آقاي گل خارجي باشد ايرادي ندارد اما نه با اين آمار افتضاح!
فقر يك گلزن تمام عيار در ليگ برتر ايران
روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد» از مهمترين دلايل جذابيت فوتبال غير از اينكه يك ورزش غيرقابل پيشبيني است، رد و بدل شدن گل در يك بازي است كه تماشاگران را به وجد ميآورد. در واقع اگر تيم محبوب شما تمام جامهاي ممكن را با كمترين اختلاف گل ممكن برنده شود، ممكن است به مذاق شما خوش نيايد. برعكس اين موضوع هم بارها اتفاق افتاده كه يك تيم در هر بازي موقعيتهاي فراواني ايجاد ميكند و گلهاي زيادي در طول فصل هم به ثمر ميرساند، اما جام نميبرد و مورد احترام و تشويق هوادارانش قرار ميگيرد.
بسياري از كارشناسان و هواداران اعتقاد دارند كه فوتبال زيبا را نبايد فداي نتيجه كرد كه خب برخي مربيان بزرگ هم به آن پايبند هستند و بعضيها هم نه! در فوتبال باشگاهي ايران هم راز موفقيت تيمهايي كه به قهرماني رسيدند يا در انتهاي فصل نتايج خوبي در كارنامهشان به ثبت رسيده همين كم گل خوردن است. يعني اگر قهرماني ميخواهي يا نميخواهي تيمت سقوط كند، اول جلوي دروازهات را بيمه كن! به قول عبدالله ويسي كه سابقه قهرماني دور از انتظار با استقلال خوزستان را در كارنامه دارد، دروازهبان خوب از پدر و مادر خوب هم بهتر است!
همين تفكرات حاكم بر فوتبال باشگاهي ما باعث شده تا تيمهاي ليگ برتري در فصل نقل و انتقالات به فكر بستن روزنههاي خود باشند تا باز كردن روزنه حريفان و سهم عمدهاي از بودجه خود را براي خريد دروازهبان و مدافع و هافبك دفاعي ششدانگ ميكنند.
اغراق نكنيم كه تمام مدافعان ليگ برتري از بهترينها هستند، اما تيمهاي ايراني معمولا مدافعان قلدري را پرورش دادهاند. از محمد پنجعلي كه زماني كاپيتان منتخب آسيا بود تا محمد خاكپور و رحمان رضايي و يحيي گلمحمدي و سيدجلال حسيني كه بعضيهايشان لژيونر هم شدند. با اين حال فوتبال ايران از قبل از انقلاب تا حالا هميشه به عنوان يك فوتبال هجومي در آسيا مطرح بوده است. حسين كلاني و همايون بهزادي و فرشاد پيوس و علي دايي و حداقل دو جين مهاجم در تاريخ فوتبال كشورمان داريم كه در دوران بازي اگر پاسپورت قطر و امارات و امثال اين كشورها را داشتند راحت براي تيم ملي آنها بازي ميكردند.
در چند سال گذشته متاسفانه اين شرايط رو به تغيير است كه علت آن عدم توجه و پرورش جوانان مستعد است. دوران طولاني مدت سرمربيگري كيروش در تيم ملي اثر تدافعي مخربي در فوتبال ايران داشت و شايد هنوز هم تركشهاي آن تفكرات درصدي در فوتبال ما حاكم باشد. براي مثال جواد نكونام در استقلال هم به فكر ارائه يك فوتبال دفاعي با نگاه تخريب بازي حريف بود تا اينكه فوتبال هجومي و تماشاگرپسند را به نمايش بگذارد.
نتيجه مجموعه اين عوامل همين است كه ميبينيم! مربيان ما بيشتر ميل به بستن دروازهها دارند. نگاهي آماري به وضعيت خط حمله ليگ كشورمان انداختيم و آمار خط حمله چند كشور را هم لحاظ كرديم تا شايد دستاندركاران فوتبال به خودشان بيايند و چارهاي براي عبور از ضعف گلزني بينديشند!
19 هفته از بازيهاي ليگ برتر كشورمان سپري شده كه توميسلاو اشتركالي مهاجم كروات تراكتور با 8 گل زده بهترين گلزن ليگ برتر ما به حساب ميآيد و مهدي ليموچي، وينگر- مهاجم سپاهان هم با همين تعداد گل كه دوتاي آن را از روي نقطه پنالتي به ثمر رسانده در كنار اشتركالي قرار دارد و محمدامين كاظمين و علي عليپور با 7 گل در تعقيب اين دو بازيكن قرار دارند.
19 بازي براي به ثمر رساندن 8 گل يعني كمتر از نيم گل زده براي هر بازي كه اصلا آمار خوب و استانداردي به حساب نميآيد.
در فصل پيش هم وضعيت آقاي گل ايران فقط كمي بهتر از امسال بود و شهريار مغانلو با 16 گل زده بالاتر از رضا اسدي و رحمان جعفري كه 10 گل زده بودند، صاحب كفش طلا شد كه مغانلو هم اين فصل كشور امارات را براي ادامه فوتبال خود انتخاب كرد.
اما اگر نگاهي به وضعيت گلزنان برتر سه كشور صاحب سبك انگليس و اسپانيا و آلمان و كشور و رقيب هميشگي همسايهمان بندازيم بهتر متوجه عمق فاجعه خواهيم شد.
در هفته بيست و يكم بوندسليگا هري كين 21 گل زده و عمر مرموش و پاتريك شيك به ترتيب با 15 و 14 گل در تعقيب مهاجم انگليسي بايرن مونيخ قرار دارند و با گذشت 23 هفته از لاليگا رابرت لواندوفسكي و كيليان امباپه با 19 گل و 16 گل زده براي بارسا و رئال كورس جالبي براي بردن كفش طلا دارند. اما در ليگ برتر انگليس هم كه تمام تيمها 23 بازي انجام دادهاند، محمد صلاح و ارلينگ هالند و حتي كرييس وود و الكساندر ايساك شانس آقاي گل را دارند كه البته تعداد گل صلاح با 21 گل و هالند با 19 گل بيشتر از مهاجمان ناتينگهام فارست و نيوكاسل است.
در ليگ عربستان هم تيمها هفته نوزدهم را سپري كردند كه كريستيانو رونالدو ابرستاره تمام نشدني با 16گل در صدر رقابت برترين گلزنان قرار دارد و كريم بنزما با 14 گل در تعقيب مهاجم النصر است.
نكته جالب اينكه در ليگ عربستان هم مثل ساير كشورهاي فوتبالي رقابت براي كسب آقاي گلي با مهاجمان خارجي است پس در باشگاههاي ما هم اگر مهاجم خارجي آقاي گل شود، ايراد نيست، اما تعداد گل زده مهاجمان خارجي و مقايسه كيفيت آنها با كشورهاي ديگر نشان از سطح پايين ليگ برتر ايران دارد. سوال اينجاست، وقتي باشگاههاي ما توانايي رقابت با ساير كشورها براي جذب مهاجمان باكيفيت خارجي را ندارند، بهتر نيست روي استعدادهايي مثل طارمي و قايدي سرمايهگذاري كنند تا از طريق ترانسفر به درآمدزايي برسند و هم در پشتوانهسازي براي تيم ملي قدمي بردارند؟