مجلس به اسم يا به رسم؟
عباس عبدي
حدود يك ماه پيش يك نماينده تندروي مجلس در اعتراض به عدم ابلاغ مصوبه عجيب پوشش زنان در مجلس فرياد زد كه «زور ميزنيم طرح تو دستور بياید بعد تصويب بشود، اما بعد از تصويب بايد زور بزنيم كه ابلاغ شود؛ با اين وضع اگر مجلس را تعطيل كنيم برق كمتری مصرف ميشود. شمردم، 450 نورافكن بالاي سر نمايندگان روشن است.» مشكل اين بود كه به جاي فكر كردن و قانونگذاري عادلانه همسو با خواست عمومي به اقرار خودشان براي هر مرحله از قانونگذاري «زور ميزنند» در حالي كه مجلس زورخانه نيست بايد گفتوگوي عالمانه كرد تا به نتيجه برسد. به همين دليل زور زدنها بود كه اجراي مصوبه مزبور از حيث خلاف امنيت بودن متوقف شد. اكنون هم يك نماينده ديگر اصولگرايان پس از چند دوره نمايندگي به نتيجه جالبي رسيده است؛ وي كه با تغيير يك مصوبه مجلس در مجمع تشخيص مواجه شده، گفت: «مجلس تقريبا بيخاصيت شده است، به نظر من بود و نبود مجلس خيلي در اين مملكت كار خاصي ندارد. ما بايد شوراها را تقويت كنيم كه تبديل به پارلمان محلي شود، مجلس را هم حذف كنيم، مجمع تشخيص حالت سنا پيدا كند و سياستگذاري انجام دهد. قانون اساسي بيايد مجلس را حذف كند. به نظرم اين همه هزينه و دوندگي براي انتخاباتش كه هر ۴ سال يكبار برگزار ميشود، بيفايده است. آن را حذف كنند هزينه كشور هم كمتر ميشود. ساختار را بدهند به شورا، شورا را تقويت كنند، مجلس را حذف كنند، مجمع را هم بگذارند سنا كنند، من موافقم.»
ماجراي ضعف و ناكارآمدي مفرط مجلس در ايران دو علت به هم پيوسته دارد؛ اول به عدول از فلسفه مجلس و حكمراني برميگردد. فلسفه نهاد مجلس پذيرش تحقق راي و خواست غيرمشروط مردم است. در واقع حكومت بايد به صورت غيرمشروط از اراده مردم منبعث شود. هر نوع شرط گذاشتن به نحوي كه كمكم اكثريت قاطع مردم از ميدان بيرون بروند، نافي اين فلسفه است حتي اگر برخي نامزدهاي نمايندگي و انتخابشدگان افراد صالح و كارآمدي باشند. گرچه بهطور معمول چنين اتفاقي رخ نميدهد و محدوديت در انتخاب نماينده موجب انتخاب افراد ضعيف و ناكارآمد و غيررقابتي ميشود كه دنبال منافع فردي ميروند. حكومت براي هدايت مردم نيست، بلكه كارگزار مردم است. پس حق شرط گذاشتن براي اعمال حق حاكميت مردم را ندارد و بايد در ذيل مردم تعريف شود و نه در فوق آن.
علت دوم فقدان نهاد حزبي براي شكل دادن نمايندگي مردم در مجلس است. در غياب احزاب ما با ۳۰۰ نماينده مواجه هستيم كه هر كدام در بهترين حالت كه كمتر رخ ميدهد، دنبال تامين منافع عمومي هستند ولي امكان توافق عقلاني درباره بهترين راه تامين اين منافع را ندارند، چون رسيدن به اين توافق بسيار پيچيده و نيازمند زمينههايي است كه فقط در قالبهاي حزبي ديده ميشود. پس مجبور به مبادله آراي خود ميشوند. چيزي كه مردم و افكار عمومي آن را نميبيند شايد هم خيلي آگاهانه نباشد. لذا در مجلس غيرحزبي همه نمايندگان منفرد هستند يا دنبال منافع حوزه انتخابيه خود هستند بدون اينكه آن را در جهت منافع عمومي تعريف كنند يا دنبال منافع فردي و انتصاب دوستان و آشنايان در پستهاي گوناگون و زمينهسازي رايآوري در انتخابات بعدي. آخرين گزارش از طرحهاي بهداشت و درمان در سراسر كشور حاكي است كه بهرهبرداري از حداقل ۲۸ طرح احداث بيمارستاني دولتي در كشور به علت مشكلات مهمي از جمله كمبود بودجه با تاخير قابل توجهي مواجه شده است.
تعداد تختهاي بيمارستاني اين طرحها بيش از ۷۰۰۰ است. علت اصلي نيز در اغلب موارد فشارهاي نمايندگان براي آغاز و كلنگزني آنها با بودجههاي ناپايدار است كه منجر به چند مشكل ميشود. نه تنها طرح خيلي گرانتر از برآورد اوليه تمام ميشود، بلكه فساد هم بيشتر و كيفيت كار هم پايين ميآيد و از همه مهمتر اينكه بهرهوري طرحهاي تكميلي هم خيلي كم است، چون اغلب اين طرحها بر اساس «راه بنداز و جا بنداز» تصويب و اجرايي شده و فاقد مطالعه توجيهي بوده است.
براي درك ماجرا كافي است كه به سخنان استاندار مازندران كه يكي از بهترين استانهاي كشور كه پرجمعيت هم هست توجه كنيم كه هفته گذشته گفت: «من تحت فشار دوستان قرار نميگيرم. دوستان مطالبي فرمودند بيشتر براي رايآوري! با فشار مضاعفي كه بود الان آمديم كلاردشت بيمارستان زديم. ضريب اشغال تخت صفر است. عباسآباد تنكابن بيمارستان زديم. ضريب اشغال تخت 10 درصد! در شهر نكا بيمارستان دوم زديم. ضريب اشغال تخت ۲۰ درصد! من اين كارهاي غيرعلمي بيمارستانسازيها را نميكنم. در دوران من انجام نخواهد شد. فشار مضاعفي كه نمايندگان محترم بگذارند زير بار نميروم.»
اين وضعيت در سراسر كشور و در تمام حوزههاي آموزشي، صنعتي، فرهنگي وجود دارد. اين وضعيت و كارايي مجلس ايران است. راهحل آن حذف مجلس نيست، بلكه تشكيل مجلس واقعي است كه نه فقط اسم، بلكه رسم مجلس را هم داشته باشد. حمايت از حزبي شدن كشور و نيز لغو ضوابط خاص صلاحيتي براي نمايندگي است. بالطبع اگر چنين شود ديگر شاهد مجلسي نخواهيم بود كه حتي نمايندگانش خواهان تعطيلي آن ميشوند.