نگاهي به فيلم«صد دام» به كارگرداني پدرام پوراميري
جاي اين فيلمها در جشنواره فجر نيست
فرزانه متين
چندي پيش با اكران فيلم زودپز از رامبد جوان، طي يادداشتي انتقادات تند و تيزي به آن وارد كردم، هنوز هم سر حرفم هستم اما لااقل جوان، كارگرداني قديمي است و با اصول فيلمسازي و سناريو نوشتن آشناست، ميتواند بازي خوب بگيرد، با فيلم نگار، سنتشكني كرد اما با ساخت اثر ضعيفِ زودپز به دليل شوخي با موشك باران و جنگ چندان به مذاق اكثر منتقدان خوش نيامد حالا در چهل و سومين جشنواره فجر با پديدهاي به نام «صد دام» رو به رو شديم كه بايد زودپز را ستايش كرد و عجيب آن است كه هيات انتخاب جشنواره اجازه ميدهد چنين فيلمي در بخش سوداي سيمرغ به اكران درآيد. مگر آنها اين فيلم را نديدهاند و اينكه چگونه اجازه ميدهند چنين آثاري به جشنواره راه يابد، تعجببرانگيز است.
آقاي پدرام پوراميري نميشود هر آنچه كه شبانه ناگهان به ذهنتان خطور كرد كه به قول خودتان آن را ايدهاي تازه معرفي ميكنيد بدون مشورت با كساني كه بيش از شما سالها در عرصه فيلمسازي در دوران جنگ بودهاند، با بدترين شمايلي كه ميشود تصور كرد به نمايش بگذاريد.
آقاي فيلمساز اصلا سنتان به دوران جنگ ميخورد كه ببينيد مردم با چه فلاكتي در آن دوران زيستهاند، شرايط چگونه بوده، آيا صداي آژير را شنيدهايد تا به دنبال پناهگاهها باشيد، آيا مردمان زخم خورده خوزستان عزيز را از نزديك تماشا كردهايد، پاي صحبتهاي اسرا و جانبازان اين جنگ خانمانسوز نشستهايد؟ مسلما پاسخي نداريد وگرنه كه با ساخت اين فيلم، داغ دل مردم عزيزتان را زنده نميكرديد. مسلما با اكران عمومي صد دام باعث رنجش مادران و پدران فرزند شهيد و جانبازان ميشويد، چطور شما و تيمتان دلتان آمد كه از دل بدترين وقايع معاصر، فيلمي طنز بسازيد.
چه عيبي داشت شما با بزرگان و منتقدان مشورت ميكرديد و به همان ساخت آثار اجتماعيتان ادامه ميداديد و فيلمهاي بهتري آماده نمايش ميكرديد. متاسفانه در سالهاي قبل باب شده فقط براي آنكه سالن سينماها پر شود و گيشه دايم ركورد فيلم قبلي كمدي را بزند، فيلمسازان رو به اين ژانر آوردهاند اما نه قواعدش را رعايت ميكنند و نه آنكه به محتوايش اهميت ميدهند. شما حتي از صدام هم نتوانستيد چهرهاي كمدي و قابل نقد بسازيد. شما به سراغ يكي از منفورترين شخصيتهاي معاصر براي همنسلان من و پدران و مادرانمان رفتهايد تنها به دليل فتح گيشه.
فيلم شما فقط پتانسيل بالايي براي خلق موقعيتهاي شوخيهاي جنسي دارد. چرا سينما را چنين به ابتذال ميكشانيد، اصلا آن چيزي كه شما ساختيد نه در حد و اندازه جشنواره فجر است و نه در حد و اندازه سينماي بيرمق ايران و نه فيلمفارسيهاي پيش از انقلاب. بدترين بازيها كه ميشد از رضا عطاران و پريناز ايزديار گرفت در اين فيلم است.
در سينمايي كه روزگاري فيلمهايي چون گاو، قيصر، رگبار، كندو، سوتهدلان، گوزنها، خانه دوست كجاست، هامون، طعم گيلاس، از كرخه تا راين، آژانس شيشهاي، درباره الي، جدايي نادر از سيمين و... بود حالا بايد شاهد فيلمي باشد كه يك ايراني كه به خود ايراني توهين ميكند.
هموطنانم از چهره منفور صدام چندششان ميشود حالا شما او را به تصوير در آورده و به ميدان مقدس جبهه هم توهين كردهايد. من اين را پاي فراموشكاري شما نميگذارم، چراكه حتي اگر در آن دوره نزيستهايد آثار فاخر دوران دفاع مقدس سالهاي پيش را تماشا كردهايد.
بدترين سكانسهاي يك فيلم در اين جشنواره پرحاشيه متعلق به شماست.
پرسش من اين است سكانسهايي كه بازيگرانتان، ورود هواپيماهاي عراقي به تهران را با ستارههاي دنبالهدار به سخره ميگيرند يا اينكه صدام يك سيلي محكم به يك ايراني ميزند آيا اين صحنهها از چشم هيات انتخاب جشنواره دور مانده است؟ مگر ميشود؟ گويا برگزاركنندگان جشنواره، فيلمها را بدون هيچگونه المان، ساختار و محتوايي انتخاب كردهاند.
آقاي پوراميري اگر ميخواهيد كمدي تجاري بسازيد چرا به سراغ ايدههاي جديد در بستري به غير از جنگ و دهه شصت نميرويد، تيمتان هم كه در كنفرانس خبري با كارهاي مضحكآميزشان، جشنواره را فاقد ارزش دانستهاند پس دليل و اصرار شما براي آنكه فيلم در جشنواره به نمايش درآيد، چيست؟ بخش عمده اين هتك حرمت را بر تقصير كساني ميگذارم كه به شما پروانه ساخت دادند و بعد هم قبول كردند كه اين محصول سخيف وارد جشنواره شود.
شما بايد از ملت شريف ايران براي ساخت چنين اثري، عذرخواهي كنيد.