سوالي تلخ و تكراري؛ چرا سرمايههايمان را مفت ازدست ميدهيم؟
فخري را به امريكاييها داديم تا نهم شويم!
گروه ورزش
تيم ملي شمشيربازي ايران در جام جهاني ايتاليا به جايگاهي بهتر از نهمي در بخش تيمي نرسيد. خبري كوتاه و شايد براي بسياري بياهميت، اما براي اهالي ورزش و به ويژه شمشيربازي هشداردهنده. در واقع اين نتيجه براي تيمي كه در المپيك خودش را شانس مدال ميدانست و تا آستانه كسب آنهم پيش رفت زنگ هشداري بلندتر از صداي شمشيرها در سالن مسابقات است! اين نهمي درحالي رقم خورد كه تا همين چند وقت پيش سكان هدايت اين تيم در دست مردي بود كه كارنامهاش مملو از افتخار و اعتبار بود؛ يعني پيمان فخري. پيمان فخري، سرمربياي كه با دانش و تجربه خود شمشيربازي ايران را به سطح جديدي رساند و نام ورزشكاران ايراني را در عرصه بينالمللي طنينانداز كرد. اما پس از المپيك به دلايلي نامشخص فدراسيون شمشيربازي ايران مسير جدايي را از او برگزيد و حالا فخري در ينگه دنيا مشغول تربيت نسل جديدي از شمشيربازان است.
فخري قبل از المپيك پاريس و در زماني كه تيم ملي شرايطي كاملا آشفته داشت دوباره هدايت مليپوشان را برعهده گرفت و در عرض دو ماه تيمي رقابتي ساخت كه روي سكوي چهارم المپيك قرار گرفت. تمام شمشيربازان تيم ملي اذعان داشتند كه اگر فخري زودتر آمده بود قطعا مدال به ايران ميرسيد. علي پاكدامن ستاره شمشيربازي ايران و كاپيتان تيم ملي بعد از المپيك فاش كرد كه رييس فدراسيون هر كار ميتوانسته كرده تا فخري به تيم ملي برنگردد. پاكدامن كه با يك مربي خارجي كار ميكرد و اعتقاد داشت اين مربي عليه تيم ملي ايران كار ميكند به ايسنا گفته بود: «حتي به رييس فدراسيون آقاي پورسلمان هم گفتم اين فرد نميخواهد كه ما موفق شويم و او دشمن ماست. در جام جهاني گرجستان زماني كه من با ساندرو بازادزه شاگرد ديگرش مسابقه داشتم، عليه من سه بار كارت گرفت اما رييس فدراسيون گفت كه هيچكس متوجه اين ماجرا نشود و زماني هم كه به او گفتم ميخواهم از فرانسه برگردم پاسخ داد، تحمل كنم. فكر ميكنم تمام اين اتفاقات براي اين بود كه پيمان فخري برنگردد. بايد از آقاي خسروي وفا و كيومرث هاشمي تشكر كنم كه كمك كردند پيمان فخري برگردد. اگر او زودتر برميگشت شرايط بهتر ميشد و ما راحت مدال المپيك ميگرفتيم.»
با اين حال اختلافات رييس فدراسيون شمشيربازي كاري كرد كه فخري مدتها از تيم ملي دور بماند و بعد از مدت كوتاهي از بازگشتش يعني پايان المپيك دوباره برود؛ اينبار به ايالاتمتحده!
فخري بعد از المپيك در مصاحبههاي مفصل اقدامات غيرسازنده فدراسيون شمشيربازي را برشمرد و در بخشي از اظهاراتش گفت: «بازگشت من به اصرار خود بازيكنان بود و فدراسيون هيچ علاقهاي به بازگشتم نداشت.» اين درحالي بود كه شمشيربازي ايران با كمك فخري براي نخستينبار صاحب نشان طلاي آسيا و برنز جهان شده بود.
درست در همان زمان كه تيم ملي ايران در ايتاليا براي كسب رتبههاي بالاتر مسابقات شمشيربازي تلاش ميكرد و در نهايت به جايگاه نهم بسنده كرد، شاگردان پيمان فخري در مسابقات پان امريكن، با درخشش و كسب مدالهاي رنگارنگ بار ديگر نام او را بر سر زبانها انداختند. در مسابقات شمشيربازي قهرماني جوانان پان امريكن كه به ميزباني پاراگوئه برگزار شد تيم جوانان امريكا با سرمربيگري پيمان فخري كه در امريكا مربيگري ميكند موفق به كسب دو مدال شد. در بخش انفرادي سابر جوانان، نيكولاس وانگ و كارتر بريئو كه شاگردان پيمان فخري هستند، مدال طلا و برنز گرفتند.
اين تضاد آشكار، سوالي تلخ را در اذهان عمومي تداعي ميكند كه چرا در كشورمان قدر سرمايههايي كه براي آنها هزينه هم كرديم را نميدانيم و به راحتي امثال پيمان فخريها را پس ميزنيم؟
تيم ملي شمشيربازي ايران با تركيب علي پاكدامن، فرزاد باهر، نيما زاهدي و محمد فتوحي (به عنوان نيروي تعويضي)، در بخش تيمي در رقابتهاي جهاني به ميدان رفت و در بخش انفرادي همگي از دور رقابتها كنار رفتند. اين عملكرد اگرچه نميتواند بهطور كامل به جانشين فخري يعني محمد رهبري نسبت داده شود اما به خوبي نشان ميدهد كه جاي خالي پيمان فخري، مربي كاربلد و باانگيزه كه سالها در كنار اين بچهها بود، در تيم ملي ايران به شدت احساس ميشود.
رهبري كه پس از فخري هدايت تيم را در شرايطي عجيب برعهده گرفته قطعا تلاش خود را براي ارتقاي سطح شمشيربازي ايران به كار بسته است، اما واقعيت اين است كه ساختن يك تيم بزرگ و حفظ آن در اوج نيازمند زمان تجربه و دانش فني بالايي و ارتباط خوب و حرفهاي بين اعضاي تيم است كه پيمان فخري به خوبي از آن برخوردار بود.
نهمي ايران در جام جهاني ايتاليا، تنها يك عدد نيست. اين نهمي نمادي است از فرصتهايي كه به سادگي از دست ميروند. نمادي است از بيتوجهي به سرمايههاي انساني كه ميتوانند ورزش ايران را به قلههاي افتخار برسانند. نمادي است از اينكه گاهي اوقات به جاي حفظ و حمايت از افراد موفق راه جدايي را انتخاب ميكنيم و بعد افسوس گذشته را ميخوريم. اين اتفاق در رشتههاي ديگر و حتي خارج از ورزش هم رخ ميدهد، اما مشخص نيست چرا يكبار براي هميشه از اين اشتباه درس نميگيريم. البته در فراري دادن نخبهها يد طولايي داريم و موضوع به امروز و ديروز ختم نميشود، اما كاش در خط فكري تصميمگيرندگان تغييري ايجاد شود تا از اين پس دقت نظر بيشتري در اين خصوص صورت بگيرد.