زندگي در بافت تاريخي!
بهروز مرباغي
گفتهشد نگاه واقعي و غيرموزهاي به بافت، نخستين شرط موفقيت احياي بافتهاي تاريخي است. اين لازم است ولي كافي نيست. در بافت تاريخي بايد «زندگي كرد». بر سر اين جمله حرف و حديث زياد است. «زندگيكردن» با «زندگي را مصرفكردن» فرق دارد. متاسفانه در اين روزها، آناني كه در اين بافتها سكونت دارند، عموما از دسته دوم هستند. با برنامهها و سياستهايي كه تاكنون در بافتهاي تاريخي محقق شده، آن را تبديل به محل زندگي اقشار درجه دو جامعه كرده. درجه دو يعني شهرنشينانيكه به اجبار در آنجا هستند اگر امكان مالي كافي داشته باشند به نقاط ديگر شهر كوچ ميكنند. بخشي از اين وضعيت معلول سياستهاي غلط مديريت جامعه و مباني نظري غلط معماران و شهرسازان است. در بافت تاريخي چنان بايد كرد كه مردم به زندگي درآنها فخر بفروشند. زندگي در بافت تاريخي بايد تبديل به تفاخر اجتماعي شود. پس بايد در مرمت و احياي آن اصول و نكاتي را رعايت كرد كه به نيازهاي واقعي زندگي امروز پاسخ دهد. كجا انسان خوشفكر خانه حياطدار را رها ميكند و در يك جعبه به نام واحد آپارتماني زندگي ميكند؟ مشروط بر اينكه بافت را در زمان گذشته حبس و منجمد نكنيم. در تمام تاريخ مدني كشور، بافتهايي كه امروز صفت «تاريخي» پيدا كردهاند، مكان زيست مردم بوده و متناسب با نيازهاي روز تغيير و تكامل پيدا ميكردند. هيچ اتفاق غيرعادي هم نميافتاد. تكامل معماري به روشي معقول و منطقي اتفاق ميافتاد. حال چه شده كه ما دنبال منجمدكردن بافتها در گذشته تاريخ هستيم. حال كه ميتوان از سامانه سرمايش و گرمايش به روشي منطقي و متناسب با چهره و روح خانههاي تاريخي استفاده كرد چرا بايد خودمان را از آن محروم كنيم و دنبال بادبزن دستي و اجاق زغالي بگرديم؟ تاريخ و تكامل را نميتوان متوقفكرد. تكامل اجتماعي مثل آب روان است اگر راه برايش بازكنيم، به صورتي عادي و نافع حركت ميكند اگر جلو آن را بگيريم ممكن است تبديل به سيلاب شود. بنابراين دومين شرط موفقيت احياي بافت تاريخي آن است كه آن را قابل زيست براي افراد و اقشار فرهنگدوست جامعه كنيم و تشويق كنيم افرادي از گروههاي مرجع اجتماعي زندگي و كار خود را به آنجا ببرند. با حضور اينگونه افراد در بافت تاريخي، بهخودي خود، شأن و منزلت گمشده به آنها برميگردد و براي زندگي در آنها بين مردم مسابقه داده ميشود. بيهيچ ترديدي، زندگي در حالوهواي خانههاي تاريخي بسيار دلنشينتر از زندگي در آپارتمان است. فقط بايد اين خانهها را از ظرفيت زندگيپذيريشان محروم نكنيم. در سالهاي اخير اين تمايل در ميان مردم، كمكم شكل ميگيرد و بسياريها از آرزوهاي خود براي زندگيكردن در چنين مكانهايي ميگويند. پس شرايط براي احياي درست و منطقي بافتهاي تاريخي مهياست.
معمار و مدرس دانشگاه