هوش مصنوعي (AI) به عنوان يكي از تحولات انقلابي قرن بيستويكم، نقشي كليدي در تغييرات بنيادين سياسي، اقتصادي و اجتماعي جهان ايفا ميكند. از توليد صنعتي و بهينهسازي انرژي گرفته تا بهبود خدمات درماني و مدلسازي سياستگذاري، كاربردهاي گسترده هوش مصنوعي آن را به يك مزيت راهبردي در نظام بينالملل تبديل كرده است. اهميت اين فناوري بهگونهاي است كه بسياري از كشورهاي توسعهيافته، هوش مصنوعي را به عنوان بخشي از قدرت نرم خود در عرصه جهاني مورد استفاده قرار ميدهند. از اين منظر، ديپلماسي غيررسمي ميتواند ابزاري موثر براي گسترش نفوذ ايران در حوزه هوش مصنوعي و كاهش شكافهاي موجود باشد. ديپلماسي غيررسمي به تلاشهاي غيررسمي و غيرحكومتي براي حل مناقشات يا بهبود روابط ميان كشورها يا گروهها اشاره دارد كه معمولا توسط دانشگاهيان، سازمانهاي غيردولتي يا افراد تاثيرگذار انجام ميشود. هوش مصنوعي نهتنها حوزهاي فناورانه، بلكه يك موضوع حكمراني بينالمللي است. كشورهاي پيشرو در اين حوزه، با استفاده از استانداردسازي، تنظيم مقررات و ايجاد نهادهاي بينالمللي تلاش ميكنند تا قواعد بازي جهاني را تعيين كنند. در مقابل، مشاركت ايران در حكمراني هوش مصنوعي ميتواند پيامدهايي همچون:
- دسترسي به بازارهاي بينالمللي براي محصولات و خدمات مبتني بر هوش مصنوعي.
- كاهش وابستگي فناورانه از طريق همكاريهاي بينالمللي .
- ارتقاي اعتبار سياسي و علمي ايران در مجامع جهاني داشته باشد.
شكاف بين كشورهاي پيشرو و در حال توسعه
شكاف فناورانه بين كشورهاي پيشرفته و كشورهاي در حال توسعه در حوزه هوش مصنوعي در حال افزايش است. بر اساس آخرين گزارشهاي بينالمللي، هوش مصنوعي يك بازار 784 ميليارد دلاري است. آنچه مهم تراست اينكه بازار اين فناوري رشدي چشمگير و فراگير دارد. برآوردها نشان ميدهد كه حجم بازار هوش مصنوعي تا سال 2030 بيش از هزار ميليارد دلار خواهد بود. گزارش رسمي سازمان ملل متحد در مورد وضعيت هوش مصنوعي نشان ميدهد كه تنها هفت كشور توسعه يافته در حوزه حكمراني هوش مصنوعي در نظام بينالملل تاثيرگذار هستند و عملا ۱۱۸ كشور جهان در تصميمسازيهاي اين حوزه نقش موثري ندارند. شكاف ميان كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه با ظهور هوش مصنوعي به صورت فزايندهاي در حال عميقتر شدن است. به عنوان نمونه حدود 60 درصد پژوهشگران هوش مصنوعي در امريكا فعاليت دارند. بخش خصوصي چين به تنهايي در سال گذشته ميلادي در حدود 95 ميليارد دلار براي توسعه اين فناوري سرمايهگذاري كرده است. هندوستان با رشد اقتصادي بالاي خود موفق شده است بيشترين مهارتهاي مرتبط با هوش مصنوعي را در نيروي كار خود پرورش دهد. همه اين تحولات در حالي رقم ميخورد كه اكثر كشورهاي در حال توسعه، از جمله ايران همچنان با محدوديتهاي مالي، زيرساختي و آموزشي مواجه هستند. در اين شرايط، ظرفيتسازي و توسعه ديپلماسي غيررسمي ميتواند راهي براي كاهش اين شكاف باشد.
در اين رهگذر خيل گستردهاي از فعاليتها ميتواند توسعه و فراگيري هوش مصنوعي را به فرصتي براي بازتعريف جايگاه ايران در اقتصاد جهاني و شتابدهي پيشرفت و آباداني كشور مبدل سازد كه تنها به برخي از آنها اشاره ميشود:
1- رصد و تحليل تحولات جهاني
- رصد روندهاي نوظهور در سياستگذاري هوش مصنوعي، از جمله استانداردهاي بينالمللي، اخلاق هوش مصنوعي و كاربردهاي نظامي.
-ارايه گزارشهاي دورهاي به مقامات عالي كشور براي كمك به تصميمگيريهاي راهبردي.
2- ديپلماسي اقتصادي و فناوري
- طراحي نقشه راه همكاريهاي فناورانه با كشورهاي منطقه مانند امارات، قطر و عربستان كه در حال حاضر ميلياردها دلار در اين حوزه سرمايهگذاري كردهاند.
- شناسايي فرصتهاي اقتصادي در زمينه صادرات خدمات مبتني بر هوش مصنوعي مانند پلتفرمهاي تحليل داده و اتوماسيون صنعتي.
3- تشكيل نهادهاي تخصصي
تاسيس انديشكده حكمراني هوش مصنوعي با هدف تدوين چارچوبهاي ملي و بينالمللي در اين حوزه.
4- ايجاد شبكههاي همكاري داخلي و بينالمللي
- تشكيل شبكه ملي هوش مصنوعي متشكل از نخبگان، دانشگاهها، شركتهاي فناورانه و نهادهاي مدني.
- ايجاد پلتفرمهاي مشترك منطقهاي براي تبادل دانش و تجربه بين كشورهاي همسايه.
5- سرمايهگذاري و تامين منابع
- تاسيس صندوقهاي سرمايهگذاري مشترك در حوزه هوش مصنوعي با مشاركت كشورهاي منطقه.
- تسهيل دسترسي به منابع مالي براي استارتآپهاي هوش مصنوعي از طريق مدلهاي سرمايهگذاري خطرپذير.
6- توسعه زيرساختها
- تدوين نقشه راه براي بهبود زيرساختهاي پردازشي، شامل ديتاسنترها و مراكز پردازش ابري.
- افزايش ظرفيت توليد دادههاي ملي و استانداردسازي دسترسي به دادهها.
- سرمايهگذاري در آموزش نيروي انساني متخصص در حوزههاي هوش مصنوعي، دادهكاوي و علوم محاسباتي.
7- ترويج حكمراني اخلاقي و مسوولانه
- طراحي چارچوبهاي اخلاقي براي استفاده از هوش مصنوعي، بهويژه در حوزههايي مانند نظارت، حريم خصوصي و عدالت اجتماعي.
- مشاركت در مجامع بينالمللي مانند يونسكو و ITU براي تدوين استانداردهاي جهاني.
8-پيشنهاد تشكيل وزارت هوش مصنوعي
- بررسي امكان ايجاد وزارتخانهاي تخصصي با هدف مديريت و نظارت بر تمامي فعاليتهاي مرتبط با هوش مصنو عي .
-ارايه مشاوره به دستگاههاي اجرايي براي هماهنگي ميانسازماني و پيشبرد اهداف ملي.
نقش ديپلماسي غيررسمي در تحقق اهداف
ديپلماسي غيررسمي ابزاري موثر براي ايجاد درك مشترك، همكاريهاي منطقهاي و منافع همگرا در حوزه هوش مصنوعي است. اين رويكرد ميتواند زمينهساز موارد زير باشد :
- مشاركت ايران در استانداردسازيهاي جهاني.
- تعامل با نخبگان علمي و صنعتي ساير كشورها براي جذب فناوريهاي پيشرفته.
- ايجاد زمينههاي همكاري علمي و آموزشي ميان دانشگاههاي داخلي و خارجي.
نتيجهگيري
توسعه هوش مصنوعي يك نياز راهبردي براي ايران در عصر ديجيتال است. بهرهگيري از ديپلماسي غيررسمي ميتواند ضمن ارتقاي جايگاه ايران در اين حوزه، زمينهساز تقويت همكاريهاي ملي، منطقهاي و بينالمللي شود. به نظر ميرسد انديشكدهها بايد ضمن تدوين برنامههاي اجرايي و پيشنهادات عملياتي در دستيابي به اين اهداف كمك بسزايي داشته باشند.
1- موسس و رييس هيات امناء انديشكده ديپلماسي ملل
2- دبير كارگروه تخصصي ديپلماسي و هوش مصنوعي انديشكده ديپلماسي ملل
3- پژوهشگر و تحليلگر ديپلماسي فناوري