گروه دين و فلسفه| در بيستمين سالگرد تاسيس بنياد بوعليسينا، نشست حكمت سينوي با حضور انديشمندان و فلاسفه ابنسيناپژوه، اساتيد دانشگاه، اصحاب فرهنگ و هنر و ساير علاقهمندان در محل مجمع فلاسفه ايران برگزار شد. در اين نشست كه بنياد بوعليسينا با همكاري مجمع فلاسفه ايران برپا كرده بود، هشت تن از استادان فلسفه و طب بوعلي مقالات علمي خود را ارايه كردند و در پايان به پرسشهاي علاقهمندان پاسخ دادند. در اين نشست نجفقلي حبيبي با موضوع «گزارشي از تصحيح كتاب القانون»، نصرالله حكمت با مقاله «ابنسينا در متن تعليقات»، حجتالاسلام محمد ذبيحي با موضوع «ابنسينا: فيلسوف، عارف يا متكلم»، انشاالله رحمتي با مقاله «ابنسينا و فلسفه عرفان»، محمد امين شاهجويي با موضوع «فلسفه و ايدئولوژي: مطالعه موردي حكمت سينوي»، اميرعباس عليزماني با مقاله «احتجاب الهي از منظر ابنسينا»، سيدحسين موسويان با موضوع «ترجمه فارسي كهن از تعليقات ابنسينا (احتمالا از خيام)» و محسن ناصري با مقاله «ابنسينا و تجربيات پايه و باليني» سخنراني كردند. در ادامه ميتوانيد گزارش اين نشست را به نقل از «مهر» بخوانيد:
در آغاز اين نشست، نماهنگي با عنوان «حكيم هگمتانه» به ياد خدمات علمي مرحوم آيتالله طهمحمدي، رييس فقيد بنياد بوعليسينا پخش شد كه بر غناي فرهنگي و علمي اين برنامه افزود. سپس علي ميرخان، رييس مجمع فلاسفه ايران با خوشامدگويي به مهمانان همداني و اساتيد سخنران و ساير اساتيد حاضر در مجلس، وجود و انتصاب انشاالله رحمتي به رياست بنياد بوعليسينا را بركت قابل شكرگزاري ذكر كرد و فقدان آيتالله طهمحمدي، رييس پيشين بنياد بوعلي به عنوان يك روحاني فرهيخته را ضايعهاي تأثربرانگيز خواند. وي با يادكرد از بركات بزرگان ديني و ثمرات هدايت آيتالله بروجردي در تاسيس مجمع فلاسفه و نيز بنيانگذاري اين مركز توسط پدر مرحومش آيتالله ميرخاني، گفت: ارواح طيبه درگذشتگان در بين ما حاضر و ناظرند و شيخالرييس بوعليسينا يكي از آن ارواح مطهر است. رييس مجمع فلاسفه ايران اظهار اميدواري كرد كارهايي كه در زمينه فكر و فرهنگ انجام ميشود پايدار و مداوم باشند و به دست آيندگان برسد.
انشاالله رحمتي: ميراث ابن سينا در ايران
بهتر درك شد
انشاالله رحمتي، رييس بنياد بوعليسينا نيز در آغاز برنامه از اساتيد سخنران براي ارايه مقالات خود در اين نشست قدرداني كرد و با تشكر از حضور فرهيختگان و نخبگان استان همدان در اين نشست، گفت: روح و انديشه ابنسينا به تعبيري در فرهنگ ايراني-اسلامي جاري است و كانون آن با حضور ابنسينا در همدان است. رييس بنياد علمي و فرهنگي بوعليسينا، گفت: نشست حكمت سينوي در دوره جديد، به عنوان نخستين نشست اين بنياد به شمار ميرود. محورهاي اين جلسه كه با حضور بزرگترين فلاسفه و اساتيد برجسته كشور برگزار ميشود، مبتني بر ابنسيناپژوهي بوده است. وي با بيان اينكه نشستهاي اين بنياد در آينده در سه سطح ادامه خواهد يافت، توضيح داد: نشستهاي استاني و نشستهاي ملي با مشاركت اساتيد برجسته كشور به طور منظم در تهران، همدان و ساير شهرهاي كشور برگزار خواهد شد. نشستهاي بينالمللي نيز در دستور كار اين بنياد قرار دارد و از ابنسينا به عنوان چهرهاي جهاني با محوريت گفتوگوي تمدنها و ملل بهره خواهيم گرفت. رييس بنياد بوعليسينا افزود: ميراث ابنسينا در ايران بهتر از هر جاي ديگري فهميده شده است، ولي از شرق تا غرب جهان نيز از اين ميراث و انديشه بينصيب نماندهاند. رحمتي گفت: بزرگداشت جهاني ابنسينا، بزرگداشت انديشه ايراني و در زمره وظايف اخلاقي و علمي ما نسبت به دنيا و بشر امروز است؛ البته نبايد ابنسينا را دستمايه تفاخر و برتريجويي بر ديگران قرار دهيم. تعلق ابنسينا به ما جاي باليدن دارد، ولي مايه تفاخر نيست. ابنسينا بيشتر از آنكه براي ما نسبت به ديگران حق ايجاد كند، مسووليت ايجاد ميكند. وي سپس در مقاله خود با عنوان ابنسينا و فلسفه عرفان گفت: ابنسينا در مباحث فلسفي امروز ميتواند به ما كمك كند و حرف براي گفتن دارد. يكي از بحثهاي اصلي فلسفه دين كه از رشتههاي پوياي فلسفه است، موضوع تجربه عرفاني، تجربه ديني يا به تعبيري فلسفه عرفان است.
اشارات ابنسينا و شرح فخر رازي
و خواجه نصير
رحمتي بيان كرد: كتاب «الاشارات» از منسجمترين كارهاي ابنسينا و كتابي دقيق به شمار ميرود. فخرالدين رازي و خواجه نصيرالدين طوسي كه هر دو فيلسوف تحليلي هستند، همت كردند و مقاصد اين كتاب را براي ما مشخص كردهاند. اين بزرگان سعي كردهاند مقصود ابنسينا را در نمط نهم اشارات كه نمط العارفين است، دريابند. اين مترجم تصريح كرد: ابنسينا در اين نمط از مقاماتالعارفين سخن ميگويد، نه از مقامات الصوفيه. او اصطلاح تصوف را به كار نميبرد. ترجمه عارف به زبانهاي اروپايي به mystic انگليسي درست نيست و حتي نميتوان آن را صوفي ترجمه كرد. به نظرم مقصود او از عارف در اين كتاب كسي است كه از نوعي معرفت برخوردار است و به يك معنا به آن گنوس ميتوان گفت.
شرط حكيم بودن
اين پژوهشگر بيان كرد: او ميگويد عارفان مراتب و مقاماتي دارند كه در همين دنيا به آنها اختصاص دارد. عارفان درحالي كه در پوشش تن قرار دارند، گويي پوشش تن را كندهاند و به عالم قدس پيوستهاند. اين عبارت ابنسينا گويي در سهروردي ترجمه شده و به شكل ديگري تكرار ميشود. سهروردي در كتاب المشارع والمطارحات، عبارت معروفي دارد كه ميگويد: حكيم را حكيم نميدانيم، مگر اينكه تنش حكم پيراهن داشته باشد كه هر زمان خواست آن را در بياورد و هر زمان ديگر اراده كرد آن را بپوشد. اين استاد دانشگاه گفت: آن معرفتي كه ما در عرفان كسب ميكنيم معرفت وحداني است. در عرفان عارف و معروف متحد است. غايت معرفت عرفاني اين است كه ما با معروف متحد باشيم.
نجفقلي حبيبي: اهميت قانون ابن سينا
عضو بازنشسته هيات علمي گروه فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه تهران هم درباره تصحيح «القانون» ابنسينا سخن گفت و اظهار كرد: اين كتاب يكي از آثار مهم در حوزه فلسفه، كلام يا علوم اسلامي است و تصحيح متون كهن ازجمله فعاليتهاي علمي ارزشمندي است كه توسط اساتيد و پژوهشگران انجام ميشود. نجفقلي حبيبي، ادامه داد: ابنسينا كتاب قانون را در پنج جلد نوشته است. اين مصحح و نسخهشناس گفت: همچنين كليات كتاب طب ابنسينا اعتبار جهاني پيدا كرده و نسخههاي متعددي از اين كتب موجود است. بنده كار تصحيح اين نسخ را آغاز كردم، چراكه سند علمي جهان است. ترجمههاي زيادي داشته و اقتدار و اعتبار جهاني دارد. قانون طي ششصد سال سرفصل دروس اغلب دانشگاههاي جهان بوده است.
نصرالله حكمت: ابنسينا و فلسفه انسانمحور
نصرالله حكمت، استاد فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي تهران نيز در سخنراني خود بر انسانمحوري فلسفه ابنسينا تاكيد كرد و گفت: همه هم و غم ابنسينا انسان و پرسشهاي بنياديني است كه انسان در هر عصري با آن مواجه است. او فيلسوفي است كه با عقل جهاني ارتباط برقرار ميكند. نصرالله حكمت افزود: امروز با يك فلسفه اسلامي در حال انجماد و يك فلسفهاي كه به درد موزه ميخورد مواجهيم. فيلسوف ما ابنسيناست با چهرهاي متفاوت كه شباهتي با آنچه كه خوانديم ندارد و افتخار ميكنم فيلسوف شخص من فارابي و ابنسيناست.
محمد ذبيحي: فيلسوف
تمام داشتههاي خود را تاليف ميكند
محمد ذبيحي، استاد فلسفه و كلام دانشكده الهيات دانشگاه قم نيز اظهار داشت: علم قابل كنترل نيست و راه ناتمام ابنسينا را شيخ اشراق تمام كرد. ابنسينا عارف، متكلم، صوفي، فيلسوف بوده است. ذبيحي با بيان اينكه فيلسوف كسي است كه تمام داشتههاي خود را تاليف كند گفت: معتقدم ابنسينا فيلسوف است، چراكه اين هنر را داشته است.
محمد امين شاهجويي: حكمت سينوي
از منظر فلسفه و ايدئولوژي
محمد امين شاهجويي، استاديار پژوهشي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي هم به فلسفه و ايدئولوژي (مطالعه موردي حكمت سينوي) پرداخت و گفت: آستانه درگاه حق اجل از آن است كه شريعه براي هر ورودكنندهاي باشد يا كسي بر آن ظفر و آگاهي يابد جز واحد بعد از واحد. فلسفه ما را به جانب حق و حقيقت راهنمايي ميكند اما شريعه نيست. براي اينكه بسياري از ما به پذيرش بدون دليل مبتلا هستيم. اموري در پذيرش ما در رد و اثبات ما دخالت ميكنند كه دليل خالص نيستند.
اميرعباس عليزماني: استفاده ابنسينا
از لفظ شوق براي عشق خداوند
در ادامه اميرعباس عليزماني، دانشيار گروه فلسفه دين دانشگاه تهران، درباره احتجاب الهي از منظر ابنسينا سخن گفت و افزود: فلسفه عشق به خدا به نقل از فلاسفه غيرايراني خدا موجودي است كه دو ويژگي دارد، كامل است و شخص است. اينكه چرا خدا بايد شخص باشد به دليل ارتباط با جهان و انسان و داد و ستدي است كه برقرار ميكند. وي افزود: هر سه دين بزرگ اسلام، مسيحيت و يهوديت به وجود خدا و شخص بودن او معتقدند و مهمترين حد واسط موجوديت خدا را عشق الهي ميدانند كه لازمه خداباوري است.
شوق به مثابه عشق
دانشيار گروه فلسفه دين دانشگاه تهران تصريح كرد: عشقي كه ابن سينا در رساله العشق به خدا نسبت ميدهد، با عشقي كه در بحث ما وجود دارد تنها اشتراك لفظي است. ابن سينا در عشق خداوند از لفظ شوق استفاده ميكند. به اين معناست كه، در عشق ابن سينا خداوند هيچ جهت نفسي وجود ندارد، جهت انتظاري وجود ندارد و كامل است.
چيستي عشق؟
عليزماني تاكيد كرد: به نظر من اگر قرار باشد يك فيلسوف سينوي با شلنبرگ بحث كند بايد ابتدا مشخص كند كه بحثشان فلسفي است يا كلامي، چراكه كامل بودن در معناي خود، جايي براي قوه، انتظار، منتظره باقي نميگذارد. پس لازمه عشق در بحث شلنبرگ، تغيير است. افلاطون در رساله ضيافت خود به زيبايي توضيح ميدهد كه عشق وصف انسانهاست و نه وصف خداوند. در آنجا كاملا بيان شده است كه عشق در جايي است كه يك كمالي وجود ندارد، و جوينده در پي يافتن آن كمال است و تلاش ميكند.
گزارشي از ترجمه فارسي خيام
از تعليقات بوعلي
سيدحسين موسويان، استاد بازنشسته موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران نيز در مقاله خود با عنوان «ترجمه فارسي كهن از تعليقات ابنسينا (احتمالا از خيام)» گفت: دكتر مهدوي در كتاب مصنفات ابنسينا نقل ميكند كه تعليقات مجموعهاي از ۱۳۰۰ تعليقه است و پاره نوشتههايي كه بهمنيار شاگرد ابنسينا آنها را از مجالس خصوصيتري كه با ابنسينا داشته، جمعآوري كرده است. وي افزود: براي تصحيح تعليقات ابنسينا، در يك فهرستوارهاي از كتابخانه مينوي يك نسخه از تعليقات ديدم كه فارسي است و اصلا متن عربي ندارد. وقتي اين را مرتب كردم به نظر ميرسيد يك نسخه متاخر باشد. ديدم اين نسخه خيلي خط خوردگي دارد و نياز به اصلاح دارد و خيلي جاها خط خورده بود و براي من يقين شد كه اين نسخه براي خود مترجم است. البته خيلي جاها افتادگي داشت، مثلا از ۱۳۰۰ تعليق فقط ۵۰۰ تعليق باقي مانده بود، يعني دو پنجم آن باقي مانده بود. استاد بازنشسته موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران تصريح كرد: اين اثر مترجم بسيار تلاش داشته تا مفاهيم فلسفي را با واژگان فارسي بيان كند كه براي من نكته جالبي بود. خاصيت جالبي كه از اين نسخه ديدم براي اصطلاحات فلسفي عربي برابر نهادهاي فارسي داشت و ميتواند بهانهاي باشد تا متون فارسي را بتوان در دانشگاهها تدريس كرد و تنها به متون عربي تكيه نكرد. همچنين شيوه خط و دستور و ادبيات به كار رفته در اين ترجمه، ظاهرا به دوره خيام ميخورد و اين سبك گفتاري آن مربوط به قرن ششم است. موسويان بيان كرد: علاوه بر اين در اين مجموعه، سه رساله وجود داشت. يكي همين رساله تعليقات ديگري رساله فقهي كه خطي متفاوت داشت و معلوم بود كه بعدها به آن اضافه شده و ديگري رساله و شرحي از خيام بود كه خيام از خطبه توحيديه ابنسينا بود. و اين هم قرينه شد كه رسالهاي كه با نام خيام آغاز ميشود ميتواند قرينهاي از همان باشد كه اين رساله نيز ترجمهاي از خيام است و اين دو با هم آمدند. وي تاكيد كرد: ممكن است تمامي اين نظرات اشتباه باشد و شواهدي بر رد آنها وجود داشته باشد، كه من تاكنون به آن نرسيدم. چنانچه اين ترجمه از خيام باشد، ارزشمند خواهد بود هم از اين نظر كه ترجمه فارسي فاخر آن و نيز نشان از ارادت خيام به ابنسينا دارد.
تئوري سردي و گرمي غذا و طب ابنسينا
محسن ناصري، پزشك و استاد فارماكولوژي دانشكده طب سنتي دانشگاه شاهد نيز در مورد تاثير طب ابنسينا در دنياي امروز سخن گفت و اظهار كرد: «تئوري سردي و گرمي غذا در طب ابنسينا در حال گسترش در جهان است و روشهايي مانند فستينگ كه از آموزههاي او الهام گرفته شده، در كشورهايي مانند آلمان و امريكا مورد استفاده قرار ميگيرد. وي همچنين خواستار توجه ويژه به سردي و گرمي غذا در طب و سبك تغذيه شد و گفت كه تئوري سردي و گرمي مواد غذايي در همه دنيا گسترش خواهد يافت. گفتني است نشست حكمت سينوي نه تنها فرصتي براي بررسي و بازخواني ميراث فلسفي و علمي ابنسينا بود، بلكه نشاندهنده اهميت نهادسازي و تداوم پژوهشها در اين حوزه است. اين نشست با حضور اساتيد برجسته و ارايه مقالات ارزشمند، گامي مهم در جهت احياي حكمت سينوي و معرفي آن به جامعه علمي جهاني بود.
میراث ابنسینا در ایران بهتر از هر جای دیگری فهمیده شده است، ولی از شرق تا غرب جهان نیز از این میراث و اندیشه بینصیب نماندهاند.
ابنسینا در مباحث فلسفی امروز میتواند به ما کمک کند و حرف برای گفتن دارد.
یکی از بحثهای اصلی فلسفه دین که از رشتههای پویای فلسفه است، موضوع تجربه عرفانی، تجربه دینی یا به تعبیری فلسفه عرفان است.
یکی از آثار مهم در حوزه فلسفه، کلام یا علوم اسلامی است و تصحیح متون کهن ازجمله فعالیتهای علمی ارزشمندی است که توسط اساتید و پژوهشگران انجام میشود.
امروز با یک فلسفه اسلامی در حال انجماد و یک فلسفهای که به درد موزه میخورد مواجهیم. فیلسوف ما ابنسیناست با چهرهای متفاوت که شباهتی با آنچه که خواندیم، ندارد.
فیلسوف کسی است که تمام داشتههای خود را تالیف کند، لذا ابنسینا فیلسوف است، چراکه این هنر را داشته است.
فلسفه عشق به خدا به نقل از فلاسفه غیرایرانی خدا موجودی است که دو ویژگی دارد؛ کامل است و شخص است. اینکه چرا خدا باید شخص باشد به دلیل ارتباط با جهان و انسان و داد و ستدی است که برقرار میکند.
هر سه دین بزرگ اسلام، مسیحیت و یهودیت به وجود خدا و شخص بودن او معتقدند و مهمترین حد واسط موجودیت خدا را عشق الهی میدانند که لازمه خداباوری است.
عشقی که ابنسینا در رساله العشق به خدا نسبت میدهد، با عشقی که در بحث ما وجود دارد تنها اشتراک لفظی است. ابنسینا در عشق خداوند از لفظ شوق استفاده میکند. به این معناست که، در عشق ابنسینا خداوند هیچ جهت نفسی وجود ندارد، جهت انتظاری وجود ندارد و کامل است.