گلادياتورهايي كه از روستا ميآيند
دريا نويدي
آلن تورن، جامعهشناس مطرح فرانسوي كتابي دارد با عنوان «بازگشت كنشگر» که به زبان فارسي منتشر شده است. تورن در اين كتاب اين موضوع را مطرح ميكند كه چگونه تا پيش از اين، كنش يك كنشگر تنها در پيوند با الزامات نظام و ايفاي نقشهاي اجتماعي معنا ميشد و به همين جهت ميتوانستيم عملا امكان وجود هرگونه كنشگري اصيل را نفي كنيم. اما در دنياي اين روزهاي ما، ماجرا به كلي فرق كرده است. كنشگري كه روزگاري تنها به منزله ايفاي نقشهاي اجتماعي و الزام نسبي به نظام رايج جامعه بود با ظهور تكنولوژي و فضاي آنلاين، جاني دوباره گرفته است و بايد به فكر بازتعريف آن باشيم. امروز براي كنشگري اجتماعي نه كاغذ و قلم نياز است و نه حضور در خيابان. حالا تنها با يك گوشي موبايل و دسترسي نسبي به اينترنت، هر فرد ميتواند يك كنشگر باشد. از خودم ميپرسم مزايا و معايب اين شيوه از كنشگري به ويژه براي جوامع روستايي چيست؟ اين متن در پاسخ به اين سوال و كنجكاوي پس از آن نوشته شده است.
كنشگري آنلاين چيست؟ همين ابتداي راه بايد به اين موضوع اشاره كرد كه از نگاه بسياري از متخصصان، كنشگري آنلاين از كنشگري ديجيتال متفاوت است. هرگونه استفاده از ابزار ديجيتال براي كنشگري را نوعي كنشگري ديجيتال ميدانيم در حالي كه براي كنشگري آنلاين حتما به اتصال به اينترنت نياز داريم. مثلا پيامكهاي ساده مخابراتي ميتوانند ابزاري براي كنشگري ديجيتال باشند اما نميتوان آنها را نوعي ابزار كنشگري آنلاين قلمداد كرد. با اين تعريف، كنشگري آنلاين در سادهترين حالت به هر نوع كنشگري كه بر بستر اينترنت رقم بخورد گفته ميشود. بياييد كمي دقيقتر به آن نگاه كنيم.
از لايك و بازنشر تا زمين گلادياتورها و... كنشگري آنلاين ميتواند سلسله مراتب متفاوتي داشته باشد. لايك و كامنت به ظاهر ساده ما پاي يك بيانيه ميتواند نوعي ابتدايي از كنشگري آنلاين باشد. در مراحل بعد ممكن است در بازنشر يا انتشار يك كمپين مشاركت كنيم و آن را به گوش افراد بيشتري برسانيم. اين اقدامات را ميتوان زيرمجموعه نوعي
كنشگري به نام كنشگري تماشاگر آنلاين
(Online Spectator Activism) تعريف كرد. نوعي از كنش كه در آن ما به عنوان يك ناظر بيروني به جنبشها و حركتهاي اجتماعي واكنش نشان ميدهيم. در كنار كنشگري تماشاگرانه ميتوانيم به كنشگري انتقالي (Online Transitional Activism) اشاره كنيم. شيوهاي از كنشگري كه در آن مشاركت مستقيمتري در فرآيند شكلگيري يك جنبش خواهيم داشت. در اين شيوه كنشگري ممكن است در تامين مالي يك پروژه شركت كنيم، ميتوانيم پاي يك كارزار را امضا كنيم و حتي شايد بازخوردي درباره يك كسب و كار يا رخداد اجتماعي منتشر كنيم. در سطحي بالاتر شاهد كنشگري گلادياتوري آنلاين (Online Gladiatorial Activism) هستيم كه به نوعي كنش مستقيم نسبت به رخدادها اشاره دارد. در اين نوع از كنش آنلاين، ممكن است دادههايي را درجهت اطلاعرساني به عموم مردم به صورت آنلاين منتشر كنيم، شايد دست به نوعي افشاگري بزنيم يا خودمان منتشركننده يك كارزار و آغازگر آن باشيم.
مخالفان چه ميگويند؟ شايد شما هم اصطلاح كنشگري از زير لحاف را شنيده باشيد. بسياري از مخالفان با كنشگري آنلاين، معتقدند كه اين نوع از كنشگري نميتواند تاثير چنداني بر رخدادهاي اجتماعي داشته باشد و در بيشترين حالت به يك حس خوبِ گذرا در خود فرد ميانجامد و او را اصطلاحا دلخوش ميكند. اين درحالي است همانطور كه ديديم كنشگري آنلاين ميتواند سلسله مراتب مختلفي داشته باشد و در دنياي امروز كه حجم بسياري از تعاملات ما بر بستر اينترنت اتفاق ميافتد، نميتوان نقش آن را ناديده گرفت.
كنشگري آنلاين در جامعه روستايي: همين كه نميتوانيم خط پررنگي بين كنشگري آنلاين در جامعه روستايي و باقي جوامع بكشيم يعني در دنياي امروز و بهواسطه رشد اينترنت، مرزهايمان كمرنگتر شده و اينترنت بسياري از تفاوتها را از ميان برداشته است. كنشگري آنلاين به افراد جامعه روستايي كمك ميكند تا صدايشان در جايگاهي كم و بيش برابر با ساير افراد شنيده شود و با يك ابزار نسبتا در دسترس به نام اينترنت، بتوانند دست به كنش بزنند. از سوي ديگر مخاطبان كارزارهاي روستايي حالا دسترسي بهتري به اطلاعات دارند و سريعتر از وضعيت و مشكلات روستا آگاه ميشوند. در واقع ميتوان اينطور گفت كه كنشگري آنلاين ديوارها را كوتاهتر كرده و اهميت كوتاهتر شدن اين ديوار در جايي مثل يك روستا كه تا چندي پيش صدايش به گوش كمتر كسي ميرسيد پررنگتر ديده ميشود. كنشگري آنلاين به جامعه روستايي اين فرصت را ميدهد تا با ديدي كنجكاوانه به بازنگري معضلات محيط اطرافش بپردازد و خودش براي برطرف كردن آنها دست به تلاش بزند، به جاي آنكه شاهد دوگانگي حضور افراد خارجي براي پيدا كردن اين معضلات در بافت يك روستا باشيم. البته اين را هم بايد بگوييم كه براي كنشگر آنلايني كه ساكن يك روستاي كمجمعيت است و به آساني ممكن است توسط سايرين شناخته شود، دست زدن به كنش آنلاين ميتواند عملي شجاعانه قلمداد شود. از طرف ديگر بايد به اين نكته اشاره كرد كه عدم دسترسي به زيرساختهاي مناسب شامل حال اينترنت هم ميشود و در بسياري از روستاها دسترسي به اينترنت پرسرعت از پايه وجود ندارد كه بتوان بر بستر آن دست به يك كنش آنلاين زد.
سخن آخر: تا همين چند سال پيش تنها راه مشاهده زيست روزانه مردم يك روستا و حتي يك شهرِ مجاور در سفر كردن به آن روستا يا ابزارهايي مثل اخبار و مستندها خلاصه ميشد. براي آنكه از حال همسايهمان باخبر باشيم، چارهاي نداشتيم جز صرف وقت و انرژي زياد كه اغلب فراهم نميشد. دنياي امروز، ما را به همسايههايمان نزديكتر كرده است. حالا براي باخبر شدن از حال يكديگر تنها به يك تلفن همراه هوشمند نياز داريم و همسايهمان خود به ديدارمان ميآيد. كافي است كمي خوب گوش كنيم و صداي هزاران هزار همسايه را از تكتك شهرها و روستاهاي اين كشور بشنويم كه براي بهتر كردن جهان اطرافشان گامهاي كوچكي بر ميدارند. جهان ديجيتال امروز صداهاي بيشتري را به گوشمان ميرساند اما هنوز كه هنوز است اين ما هستيم كه براي شنيدن يا نشنيدن صداي همسايهمان تصميم ميگيريم.
روانشناس و كنشگر اجتماعي