گزارش «اعتماد» درباره جوان نخبه كمبيناي جنوبي نتيجه داد
«جنان» در دانشكده «پزشكي»
با ثبتنام و تحصيل من در رشته پزشكي به صورت مشروط موافقت شد
اعتماد از دست رفته به من را برگرداندند
نيره خادمي |جنان هلاليراد، دختر جوان و نخبه كمبيناي جنوبي سرانجام پس از حدود دو سال پيگيري روز شنبه به دانشكده علوم پزشكي آبادان ميرود و به عنوان نخستين دانشجوي پزشكي كمبينا در كلاسهاي مرتبط با اين رشته حاضر ميشود. آنطور كه حالا نخستين دانشجوي كمبيناي رشته پزشكي كشور به «اعتماد» ميگويد؛ در نتيجه بررسيها و نامهنگاريهاي سهجانبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، وزارت بهداشت و دفتر رياستجمهوري درباره شرايط تحصيل او مجوز ثبتنام در اين رشته به صورت مشروط براي او صادر شده است. «اعتماد» پيش از اين، دو گزارش درباره شرايط جنان هلاليراد منتشر كرده بود؛ آبان ماه سال ۱۴۰۲ به دنبال انتشار گزارش نخست با تيتر «كوتاه نميآيم» مسوولان وقت دولت سيزدهم با او تماس برقرار كردند ولي تناقضگوييها در نهايت منجر به نااميدي و بياعتمادي اين جوان نخبه شد. جنان هلاليراد يكسال بعد در آبان سال ۱۴۰۳ در گفتوگو با «اعتماد» از اين وعدهها و آسيبهاي رواني ناشي از اين وعدهها سخن گفت. مسوولان دولت چهاردهم اينبار هم با او ارتباط برقرار كردند و حالا با گذشت حدود سه ماه از انتشار گزارش دوم «اعتماد» با تيتر «دچار آسيب رواني شدم» و همينطور پس از حدود دو سال تلاش و دوندگي، مجوز مشروط تحصيل جنان هلاليراد در رشته پزشكي دانشگاه آبادان داده شد. همچنان هيچ قانوني درباره تحصيل افراد نابينا در رشته علوم پزشكي تغيير نكرده است، اين مجوز با توجه به شرايط اين دختر جوان نخبه صادر شده و او نخستين فرد در ايران و احتمالا هفتمين فرد در جهان است كه با اين شرايط به رشته پزشكي راه يافته.
شرايط تحصيل
نخستين دانشجوي كمبيناي پزشكي
جنان هلاليراد در دوران تحصيل از امكانات افراد نابينا استفاده نكرده و نخستين دانشآموز استثنايي است كه در مدرسه عادي درس خوانده است. كلاس هفتم در آزمون مدرسه نمونه دولتي قبول شده و با وجود تمام مخالفتها موفق به ثبتنام و درخشش در آن مدرسه شده و بعد هم به عنوان نخستين دانشآموز استثنايي، رشته علوم تجربي را انتخاب كرده است. معدل جنان هلاليراد تا سال دوازدهم تحصيل 20 بود و معدل كل ديپلم او هم به ۱۹ و ۷۵ صدم رسيد به همين دليل حتي ميتوانست با سوابق تحصيلي به دانشگاه برود با اين حال در كنكور پزشكي شركت كرد و با رتبه چهار هزار در رشته پزشكي دانشگاه آبادان قبول شد. او تا دريافت ديپلم علوم تجربي با مشكلات و مخالفتهاي زيادي جنگيده و همه آنها را پشت سر گذاشت و از زمان قبولي در كنكور پزشكي هم با وجود تمام مخالفتها دو سال جنگيد و در نهايت توانست مسوولان را راضي كند تا به او اعتماد كنند. در حال حاضر تحصيل جنان هلاليراد در رشته علوم پزشكي به شدت زير ذرهبين مسوولان دانشگاه و وزرات بهداشت است و در واقع مجوز او با شرط پايش مستمر در حين تحصيل صادر شده.
روند صدور يك مجوز سخت
آبان ماه كه او با «اعتماد» گفتوگو ميكرد هيچ اعتماد و اميدي نداشت تا كارش درست شود و اين كار براي او تنها تيري در تاريكي بود مخصوصا براي رشته پزشكي. آخرين بار پس از چندين بار خلف وعده قول رشته تغذيه را داده بودند و در نهايت هم اگرچه به اجبار راضي به ثبتنام در آن رشته شده بود باز هم ثبتنامش نكردند. او حالا ميگويد: «افرادي كه در دولت قبلي بودند، نااميدم كرده بودند. وقتي بعد از انتشار مصاحبه آخرم در «اعتماد» از شوراي عالي انقلاب فرهنگي با من تماس گرفتند به خودشان هم گفتم كه خيلي اميدي ندارم ولي اگر اين كار را درست كنيد قبل از همه چيز اعتماد را به من برگرداندهايد. گفتند كه شما نگران نباش اين موضوع را حل ميكنيم ولي باز هم اميد نداشتم. بعد از مدتي نامهنگاري از شوراي عالي به وزارت بهداشت، پيگيري دبير ستاد خانواده و زنان اين شورا و دستور مساعدت از سوي دفتر رياستجمهوري به وزارت بهداشت اين كار انجام شد در حالي كه با توجه به نامهنگاريها و بدقوليهاي قبلي اصلا انتظار آن را نداشتم، ميترسيدم باز هم اميدوار شوم، كارم انجام نشود و باز هم توي ذوق من بخورد. آبان هم به وزارت بهداشت رفتم تا با مسوولان صحبت كنم البته موفق نشدم با مقام مسوول مربوطه صحبت كنم، اما همان جا به من گفتند تمام مدارك تو زير دست ماست برو و خبرت ميكنيم.» وقتي اوايل بهمن مجوز ثبتنام او آمد باز هم برايش باور كردني نبود، آنقدري كه همان ابتدا به هيچ كس نگفت. با خودش ميگفت تا زماني كه به دانشگاه نروم و مداركم را براي ثبتنام تحويل ندهم باز هم هيچ چيز واقعي نيست: «مداركم را كه به دانشگاه تحويل دادم تازه باور كردم كه كارم درست ميشود ولي باز هم به همه ميگفتم تا سر كلاس ننشينم باور نميكنم اين مجوز براي من مثل رويا شده بود، اما حالا خيلي خوشحالم و اميدوارم در مرحله اول شرمنده خودم نباشم، چون اول از همه اين قول را به خودم دادم كه همه تلاشم را در اين مسير بكنم و بعد اميدوارم شرمنده تمام افرادي كه به من اعتماد كردند، نباشم. اين حرف به من زده شد كه الان رسالت يك كشور روي دوش تو است، چون اين مجوز، مجوز سختي بود و اين كار بينهايت نيازمند تلاش تو است. قول دادم تمام تلاشم را بكنم و بتوانم قدمهاي خوبي در اين مسير بردارم. در آن نامه نوشته شده بود با وجود نداشتن سلامت كامل در دو چشم به دليل معدل ديپلم خيلي بالا و اينكه از امكانات افراد نابينا در دوران تحصيل استفاده نكردهام، مجوز صادر شده است، چون من در زمان تحصيل از كتاب بريل استفاده نكردم. نوشته بودند با شروع تحصيل من مشروط بر پايش مستمر موافقت ميشود و اين يعني تمام نمرات و فعاليتهاي من در دانشگاه زير ذرهبين است بنابراين قانون در اين باره تغيير نكرده و به صورت مشروط موافقت شده است تا ببينيم چه اتفاقي ميافتد. من اين قول را هم داده بودم كه اگر در كارهاي عملي به مشكل برخوردم از هوش مصنوعي استفاده كنم و حتي الان هم تمام كتابهايم را با هوش مصنوعي ميخوانم و هوش مصنوعي در تحصيل من نقش خيلي پررنگي دارد. با اينكه نااميد بودم و ديگر اعتمادي نداشتم، اما با اين نامه تمام انرژي اوليه من برگشت اگر چه مجوز هم داده نميشد من حاضر بودم دور بزنم و روشهاي ديگري را براي رسيدن به آرزويم امتحان كنم چه در ايران و چه در خارج از كشور.»
نخستين ترم دانشگاهي چگونه ميگذرد؟
واحدهايي كه جنان هلاليراد براي ترم اول برداشته است خيلي تخصصي نيستند؛ فعلا بايد سر كلاس درس آناتومي، بافتشناسي، جنينشناسي، فيزيولوژي، بيوشيمي و همچنين درسهاي عمومي مانند تربيتبدني، ادبيات، انديشه و روانشناسي بنشيند. 8 صبح شنبه ۲۰ بهمن ماه هم نخستين روز تحصيل او با درسهاي آناتومي، فيزيولوژي و بافتشناسي در دانشگاه است. ميگويد مسوولان دانشگاه در روز ثبتنام با او برخورد خيلي خوبي داشتهاند و اميدوار است كه اتفاقات خوبي در پيش باشد: «يكي از استادان دانشگاه من را در راهرو ديد و درباره كارم پرسيد. من ايشان را نميشناختم، اما ايشان من را ميشناخت و آنقدر خوش اخلاق و مهربان بود كه به من انرژي زيادي داد. بخش زيادي از اضطرابم با رفتار اين استاد ريخت. به من گفت؛ ميدانستي همين ترم اول با من كلاس داري؟ من را شرمنده كردند و گفتند؛ خيلي باعث افتخار است كه در دوران تدريسم تو دانشجوي من هستي و ميتوانم به تو تدريس كنم. اين حرفها به من انرژي داد و اضطراب من را كم كرد در حالي كه اولينبار بود كه من را ميديد و فقط درباره من شنيده بود و بقيه استادان را هنوز نديدم. پيش از اين بياعتمادي در زندگيام پررنگ بود، اما حالا اعتماد و انرژي به من برگشته است.» او البته هنوز هم احساس ميكند كه روي يخ راه ميرود، چون هر اتفاق و حرف و حديثي ممكن است، تلاشهايش را نقش بر آب كند، اما اميدوار است كه مشكلي پيش نيايد و بتواند به اعتمادي كه به تواناييهاي او شد، پاسخ درستي بدهد. جنان هلاليراد، نخستين دانشجوي كمبيناي رشته علوم پزشكي در ايران و احتمالا هفتمين نفر در جهان است كه با اين شرايط وارد اين رشته ميشود. «ياكوب بولوتين» نخسين فرد نابيناي مطلق در ايالات متحده امريكا بود كه يك قرن پيش در دانشكده پزشكي تحصيل و مجوز طبابت دريافت كرد. او تحصيل را در شرايطي شروع كرد كه نه نوار كاستي وجود داشت و نه تجهيزاتي كه حالا نابينايان در اختيار دارند. سايت رسمي انجمن نابينايان درباره او نوشته است: ياكوب به تدريج توانست خود را به عنوان يك متخصص قلب و ريه، نه در شيكاگو كه در بسياري نقاط ديگر دنيا تثبيت كند. ياكوب، سخنور چيرهدستي هم بود. برخي سخنرانيهايش كه امروزه در اختيار ماست نشان از آن دارد كه اين مرد، چطور جلوتر از زمانهاش ميانديشيده است. بهطور مثال صحبتهايي را پيش ميكشد كه بعد از گذشت يك قرن و اندي، هنوز ورد زبان نابينايان است. در جايي ميگويد: «اينكه يك نفر چشم نداشته باشد دليل بر اين نيست كه مغز هم ندارد. اين، مشكلي است كه نابينايان با جهان دارند. آنها فقط يك زمين بازي جوانمردانه ميخواهند. آنها ميخواهند شرايط رقابت برابر با سايرين برايشان فراهم شود تا بتوانند توانمنديهايشان را اثبات كنند.»