• ۱۴۰۳ سه شنبه ۷ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5991 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۷ اسفند

سيد محمد خاتمي در ديدار با اعضاي مجمع ايثارگران:

نظر مثبت رهبر به رييس‌جمهور و اعتماد متقابل حاكميت و دولت امر مغتنمي است

گروه سياسي| رييس دولت اصلاحات معتقد است: «برخي جريانات مشكوك سياسي كه پس از انتخابات اخير شكل‌ گرفته بر اين باور هستند كه پزشكيان را بايد به سمتي هل داد كه بدون انجام مذاكره دچار ناكارآمدي شود و در وضعيتي قرار بگيرد كه يا خودش استعفا بدهد يا آنكه در مسير تندباد‌هاي سخت استيضاح در مجلس قرار بگيرد. در حقيقت، خط استعفاي پزشكيان علاوه بر عامل بيروني داراي سرخط‌هايي در داخل خود دولت نيز بوده است.»
خاتمي كه با جمعي از اعضاي حزب مجمع ايثارگران ديدار و گفت‌وگو مي‌كرد در بخش‌هايي از صحبت‌هاي خود ضمن خوشامدگويي به حضار، كشور و مردم را همه مديون ايثار و ايثارگري دانست و گفت: ايثار، فراتر از احسان است و يك مرتبه بالاتر از آن است يعني نيكي كردن به ديگري در جايي كه خود نيازمند آن هستي. مثلا زماني كه جانت برايت عزيز است، براي ديگري و خير ديگري از آن بگذري، اين ايثار است. گرچه متاسفانه از همه ‌چيز حتي مقدسات سوءاستفاده مي‌شود به خصوص اگر قدرت مهارنشده‌اي حاكم باشد. همچنان كه از دين، اخلاق، علم و... سوءاستفاده شده است و مي‌شود و همين ايثار را در نظر بگيريم، مي‌بينيم كه گاه امري ضد ايثار و حتي ضد احسان را مي‌گويند اين ايثار است و ادعا مي‌كنند كه ايثارگر كسي است كه اين عمل و رويكرد خلاف را مي‌خواهد. به هرحال ايثار يعني ديگر را بر خود مقدم دانستن و بالاترين حد ايثار اين است كه براي يك ارزش متعالي، از جمله براي بهبود زندگي انسان‌ها، انسان از جان خود نيز مي‌گذرد. ما نقش ايثار و ايثار‌گري را در دفاع مقدس ديديم. سلاح و اسلحه بسيار مهم و موثر است. اما اين سلاح، ايثار است كه موشك را كارساز مي‌كند. اگر موشك باشد و اين سلاح نباشد خود موشك هم  كارآمد  نخواهد  بود. 
سيد محمد خاتمي در ادامه افزود: مساله مهم ديگر كاري است كه شما انجام داديد. اينكه يك عده از افراد متعهد و ايثارگر، بعد از جنگ فكر كردند آن مسير و راهي كه ايثارگري بايد در درون آن جريان پيدا كند ايجاد يك نهاد مدني است؛ يك حزب. حزب واسطه‌اي است ميان مردم و حاكميت و انتقال‌دهنده مسائل جامعه به حاكميت. از طرف ديگر نمي‌خواهد كه اصل نظام و حاكميت از بين برود، كمك مي‌كند تا راه درست شناخته و انتخاب شود و به عبارت ديگر نظام حاكميت اصلاح شود. اما بنده معتقدم بايد به خودمان هم نگاه كنيم. اينكه ما چه كرديم؟ ما تا چه اندازه مي‌توانستيم اين وضع را به وجود نياوريم و آورديم؟
رييس دولت اصلاحات ادامه داد: بايد ميان آرزو‌ها (و به خصوص آرزو‌هاي غيرقابل تحقق) با آرمان‌خواهي فرق گذاشت. يعني آرمان‌خواهي نه تنها مخالف واقع‌بيني نيست، بلكه بايد واقعيت‌ها را ديد و با وجود واقعيت‌ها آرمان‌ها قابل دسترسي باشد. بايد برنامه‌ريزي كرد براي اينكه به آرمان‌ها رسيد. آرمان‌ها شعار نيست و برخي شعار‌ها هم شعار‌هاي موجه و منطقي اصلا نيست. يعني چيز‌هايي گفته مي‌شود كه قابل دسترسي نيست. همه سرمايه‌ها را در آن مسير خرج كردن بالطبع نتيجه معكوس گرفتن منطقي و خردمندانه نيست. مي‌شود آرمان‌خواه بود، اما واقع‌بين هم بود. واقعيت ممكن است قابل قبول نباشد، فرض كنيد نظام حاكم در عرصه بين‌الملل نظام ظالمانه است يا حداقل از اين نظام قدرت‌هاي مدعي و سلطه‌طلب سوءاستفاده مي‌كنند. اين واقعيت بدي است؛ اسراييل يك واقعيت بد و زشت است. با اشغال روي كار آمده است و سركوب مي‌كند، مي‌كشد و روي خون و آوارگي مردم با حمايت ديگران زندگي‌اش را ادامه داده است. جناياتش را در غزه ديديم. اين واقعيت، واقعيت زشتي است. اما اگر ما چشم‌مان را ببنديم يا خيال‌پردازانه با مساله برخورد كنيم و واقعيت را نبينيم دچار مشكل مي‌شويم. واقعيت‌ها هميشه قابل توجيه نيست. اما بايد با واقعيات مواجه شد و آنها را ديد و بر اساس امكانات و مصالح حركت كرد و به نفع مردم و رضايت مردم از آرمان‌ها دفاع كرد و مهم‌ترين مصلحت كشور و ملت و حتي حاكميت تامين نياز‌هاي مردم و جلب رضايت آنان است و در اين زمينه بايد با دنيا تعامل كرد. ولي اگر واقعيت‌ها ديده نشود و متوهمانه به آنچه در دنيا مي‌گذرد، نگريسته شود ممكن است سياست‌هايي در پيش گرفته شود كه زيان آن به كشور و مردم برمي‌گردد. اما آنچه لازم است حفظ كشور و پيشرفت آن و بهبود حال و روز مردم است كه صاحب اصلي كشورند و اين با منطق و عقل و با فرهنگ ايثارگري هم سازگار است.
رييس دولت اصلاحات يادآور شد به هرحال وضع كشور خوب نيست و مردم هم نگاه مي‌كنند و مي‌گويند بعد از آمدن آقاي پزشكيان بر تورم، قيمت دلار و ناترازي‌ها افزوده شده است. ولي جوابگوي اين وضع در درجه اول جرياني است كه كشور را به اين حال و روز مبتلا كرد و امروز در آغاز دولت آقاي پزشكيان مشكلات بروز و ظهور بيشتري پيدا كرده است.
ولي اين به آن معني نيست كه دولت جديد هم هيچ عيب و مشكلي ندارد. من معتقدم آقاي پزشكيان شعار‌هايي داشته است كه از خواست و نياز مردم پايين‌تر بود ولي چشم‌اندازي به آينده كشور نشان داد كه در آن وضع كشور بهتر و خطرات رفع شود و ضريب امنيت كشور بالا برود و مردم و جوانان به آينده اميدوار شدند يا لااقل نوميديشان كمتر شد. من بر اين باورم كه بخش قابل توجهي از مردم كه راي دادند به اين اميد آمدند و حتي كساني كه راي ندادند و مي‌خواهند زندگي آرام و خوبي داشته باشند و وابسته به يك جناح و جريان نيستند، كورسوي اميدي در دل‌شان پيدا شد كه اصلاحات حداقلي مي‌تواند وضع را بهبود  ببخشد. 
در اين موقعيت حساس نظر مثبت رهبر به رييس‌جمهور و اعتماد متقابل حاكميت و دولت امر مغتنمي است. ولي براي رهايي از مشكلات بايد  دو شرط رعايت  شود: 
۱- اصل حاكميت اين را بپذيرد كه تغيير و اصلاح لازم است و به لوازم آن تن داده شود. من نمي‌گويم بروند دهان مخالفان دولت و اصلاح امور را ببندند. ولي آن كه اصلاح را مي‌خواهد، محكوم نشود و تحت فشار قرار نگيرد. تعبيري هست كه مي‌گويد من با فاشيسم مخالفم، اما تلاش مي‌كنم كه فاشيست هم بتواند حرفش را بزند. اصلا آزادي يعني اين. ما نمي‌گوييم كساني كه نظر ما يا نظر مخالف ما را دارند، حرفي نزنند. اما اينكه صداي بلند در اين كشور براي آنان باشد كه مي‌گفتند تحريم نعمت است و امروز با صداي بلند مي‌كوشند همه‌ چيز را به گردن كساني بيندازند كه مردم براي آنكه اينها نيايند، آنها را انتخاب كردند، اين قابل قبول نيست. تغيير در صورتي رخ مي‌دهد كه در اين وضع تغييراتي ايجاد شود و اگر حصرها، دستگيري‌ها، محدوديت‌ها و... تداوم پيدا كند يا خالص‌سازي كه در دانشگاه‌ها بود و در جا‌هاي ديگر هم كم و بيش بود اگر اينها بيشتر شود يا حل نشود، مشكل دوچندان خواهد شد و گرچه معتقديم دولت كار‌هاي خوبي كرده است ولي تمام نيرو‌هاي نظام بايد متقاعد شوند كه براي تحقق شعار‌هاي حداقلي اقدام كنند و زمينه عملي شدن  قول‌ها و  وعده‌ها  را  فراهم كنند.
۲- دولت هم بايد توان فكري و توان عملي براي برنامه‌ريزي اين كار‌ها را داشته باشد. بايد در همه زمينه‌ها برنامه‌ريزي كرده و جامعه بايد احساس كند رويكرد متفاوت اتخاذ شده است. مردم ما تحمل دارند و مي‌دانند يك‌شبه نمي‌شود تورم 50 درصد را به زير 10 درصد كاهش پيدا داد. روابط خارجي در اين زمينه بسيار تاثيرگذار است. كشور در زمان برجام نفس كشيد. قرارداد‌هايي بسته شد و فضاي نسبتا بازي در جامعه ايجاد شد. اينها موثر است. رييس‌جمهور بايد بتواند قانع كند، برنامه‌ريزي كند و از انسان‌هاي توانمند در اجراي برنامه‌ها از جمله رفع تحريم يا كم اثرتر شدن آن استفاده كند.
اگر دولت جديد نقطه اميدي در دل مردم ايجاد كرد بايد سعي كنيم اين اميد  از  بين  نرود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها