در باب مسالهاي تعيينكننده در صنعت نشر
وقتي از سانسور كتاب حرف ميزنيم
داود عليبابايي
در چند ماهه گذشته در مورد مساله مميزي كتاب و سپردن آن به ناشران حرف و حديث بسيار بوده است. خيلي از ناشران و كارشناسان حوزه نشر و كتاب مشكل اول ناشران را در نشر كتابهاي عمومي، مسائل اقتصادي و مالي ميدانند و بعضي از كارشناسان مسائل فرهنگي و اجتماعي را در صدر مسائل قرار ميدهند؛ ولي با بركناري مديركل اداره توسعه كتاب و كتابخواني به وسيله معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين نظريه قوت گرفت كه رويه مديركل با ايدههاي وزير ارشاد و معاونت فرهنگي ايشان همخواني نداشته و مساله مميزي و تسريع در صدور مجوز قبل از چاپ مشكل اساسي مديركل با آنها بوده است و ناشران از روند مراحل صدور مجوز قبل از چاپ ناراضي بودهاند و مشكل اصلي و اساسي ناشران مميزي و مثله كردن كتابها بوده است. در مورد مساله مميزي بايد گفت كه مميزي بر كتابها بر دو نوع است: 1- مميزي قبل از چاپ كتاب؛ 2- مميزي بعد از چاپ كتاب.
در مميزي قبل از چاپ كتاب كه در حال حاضر در كشور ما نيز اعمال ميشود بر اين اصل استوار است كه هر كتاب پيش از آنكه اجازه انتشار بگيرد بايد كتاب مذكور مورد بررسي و مميزي قرار بگيرد و ناشر در صورت داشتن ايراد در كتاب به رفع آن اقدام كند و اين مساله مميزي در كشور حاد شده است؛ بعضي از كتابها كاملا مثله شده به طوري كه هر خوانندهاي پي به سانسور آن خواهد برد و اين مساله روي مطالعه كتاب اثر سوء گذاشته و شمارگان كتابها را تقليل داده است؛ طوري كه كارگزاران معاونت فرهنگي فرمودهاند شمارگان كتاب در سالهاي گذشته از چند هزار جلد به 100 تا 200 جلد كاهش يافته است كه بعد به آن خواهيم پرداخت. اما نوع دوم مميزي كه بعد از انتشار كتاب است، هنگامي رخ ميدهد كه يك كتاب به صورت وسيع منتشر شده باشد و در صورت داشتن ايراد بايد از سطح جامعه جمعآوري و اصلاحاتي روي آن صورت بگيرد كه هزينههاي جاري آن باعث عدم گرايش به اين نوع مميزي شده است. البته طرفداران و حاميان اين نوع مميزي آزادي انديشه را بهانه انتشار كتاب دانستهاند و ميگويند نبايد جلو انتشار هيچگونه كتابي گرفته شود. اين نوع مميزي اكنون در كشورهاي غربي و توسعهيافته و حتي بعضي از كشورهاي جهان سوم مانند پاكستان، افغانستان، حتي كرهجنوبي و... اعمال ميشود.
مميزي پس از چاپ تنها يك مزيت دارد و آن سرعت بخشيدن در روند چاپ است، اما دو ايراد اصلي آن احتمال انتشار مطالب مخالف و موازين اخلاقي است كه در اين صورت با دستور نهاد بالادستي بايد جلو انتشار آن گرفته شود و مقدار توزيع شده از بازار جمعآوري شود كه ضررهاي سنگيني را متوجه ناشر ميكند؛ از طرف ديگر امكان جمعآوري اثر نيز بسيار دشوار است. وليكن مميزي نوع اول دو مزيت دارد؛ اول اينكه عدم انتشار مطالب مخالف اخلاق اعمال ميشود؛ و دوم اينكه جمعآوري كتاب بسيار مشكل ميشود و به سختي ميتوان كتابها را از بازار جمعآوري كرد.
2- روند مميزي كتاب كشور ما به سه صورت انجام ميگيرد:
الف) مميزي به وسيله نگارنده: هر كتاب در درجه اول از سوي نويسنده و نگارنده اثر دچار مميزي ميشود. بعضي از نويسندگان پس از اينكه اقدام به نوشتن يك كتاب ميكنند با بررسي مجدد كتاب خود و ارائه آن به ديگران و اعمال نظرات صائب، اثر خود را جرح و تعديل ميكنند و در نهايت اثر مولف به ناشر داده ميشود.
ب) مميزي و سانسور به وسيله انتشارات: برخي ناشران بنا به چارچوبهاي فكري اين نوع سانسور را اعمال ميكنند. از آنجايي كه هر ناشر نوع خاصي از نوشتهها را ميپسندد، مولفان معمولا انتشارات را از پيش انتخاب ميكنند و اين باعث ميشود كه مميزي در اين مرحله كمتر صورت بگيرد.
ج) مميزي و سانسور به وسيله وزارت ارشاد: اين اصليترين مرحله مميزي و سانسور است كه منجر به چاپ يا عدم چاپ يك كتاب ميشود. شوراي مميزي كتاب وزارتخانه براي مميزي كتابها روندي چندمرحلهاي دارد.
3- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي بررسي و مميزي يك كتاب سه مرحله را پشتسر ميگذارد.
الف) مرحله اول: مميزي نگارشي و ويرايشي: كتابهايي كه ايرادات جزیي در متون داشته باشند با رفع آن ايرادات به زير چاپ ميروند. در اين مرحله عمده ايرادات نداشتن مرجع در متون يا اصلاحات نگارشي و ويرايشي است.
ب) مرحله دوم: مميزي محتوايي سطحي: بعضي از كتابها به دلايل داشتن ايرادات محتوايي سطحي در اين مرحله اصلاحيه ميخورند.
ج) مرحله سوم: مميزي محتوايي عمقي: اين مميزي در خصوص كتابهايي صورت ميگيرد كه به لحاظ محتوايي داراي ايرادات متعدد بوده و قابل رفع نیستند در اينگونه از مميزيها، شورا كتاب را به كلي رد كرده تا براي اصلاح اساسي در اختيار ناشر و مولف قرار بگيرد و بعد از اصلاح براي بازبيني مجدد به شورا ارسال ميشود.
4- پرواضح است حرف اول ناشران عمومي نه گراني كاغذ و تمهيدات مراحل نشر است و نه بازار نامناسب كتاب؛ بلكه اگر مميزي تقليل يابد يا تا اندازهاي به ناشران سپرده شود، دوباره نسل كتابخوان اعتماد به كتاب را به دست ميآورند و كتاب را همدم خود قلمداد ميكنند. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بتواند سوءظن مردم نسبت به كتاب را از بين ببرد، شمارگان كتاب ارتقا خواهد يافت.
انشاءالله در مقاله مفصل ديگري درباره مميزي كتاب در قانون اساسي مشروطيت و جمهوري اسلامي و كشورهاي ديگر خواهم نوشت.
نويسنده و مديرمسوول نشر اميد فردا