به سلامتي، چهارمين سفر رييس محترم جمهوري و بسياري از وزرا و اعضاي هيات دولت به خوزستان اختصاص يافت. نكته بسيار مهم سفر رياست محترم جمهور به خوزستان كه آن را از سفر ساير روساي جمهور متمايز ميكند اين است كه نيامده بود با افتتاح و كلنگزنيها و جلسات اداري نمايشي بگويد ما خوبيم يا حكمراني ما هميشه خوب بوده و حالا ما بهتر از بقيهايم، اتفاقا دكتر پزشكيان در سخنرانيهاي خودش نيز اعلام ميكند ما مشكلاتي داريم و در مديريت خوب نبوديم و نشستهاي متعدد با گروهها و اصناف برگزار ميكند و «شنونده» خوبي است؛ كاري كه سالها پيش نياز بود دولتمردان انجام بدهند.
رياست محترم جمهور عملا وفاق را با شنونده بودن مسائل و انتقادات عملي كرده است و در حال پيادهسازي نظام سازگاري و همزيستي مسالمتآميز و تمركز بر حل مساله است.
او عملگرايي را با پوشيدن لباس كارگري بهصورت نمادين و بيل به دست گرفتن براي ساخت مدرسه و نهاد آموزش كه بنياديترين آغازي بر هر توسعهاي است نشان داد و آن را در تريبون فرياد زد.
تمايز ديگر نظرسنجي عملكرد دستگاهها و اعلام اولويت مشكلات استان از طريق سايت و به صورت علمي بود كه توسط نهاد رياستجمهوري با همكاري اساتيد دانشگاه تهران انجام شد كه قبلا سابقه نداشت.
وجه متفاوت ديگر اين سفر تمركز بر پاسخ چرايي توسعهنيافتگي خوزستان عليرغم داشتن ظرفيت فراوان براي توسعه بود كه ميتواند تصميمات دولت را براي خوزستان هدفمند و هم برآيند براي حل مسائل سازد.
اعتراف بزرگ آقاي پاكنژاد وزيرنفت در تخريب و آسيب بر محيطزيست و خشك كردن هورالعظيم و... و اذيت شدن مردم خوزستان به خاطر نفت و لزوم جبران هرچه سريعتر آنها، از دستاوردهاي بزرگ اين سفر بود. همانگونه كه ساير وزرا كه به صورت مسوول معين به شهرها و روستاهاي استان خوزستان سفر كرده بودند بر محروميت و آسيب فراوان خوزستان صحه گذاشتند.
آنچه اهم مسائل و مشكلاتي كه همگان براي آن فرياد زدند و نظرسنجيها نيز آن را نشان ميداد؛ حل مشكل اشتغال، تامين آب شرب و كشاورزي و نجات محيطزيست و آلودگي هوا و راه و مسكن و... بود.
آني كه «حسينزاده» اين مرد دوستداشتني و خوشاخلاق دولت گفت، لزوم داشتن رويكردي متفاوت بر تصميمات براي گرفتن نتيجه متفاوت بود و افسوس كه همانگونه كه «همبست» در تصميمات فراموش شده است «همگرايي» براي گرفتن تصميمات متوازن نيز نزد مديران جايگاهي ندارد و نمايندگان محترم مجلس شايد به خاطر فشار درخواستهاي اشتغال، كاري به حل مسائل منطقه با نگاه جامع ندارند و نگهداري جايگاه از هر چيزي ارجح است.
تعدادي كمتر از ۶۰ مصوبه و بيش از ۸۹ همت تومان اعتبار براي مجموعه كارهايي كه همبستگي بين آنها تعريف نشده و هم برآيند نيستند كلاف توسعه و اشتغال خوزستان را بازهم سردرگمتر ميكند. چه فايده دارد در منطقهاي راه بسازي و كارخانه احداث كني ولي تالابي خشك شود و آلايندگي حاصل از توسعه ناپايدار آب و هوا و ريزگرد، آمار مهاجرت را افزايش دهد و مردم خواستار فرار از منطقه به ظاهر توسعه يافته شوند؟ اين چه توسعهاي است كه رفاه را كه نميآورد هيچ بلكه آسيبها را افزايش ميدهد؟
حرفهاي «حسينزاده» مرد مهربان دولت را جدي بگيريد و به آن عمل كنيد. اگر همه سخنرانيها را تجميع كنيم نهايتا به چند كليد واژه و درخواست تكراري بر ميخوريم تكراري كه چنانچه بخواهيم طرحي نو در شيوه حكمراني دراندازيم نيازمند ورود نگاه جامع در تصميمات هستيم كه در ادامه به آن ميپردازم.
در مورد همبست و ارتباط بين تمام اجزاي
توسعه پايدار در خوزستان
همبستگي و ارتباط بين اجزاي توسعه پايدار در خوزستان به دليل شرايط خاص اين استان اهميت بالايي دارد. توسعه پايدار شامل سه بُعد اصلي است: اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي. در خوزستان، اين سه بُعد باهم به شكل پيچيدهاي در ارتباط هستند:
1- اقتصاد و محيطزيست: اقتصاد خوزستان بهشدت به منابع طبيعي مثل نفت، گاز و آب وابسته است. اما بهرهبرداري غيراصولي از اين منابع (مثل استخراج نفت يا سدسازيهاي بيرويه) به تخريب محيطزيست منجر شده و پايداري اقتصادي را نيز تهديد ميكند.
2- اجتماع و اقتصاد: بيكاري و مهاجرت به دليل كمبود فرصتهاي اقتصادي، بر پايداري اجتماعي تأثير منفي گذاشته است. ايجاد شغلهايي كه هم درآمدزايي كنند و هم به محيطزيست آسيب نزنند (مثل كشاورزي پايدار يا انرژيهاي تجديدپذير) ميتواند اين تعادل را بهبود بخشد.
3- اجتماع و محيطزيست: مشكلات زيستمحيطي مثل ريزگردها و كمآبي، سلامت و رفاه جامعه را تهديد ميكنند. اين بحرانها مستقيما بر كيفيت زندگي و مهاجرت جمعيت تاثير ميگذارند. راهحل اين است كه سياستهاي اجتماعي- زيستمحيطي همسو شوند؛ براي مثال، آموزش مردم در زمينه مديريت منابع طبيعي.
4-همبستگي بين سه بُعد: توسعه پايدار در خوزستان بايد به گونهاي طراحي شود كه اين سه بُعد در تقويت يكديگر عمل كنند. مثلا پروژههاي توليد انرژي تجديدپذير (مثل انرژي خورشيدي و بادي) نهتنها به حفظ محيطزيست كمك ميكنند، بلكه شغلهاي جديد ايجاد كرده و به اقتصاد منطقه كمك ميكنند.
چرا عليرغم اينكه سرمايهگذاري زيادي در نفت وگاز و پتروشيمي، احداث سدها و شبكههاي آبياري و زهكشي، كشاورزي، بنادر وكشتيراني، ايجاد منطقه آزاد پتروشيمي و منطقه آزاد اروند در خوزستان انجام شده اما بيشتر مردم خوزستان فقير و غمگين هستند و توسعه پايدار شكل نگرفته است؟ اين سوال به يك مساله بنيادي و پيچيده اشاره دارد كه دلايل متعددي در سطوح مختلف اقتصادي، اجتماعي، زيستمحيطي و مديريتي دارد. در ادامه دلايل اصلي اين چالش را بررسي ميكنيم:
۱- تمركز توسعه بر اقتصاد تكمحصولي
(نفت و گاز)
بيشتر سرمايهگذاريها در خوزستان روي صنايع نفت، گاز و پتروشيمي متمركز شده است، اما اين صنايع معمولا نيروي كار محلي كمي استخدام ميكنند و درآمد حاصل از آن نيز بهجاي باقي ماندن در استان، به مركز منتقل ميشود. در نتيجه، مردم محلي از منابع عظيم اين صنايع بهرهمند نميشوند.
۲- مديريت نامناسب منابع طبيعي
سدسازيهاي بيرويه و انتقال آب به استانهاي ديگر باعث كاهش آبهاي سطحي و زيرزميني شده كه به خشك شدن تالابها، كاهش كيفيت كشاورزي و گسترش ريزگردها منجر شده است.
فرسايش خاك و شوري زمينهاي كشاورزي ناشي از اجراي ناكارآمد شبكههاي آبياري و زهكشي، كشاورزي پايدار را تحت تاثير قرار داده و بهرهوري را كاهش داده است.
۳- نبود عدالت اجتماعي و اقتصادي
توسعه خوزستان در بسياري از موارد به نفع شركتهاي بزرگ، پيمانكاران و سرمايهگذاران غيربومي بوده است، درحالي كه مردم محلي اغلب درگير مشاغل غيررسمي، كمدرآمد و فاقد امنيت شغلي هستند. نبود عدالت در توزيع منابع و فرصتها يكي از عوامل اصلي نارضايتي مردم است.
۴- مشكلات زيستمحيطي
ريزگردها، آلودگي هوا و كمبود آب شرب سالم بهطور مستقيم بر سلامت جسمي و رواني مردم تاثير گذاشته است.
آلودگي ناشي از صنايع نفت و گاز، رودخانهها و زمينهاي كشاورزي را آلوده كرده و اكوسيستمهاي محلي را تخريب كرده است.
۵- عدم تمركز بر سرمايه انساني
آموزش و مهارتآموزي مردم محلي ناديده گرفته شده است. در نتيجه، بسياري از افراد بومي براي يافتن شغل مجبور به مهاجرت ميشوند يا در استانهاي ديگر نيروي كار كممهارت تلقي ميشوند.
۶- مديريت ناكارآمد و عدم هماهنگي
ميان سازمانها
سياستگذاريهاي كوتاهمدت و بدون درنظر گرفتن شرايط بومي باعث شده بسياري از پروژهها به اهداف خود نرسند يا بهطور ناقص اجرا شوند.
نبود نظارت كافي بر عملكرد شركتها و پروژهها باعث شده منافع اقتصادي بهطور مستقيم به مردم نرسد.
۷- فرهنگ بومي و احساس تبعيض
بسياري از مردم خوزستان حس ميكنند كه در تصميمگيريهاي كلان ناديده گرفته شدهاند. اين حس بيعدالتي اجتماعي، همراه با مشكلات اقتصادي و زيستمحيطي، باعث گسترش احساس نااميدي و غم در جامعه شده است.
راهكارها
براي دستيابي به توسعه پايدار، اقدامات زير ضروري است:
1- تمركز بر تنوعبخشي اقتصادي: گسترش صنايع كشاورزي، گردشگري پايدار و انرژيهاي تجديدپذير.
2- مديريت منابع طبيعي بهصورت پايدار: بازنگري در سياستهاي سدسازي، جلوگيري از انتقال بيرويه آب و احياي تالابها.
3- تقويت سرمايه انساني: سرمايهگذاري بر آموزش و مهارتآموزي مردم محلي براي مشاركت در صنايع.
4- توزيع عادلانه منابع: تخصيص سهم بيشتري از درآمد نفت و گاز به استان براي توسعه زيرساختها و بهبود زندگي مردم.
5- توجه به عدالت اجتماعي و مشاركت مردمي: ايجاد فرصتهاي برابر براي همه اقشار و افزايش شفافيت در مديريت منابع.
6- تمركز بر سلامت و محيطزيست: كاهش آلودگيهاي صنعتي و ارتقاي دسترسي به خدمات بهداشتي و آموزشي.
توضيح هر راهكار و شيوه تامين منابع مالي براي آن را در ادامه آوردهام:
۱- تنوعبخشي اقتصادي
مشكل: وابستگي اقتصاد خوزستان به نفت و گاز باعث آسيبپذيري منطقه در برابر نوسانات بازار جهاني شده است.
راهكارها:
گسترش كشاورزي پايدار: استفاده از روشهاي نوين آبياري (مانند آبياري قطرهاي)، كشت محصولات كمآببر و ايجاد صنايع تبديلي كشاورزي براي افزايش ارزش افزوده.
توسعه گردشگري پايدار: احياي آثار تاريخي و فرهنگي (مانند سازههاي آبي شوشتر و هويت عربي منطقه) و توسعه زيرساختهاي گردشگري.
سرمايهگذاري در انرژيهاي تجديدپذير: ساخت نيروگاههاي خورشيدي و بادي در مناطقي با ظرفيت بالا.
تامين منابع مالي:
اخذ تسهيلات از صندوق توسعه ملي براي پروژههاي زيرساختي.
جذب سرمايهگذاري خارجي با ارايه معافيتهاي مالياتي به سرمايهگذاران.
ايجاد تعاونيهاي محلي براي جلب مشاركت مردم در پروژههاي كوچك.
۲- مديريت منابع طبيعي به صورت پايدار
مشكل: سدسازيهاي بيرويه و انتقال آب باعث بحران آبي، شوري خاك و خشك شدن تالابها شده است.
راهكارها:
بازنگري در سياستهاي انتقال آب و توقف پروژههايي كه به محيطزيست آسيب ميزنند.
احياي تالابهاي شادگان و هورالعظيم براي حفظ اكوسيستم منطقه.
ترويج كشاورزي مبتني بر استفاده از آبهاي شور و فناوريهاي تصفيه آب.
تامين منابع مالي:
استفاده از بودجههاي بينالمللي (مثل صندوق اقليم سبز) براي مقابله با تغييرات اقليمي.
اختصاص بخشي از درآمدهاي نفت و گاز به پروژههاي مديريت منابع طبيعي.
وضع عوارض بر صنايع آلاينده و تخصيص آن به احياي محيط زيست.
۳- تقويت سرمايه انساني
مشكل: كمبود نيروي كار ماهر و عدم بهرهمندي مردم محلي از مشاغل كليدي.
راهكارها:
ايجاد مراكز فنيوحرفهاي براي آموزش مهارتهاي مرتبط با صنايع نفت، گاز، كشاورزي و گردشگري.
تخصيص سهميه شغلي ويژه براي مردم بومي در شركتهاي بزرگ منطقه.
ارتقاي كيفيت آموزش عمومي در مدارس و دانشگاههاي استان.
تامين منابع مالي:
اختصاص بودجه دولتي به آموزشهاي فنيوحرفهاي در استان.
همكاري با شركتهاي خصوصي براي آموزش نيروي كار از طريق قراردادهاي مشاركتي.
جلب حمايت سازمانهاي بينالمللي مانند يونسكو براي توسعه آموزش.
۴- توزيع عادلانه منابع
مشكل: نابرابري در توزيع درآمدها و فرصتهاي اقتصادي.
راهكارها:
اختصاص درصدي از درآمدهاي نفت و گاز به طرحهاي توسعهاي استان.
تقويت تعاونيهاي محلي و تشويق مردم به مشاركت در تصميمگيريها.
كاهش تمركزگرايي و واگذاري اختيار بيشتر به مديران استاني.
تامين منابع مالي:
وضع ماليات بر درآمد شركتهاي بزرگ فعال در استان.
استفاده از درآمدهاي حاصل از صادرات محصولات پتروشيمي براي توسعه مناطق محروم.
۵- توجه به عدالت اجتماعي
و مشاركت مردمي
مشكل: احساس تبعيض و ناديده گرفتن مردم محلي در تصميمگيريها.
راهكارها:
مشاركت دادن مردم در سياستگذاري و اجراي پروژههاي توسعهاي.
شفافسازي عملكرد دستگاههاي اجرايي و ارايه گزارشهاي عمومي به مردم.
توسعه برنامههاي فرهنگي و اجتماعي براي افزايش اعتماد عمومي.
تامين منابع مالي:
اختصاص بخشي از بودجه دولت به برنامههاي مشاركتي.
جذب كمكهاي مردمي و خيريهها براي اجراي برنامههاي اجتماعي.
۶- تمركز بر سلامت و محيطزيست
مشكل: آلودگي هوا، آب و خاك سلامت مردم را تهديد ميكند.
راهكارها:
كاهش انتشار آلايندهها از صنايع با اعمال قوانين سختگيرانه زيست محيطي.
توسعه شبكههاي آبرساني و تصفيهخانههاي آب شرب.
ارايه خدمات درماني رايگان يا ارزان به مردم مناطق محروم.
تامين منابع مالي:
اختصاص جرايم زيستمحيطي صنايع آلاينده به طرحهاي سلامت و محيطزيست.
دريافت كمك از نهادهاي بينالمللي مانند سازمان بهداشت جهاني (WHO) يا UNEP.
تخصيص بودجههاي ملي به ارتقاي زيرساختهاي سلامت.
۷- سرمايهگذاري در فناوري و نوآوري
مشكل: خوزستان از فناوريهاي پيشرفته در بسياري از بخشها عقب است.
راهكارها:
حمايت از استارتاپها و كسبوكارهاي نوپا در حوزه انرژي و محيطزيست.
احداث پاركهاي فناوري در شهرهاي اصلي استان.
توسعه زيرساختهاي ديجيتال براي رشد اقتصاد دانشبنيان.
تامين منابع مالي:
ارايه تسهيلات ارزانقيمت به استارتاپها و كارآفرينان.
جلب سرمايهگذاري خارجي در حوزه فناوريهاي نوين.
تخصيص بودجه تحقيق و توسعه از محل درآمدهاي نفتي.
جناب آقاي رييسجمهور به شرط اجراي اين پيشنهادات من به شما قول ميدهم كه فقط خوزستان بتواند ايران را ظرف ۱۰ سال در دو برنامه ۵ساله توسعه اقتصادي و اجتماعي، قدرت اول اقتصادي منطقه و خاورميانه كند.
آقاي رييسجمهور به شرط رعايت همبست و اولويت در زمان زمامداري خود نصف اين كارها براي خوزستان انجام شود اميركبير دوران ميشويد.
والسلام
متخصص آب و برنامهريزي توسعه