تحليل اكونوميست:
قصابي خوك؛ خطرناكترين صنعت غيرقانوني جهان
هفتهنامه اكونوميست در گزارش اصلي خود به موضوع كلاهبرداريهاي آنلاين پرداخته و نوشته است كه اين اتفاق تبديل به يك «صنعت» شده و بهشدت در حال گسترش است. اكونوميست كه اين صنعت غيرقانوني را خطرناكتر از تجارت غيرقانوني مواد مخدر ميداند، به توضيح و ارايه راهكارهايي براي اين مشكل رو به گسترش در جهان پرداخته است. بخشهايي از اين گزارش را كه وبسايت «اكوايران» ترجمه كرده، بخوانيد: ادگار در لينكدين با ريتا آشنا شد. او براي يك شركت نرمافزاري كانادايي كار ميكرد، ريتا اهل سنگاپور بود و در يك شركت مشاوره بزرگ مشغول به كار بود. آنها فقط دوست بودند، اما هميشه آنلاين چت ميكردند. يك روز ريتا پيشنهاد داد كه به او نحوه معامله ارزهاي ديجيتال را آموزش دهد. او با كمك ريتا، پول خوبي به دست آورد. بنابراين، سهام خود را افزايش داد. با اين حال، پس از تلاش ادگار براي نقد كردن سرمايه خود، مشخص شد كه آن سايت معاملات ارز ديجيتال جعلي است و او ۷۸ هزار دلار از دست داده است. مشخص شد كه ريتا، يك فيليپيني قرباني قاچاق انسان است كه در يك مركز در ميانمار زنداني شده است. ادگار و ريتا هر دو قرباني كلاهبرداري موسوم به «پيگ بوچرينگ» يا «قصابي خوك» بودند كه پر سودترين كلاهبرداري در يك صنعت جهاني است كه سالانه بيش از ۵۰۰ مـــيليارد دلار از قربانيان در سراسر جهان سرقت ميكــند. قصابي خوك يا «sha zhu pan» يك اصطلاح عاميانه جنايي چيني است و روند آن به اين شكل است: ابتدا كلاهبرداران يك آغل ميسازند، يعني ايجاد پروفايلهاي جعلي در رسانههاي اجتماعي. سپس خوك را انتخاب ميكنند كه همان شناسايي هدف است. بعد خوك را بزرگ ميكنند، آن هم با صرف هفتهها يا ماهها براي ايجاد اعتماد. سپس خوك را ميبُرند، يعني وسوسه كردن هدف براي سرمايهگذاري. و در نهايت به قصابي خوك ميپردازند كه يعني گرفتن تمام دارايي قرباني، خانواده و دوستانش. تعداد افراد حاضر در صنعت كلاهبرداري آنلاين در جهان در سطح 1.5 ميليون نفر قرار دارد. حجم و گستره كلاهبرداريهاي آنلاين اكنون با صنعت غيرقانوني مواد مخدر قابل مقايسه است، اما در برخي جنبهها حتي خطرناكتر از آن است. يكي از دلايل اين مساله اين است كه همه افراد بهطور بالقوه هدف اين كلاهبرداريها قرار ميگيرند، آن هم فقط با حضور در فضاي آنلاين. دليل خطرناكتر بودن اين صنعت نسبت به قاچاق مواد مخدر اين است كه اغلب خارج از دسترس قانون قرار دارد. در دنياي واقعي، كلاهبرداران حرفهاي در مكانهايي مستقر هستند كه شبيه به تركيبي از اردوگاههاي زندانيان و شهركهاي صنعتي قديمي هستند. اين كمپها شامل امكاناتي نظير سوپرماركت هستند و براي كساني كه مشكلساز شوند، در آنجا اتاقهاي شكنجه وجود دارد. دليل ديگر خطرناكتر بودن كلاهبرداري آنلاين نسبت به قاچاق مواد مخدر، نوآوري بيوقفه در اين صنعت است. خلافكاران از بدافزارهاي پيشرفته براي سرقت اطلاعات حساس از دستگاههاي قربانيان استفاده ميكنند. در بازارهاي آنلاين، ابزارها و خدماتي مانند دامنههاي وب، نرمافزارهاي هوش مصنوعي و حتي ابزارهاي شكنجه خريدوفروش ميشوند. رمزارزها اين امكان را به مجرمان ميدهند كه پول را سريع و ناشناس به دنياي واقعي منتقل كنند. بدون توجه به مزايا يا معايب آن، سياستهاي جديد امريكا در كاهش نظارت بر رمزارزها فرصتهاي جديدي براي اين گروهها ايجاد خواهد كرد. هوش مصنوعي اين پيشرفت را سرعت خواهد داد. حتي در حال حاضر، تنها ۱۵ ثانيه از صداي يك فرد كافي است تا يك نسخه جعلي و كاملا مشابه ساخته شود كه خلافكاران ميتوانند براي جعل هويت افراد از آن استفاده كنند. در هنگكنگ، يكي از كارمندان شركت مهندسي بريتانيايي Arup با يك تماس ويديويي حاوي ديپفيك همكارانش، از جمله مدير مالي شركت، فريب خورد و مبلغ ۲۵ ميليون دلار را منتقل كرد. با تركيب هوش مصنوعي تغيير صدا و چهره با سرويسهاي ترجمه و حجم عظيمي از دادههاي دزديده شده كه در بازارهاي زيرزميني فروخته ميشوند، كلاهبرداران خواهند توانست افراد بيشتري را در مناطق بيشتري هدف قرار دهند. علاوه بر اين، مجرمان ميتوانند از تحليل دادهها براي يافتن افراد ثروتمند، تنها يا آسيبپذير استفاده كنند و آنها را به عنوان اهداف بالقوه انتخاب كنند.
كلاهبرداريهاي آنلاين حتي سختتر از تجارت مواد مخدر قابل كنترل خواهند بود و برخلاف مواد مخدر، گزينههايي مانند نظارت و درمان براي آنها وجود ندارد. آموزش ممكن است مفيد باشد. در سنگاپور، هشدارهايي در وسايل حملونقل عمومي و هنگام انجام تراكنشهاي آنلاين نمايش داده ميشود. اما نيروي پليس نيز بايد رويكرد خود را تغيير دهد. براي مقابله با كلاهبرداران، مقامات بايد شبكههايي مخصوص خود ايجاد كنند. در حال حاضر، بسياري از نيروهاي پليس كه منابع عظيمي را براي مبارزه با تجارت مواد مخدر اختصاص ميدهند، كلاهبرداري آنلاين را تنها يك مزاحمت تلقي ميكنند و قربانيان را سادهلوح ميدانند. در عوض، آنها بايد با بانكها، صرافيهاي رمزارز، ارايهدهندگان خدمات اينترنتي، شركتهاي مخابراتي، شبكههاي اجتماعي و پلتفرمهاي تجارت الكترونيك همكاري كنند. سنگاپور يك مركز نظارتي ايجاد كرده است كه در آن، پليس، بانكها و شركتهاي تجارت الكترونيك ميتوانند بهصورت لحظهاي پولهايي را كه كلاهبرداران بين حسابها جابهجا ميكنند، رديابي و مسدود كنند.