همه چيز در پايان نيست
حسن لطفي
گمان نكنيد سيمرغها را كه دادند جشنواره چهل و سوم تمام شده است. هيچ جشنوارهاي با اختتاميهاش به پايان نميرسد. قضاوت داوران هر جشنوارهاي بهطور خاص كنار قضاوت هيات داوراني متشكل از منتقدين و فيلمبينهاي متخصص كه به فيلمها ستاره ميدهند و دربارهشان مطلب مينويسند و بهطور عام كنار داوراني به گستردگي همه بينندگاني قرار ميگيرد كه در جشنواره همه فيلمها و تئاترها را تماشا كردهاند يا عكسها و نقاشيهاي جشنواره را به صورت كامل ديدهاند. به خاطر همين است كه پس از به خانه بردن سيمرغها توسط برندگان جشنواره چهل و سوم فيلم فجر يا نه، قبلتر از آن، پس از اعلام اسامي نامزدها موافقان راي هيات داوران و مخالفانشان شروع به نوشتن و گفتن كردهاند. گفتن و نوشتني كه طبيعي است. داوري در خوشبينانهترين حالتش وصل به سليقه است. كافي است تركيب هيات داوران تغيير كند تا نتيجه برگزيدگان جشنواره هم عوض شود . طبيعي است، چون هر جشنوارهاي سياستهاي خودش را دارد. سياستي كه ميتوان جايش برنامه، چشمانداز و ماموريت هم گذاشت. ماموريتي كه نوع درستش تن ميدهد به نظر هيات داوران (حتي اگر مخالف سياست، ماموريت، چشمانداز و... باشد) و نوع غلطش داوران را هدايت ميكند . راي عوض ميشود، غيرمستقيم اعمال نظر ميشود و... اينجاست كه ديگر نميتوان تفاوت نظر بين آدمها را طبيعي دانست. در چنين شكلي (حتي اگر مصلحتانديش باشد) ديگر نميتوان از طبيعي بودن آرا حرف زد . قصدم توهين به داوران جشنواره چهل و سوم فجر نيست . نميخواهم بگويم خدايي نكرده چنين اتفاقي در جشنواره فيلم فجر افتاده است. حرفم كليتر است . با آنچه از پس اعلام نظرها ديدم، ظاهرا داوران جشنواره چهل و سوم بيشتر از تعداد زيادي از داوران جشنوارههاي قبلي در مظان اتهام هستند. بهتر است شفافسازي بيشتري بكنند. از رايي كه دادهاند، دفاع كنند (هر چند كه مرسوم نيست!) نميگويم دفاعشان براي زدودن شك و ترديد همه كارساز است، اما حداقل به كساني كه با پيشفرض همه دستشان در يك كاسه است، نزديك نيستند و داوراني كه از دل تاريخ بيرون خواهند آمد، (آيندهاي كه تا چشم به هم ميزنيم فرا رسيده) خواهند گفت آرايشان از ذهن و سليقه خودشان وارد سبد هر فيلم شده است. به قول مرد خدا ترسي، آخرتشان را با دنياي ديگران تاخت نزدهاند. اينها را به خاطر خود خود هيات داوران ميگويم وگرنه سرنوشت فيلمها هميشه با گذشت زمان مشخص ميشود. هيچ جايزهاي به تنهايي نميتواند فيلمي را در تاريخ سينما ماندگار كند. مگر ميشود بازي درخشان حسن پورشيرازي را در فيلم پيرپسر ناديده گرفت. مگر ميشود از... بگذريم، بايد در مورد فيلمهايي كه فرصت برنده شدن از عواملش گرفته شده بيشتر گپ زد. شايد وقتي ديگر چنين گپ و گفتي رقم بخورد .