• ۱۴۰۳ سه شنبه ۷ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5991 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۷ اسفند

اظهارات ترسناك رضاجباري در مورد شكست جوانان ايران و افول فوتبال پايه

مربي با بازيكن تيمش مي‌روند در قهوه‌خانه قليان مي‌كشند!

بعضی از مدیران با خرید و فروش داوران و بازیکن‌ها، تیم‌ها را بالا و پایین می‌کنند

روزبه  دلاور

تيم ملي زير 20 ساله‌هاي كشورمان با شكست مقابل ژاپن از رقابت‌هاي جهاني بازماند. اما شكست زير 20 ساله‌ها و در كل عدم كسب نتايج مثبت تيم‌هاي پايه دلايل متعددي دارد كه نقش سوءمديريت در آن پررنگ است. وضعيت اسفناك تيم‌هاي پايه فوتبال ايران، زنگ هشداري براي آينده اين ورزش پرطرفدار است كه از مدت‌ها پيش به صدا درآمد. نتايج ضعيف و عدم موفقيت در مسابقات بين‌المللي گواه اين مدعاست.

سال‌ها غفلت، فقدان سرمايه‌گذاري، زيرساخت‌هاي نامناسب و مربيان غيرحرفه‌اي، استعدادهاي جوان را به هدر داده است. سيستم استعداديابي ناكارآمد، تمركز صرف بر نتايج كوتاه‌مدت و بي‌توجهي به آموزش اصولي، نسلي از فوتباليست‌هاي كم‌تجربه و ناآماده را تحويل فوتبال بزرگسالان مي‌دهد. براي بازگشت به روزهاي اوج، نيازمند تحول اساسي، سرمايه‌گذاري هدفمند و توجه ويژه به آموزش و پرورش نسل آينده فوتبال ايران هستيم كه با مديريت فعلي امكان‌ناپذير است. در غير اين صورت، روزهاي تاريك‌تري در انتظار فوتبال ملي خواهد بود. براي بررسي كارشناسانه اين موضوع با رضا جباري يكي از‌ پيشكسوتان پرسپوليس كه‌ حدود يك‌ دهه سابقه مربيگري در پايه‌ها را دارد و به تازگي سرمربيگري تيم بزرگسالان پاس همدان را برعهده گرفته، گفت‌وگويي ترتيب داديم كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

شكست مقابل ژاپن فقط يك نشانه بزرگ از ضعف فوتبال پايه‌هاي ما است. ناكامي در فوتبال پايه چه پيامدهايي براي آينده فوتبال ما دارد؟

ما در بخش پايه‌ها باز هم ناكام خواهيم بود. اين بهترين تيمي بود كه ما داشتيم و در آن شكي نيست. يكي از بهترين مربي‌ها را داشتيم، حسين عبدي كه كارش را بلد است. تازه اين تيم، گلخانه‌اي است كه در فوتبال دنيا به اين شكل نداريم اما برحسب نياز فوتبال ما حسين عبدي آمد و اين تيم را گلخانه‌اي پرورش داد با بازيكناني‌ كه خودش انتخاب كرد و بعد چند سال كار و تلاش نتيجه اين مي‌شود كه به ژاپن مي‌بازيم. اين متدهاي قديمي واقعا جوابگو نيست و ما بايد برويم سراغ ساختار. فوتبال پايه را در باشگاه‌ها و از هيات فوتبال و فدراسيون درستش كنيم بعد در تيم ملي جاري كنيم و هدف‌گذاري كنيم و به آن برسيم مثل ژاپن و امارات .

مهم‌ترين دلايل اين وضعيت چيست؟ فقط مربوط به مسائل فني است يا نقش عوامل ساختاري و مديريت پررنگ‌تر است؟

بزرگ‌ترين عامل عدم رسيدگي و برنامه‌ريزي در فوتبال پايه است. يك فوتبال هردمبيل است! هر كسي براي خودش هر كاري دوست دارد مي‌كند و هيچ نظامي پشت آن وجود ندارد اما من شخص اگر بخواهم تيمداري كنم خيلي راحت مي‌توانم. حالا ببخشيد فاسد و دزد و مشكل اخلاقي داشته باشيد هم هيچ كسي با شما كار ندارد و تيم مي‌گيريد و شروع به كار كردن مي‌كنيد. اين تبعات خيلي زيادي دارد هم در بحث فني هم اخلاقي و هم ساختاري! يعني هيچ رسيدگي و نظامي وجود ندارد از طريق فدراسيون. يك تيمي مي‌خواهد در رده‌هاي مختلف كار كند چه شاخصه‌هايي بايد داشته باشد؟ مالك چه كسي باشد و چه ويژگي‌هايي داشته باشد؟ بعد مي‌رسيم به مربياني كه قرار است در فوتبال پايه كار كنند.

چه نقاط ضعفي در استعداديابي و پرورش استعدادها داريم؟

مشكل ما بازيكن و پرورش بازيكن نيست! پرورش هم‌ ندهيد خودشان به وجود مي‌آيند! اين اتفاق افتاده كه در روستايي بازيكن با استعداد ديديد و آورديد در پرسپوليس بازي كرده است‌. مربي رفته از سيستان و بلوچستان بازيكن آورده است مي‌خواهم بگويم به لحاظ ژنتيكي اين بازيكنان مستعد را داريم.

اما برعكس كشورهاي مدرن بازيكنان مستعد ما در سنين بالا شناسايي مي‌شوند همين نمي‌تواند نشانه ضعف باشد؟

بله؛ اين هم برمي‌گردد به همان نظام ساختاري و برنامه‌ريزي. ما آكادمي را به كسي داديم كه نمي‌داند فوتبال را با كدام ت مي‌نويسند! آمدند آكادمي زدند، اما كاري انجام نمي‌شود، چون نظامي در كار نيست از سن كم هم آكادمي دارند اما مي‌رود دنبال مربي ناكارآمد كه فقط دنبال پول است همين باعث مي‌شود بچه‌هاي 6 تا 8 سال اصول فوتبال را ياد نمي‌گيرند و در نهايت در سن 14، 15 سالگي آن استعداد را در سيستان و بلوچستان كشف مي‌كنيد. اگر هيات‌هاي فوتبال با مربيان آكادمي درجه يك در همان شهرها استعداد را پرورش بدهند كمك مي‌كنند تا از همان سنين كم آموزش حرفه‌اي را ببينند و بيايند و به تيم ملي برسند. اين نظام وجود ندارد و براي همين همه ‌چيز به‌هم خورده است!

كيفيت و سطح دانش مربيان پايه حدي است كه به فوتبال ما كمك كنند؟

به‌طور كلي مي‌گويم. يعني فقط مربيان پايه‌ها را نمي‌گويم بلكه آكادمي‌ها هم مدنظرم است‌. در اين مورد ضعف داريم اگر‌چه مربيان خوب هم داريم اما انگشت‌شمار هستند. رصدي صورت نمي‌گيرد و همه برمي‌گردد به فدراسيون و هيات فوتبال ما. مثلا يك كاري دارند انجام مي‌دهند و فكر مي‌كنند مفهومش پاكسازي است، آزمايش اعتياد از مربيان مي‌گيرند كه توهين به مربيان است. كسي كه اعتياد دارد دو روز قبلش قرصي بخورد يا با آزمايشگاه ساخت و پاخت كند جواب منفي را مي‌برد به فدراسيون مي‌دهد اما اين چه پاكسازي است؟ من مربي مي‌شناسم مشكل اخلاقي دارد و تمام تهران او را مي‌شناسند اما باز هم كار مي‌كند و هيات فوتبال و مسوولان هم مي‌دانند!

باز‌تر مي‌كنيد كه بعضي از اين مربيان چه مشكلات اخلاقي دارند و هنوز هم كار مي‌كنند؟

يك بچه را مي‌شناختم كه رفته شكايت كند اما چون مدركي نداشته نزديك بود زنداني هم شود براي همين بقيه بچه‌ها جرات شكايت ندارند!

از مربي به چه علتي شكايت كرده بود؟

آزار جنسي! وقتي به دادگاه برويد و چيزي براي ارائه نداريد و رسيدگي نشود همين مي‌شود! اين مربي و بعضي‌هاي ديگر هم كه تخلف مي‌كنند الان سر كار هستند! يكي حالا بحث مالي است، مي‌گوييم پولي رد و بدل شد و رفت اما يك بحث آبرو و انسانيت در ميان است. اين را چطور مي‌شود از آن بگذريم؟ وقتي ۲۰ تا ۳۰ تا ۱۰۰ تا بازيكن يك چيزي را نقل قول مي‌كنند من در هيات فوتبال موظفم پيگيري كنم. اين بچه‌ها به لحاظ شخصيتي هم آسيب مي‌بينند. بعد مي‌روند دنبال آزمايش گرفتن خب كاري ندارد كه طرف برود آزمايش خودش را درست كند شما بايد ريشه‌اي مشكل را حل كنيد. مثلا چرا بايد تيم خريد و فروش شود؟ ما مربي داريم كه با بازيكنش مي‌رود در قهوه‌خانه باهم قليان مي‌كشند! اصلا اعتياد و مشروب را ولش كن! همين يك مورد را بگوييد كه چرا بازيكن همراه مربي خودش بايد قليان بكشد؟ اين فساد در فوتبال نيست؟ به لحاظ شخصيتي به ورزش‌ ما آسيب نمي‌زند؟‌

استراتژي يا برنامه مديريتي در چند سالي كه مربي پايه‌ها بوديد از جانب مديران ديديد؟

نه، همه‌ چيز روزمره بوده است! در تيم‌هاي بزرگ مثلا پرسپوليس و استقلال يك‌سري اتفاقات خوب رخ مي‌دهد يا برنامه‌ريزي مي‌كنند اما به يك‌باره مي‌بينيد مدير آكادمي تغيير مي‌كند اما بحث تيم‌هاي خصوصي است كه چه كساني مالك اين تيم‌ها مي‌شوند و هدف‌شان از تيمداري چيست كه اين بزرگ‌ترين مشكل فوتبال ما است. مي‌آيند از سطح پايين‌تر تيم تشكيل مي‌دهند و با رفاقت بين بازيكنان ليگ برتري آنها را به سطح پايين‌تر مي‌برند و با خريد بعضي از داورها و بعضي از بازيكنان تيم مقابل به سطح اول مي‌رسند و بعد آن تيم را مي‌فروشند و سود مي‌كنند! اين يعني فاجعه براي فوتبال ما. هيات فوتبال هم از اين انتقال حق مي‌گيرد! در زمان مديريت شيرازي انتقال تيم‌ها بيشتر بود اما بايد حقيقت را گفت از زمان مديريت ماجدي مقداري وضعيت بهتر شد. من با خود ماجدي صحبت كردم كه به درستي گفت به تنهايي نمي‌تواند كاري كند. يك همتي از وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال لازم است كه محكم پاي اين قضيه ايستادگي كنند‌.

در 10 سالي كه مربي پايه‌ها بوديد از طرف فدراسيون فوتبال در اين زمينه‌هاپيگيري ديديد؟

نه! من نديدم. اما بيايند قيمت تيم‌هاي ليگ برتري و ليگ‌هاي پايين‌تر را نزديك كنند يا خريد و فروش را ممنوع كنند و پيشينه مالكاني كه خريد و فروش مي‌كنند را بسنجند.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها