي چاوشي (اديب، شاعر و مدير استوديو بل) و آقاي مهدي سالك‌اردستاني (استاد پيشكسوت صدابرداري) نام ببرم. اين دو مرد استخوان خرد كرده در عرصه توليد و ضبط، راويان اصلي داستان زندگي پر نشيب و فراز استاد فريدون شهبازيان توانند بود. مي‌دانم كه آنها در مرگ دوست، سوگوارترين هستند.‌ امروز بيش از اندوه، ناباوري غريبي موج مي‌زند. آنهايي كه آن مرد جذاب و باهيبت را از نزديك مي‌شناختند، بهتر مي‌دانند كه چه مي‌گويم. در فريدون شهبازيان، انگار عناصري ناميرا موج مي‌زد: حسي از جواني جاوداني، هوش بي‌خدشه، حافظه‌اي تيز، وقاري شاهانه (و دشمن‌‌تراش!) و تني كه اگر نفرسوده بودش، مي‌توانست همانند پدرش صد سال تمام دوام بياورد. همان شهپر شاه هوا بود كه استاد خانلري سرود. با اين تفاوت كه نقش وجودش بر اين لوح كبود، همواره خواهد بود.‌ ديگر كمتر كسي چون او تواند بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون