• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۰ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6002 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۰ اسفند

راستي‌آزمايي و پژوهش تاريخي

محسن آزموده

راستي‌آزمايي يا «فكت چكينگ» (به زبان «علما»ي امروزي) اين روزها خيلي باب شده، به ويژه در بررسي‌هاي تاريخي. تا از واقعه يا رويدادي در گذشته صحبت به ميان مي‌آيد، عده‌اي مي‌گويند: واقعا؟ اتفاق افتاده؟ درسته؟ كي ديده؟ شواهدش كجاست؟ خوشبختانه مردم ديگر خيلي راحت گزارش‌ها و روايت‌هاي مربوط به گذشته را قبول نمي‌كنند و دنبال شاهد و دليل و مدرك و سند مي‌گردند. اصلا يك عده كار و بارشان همين شده كه به راستي‌آزمايي يا به قول معروف فكت چكينگ مي‌پردازند. اين اتفاق بسيار خجسته و ميموني است و مي‌توان آن را گام اول در هر پژوهش تاريخي دانست. اينكه آدم‌ها نسبت به هر آنچه مي‌شنوند و مي‌خوانند، مشكوك باشند و از گوينده يا نويسنده دليل و مدرك بخواهند، خيلي خوب است، خصوصا در تاريخ كه عموما وقايع گذشته را روايت مي‌كند. بالاخره وقتي كسي خبري از گذشته مي‌شنود، بايد راستي‌آزمايي كند و از چند و چون آن واقعيت از منظرهاي مختلف سر در آورد. شايد اصلا آن اتفاق رخ نداده يا شايد به گونه‌اي ديگر از آنكه راوي مي‌گويد، به وقوع پيوسته است. اما راستي‌آزمايي يا فكت چكينگ تمام تاريخ پژوهي نيست. گام‌هاي بعدي و بعضا مهم‌تري هم هست. امروزه با هوش مصنوعي و در دسترس بودن حجم عظيمي از داده‌ها، راحت يا دشوار مي‌توان هر خبري را در اينترنت آزمود و اطلاعاتي متفاوت از آن گردآوري كرد و روايت‌هاي مختلف آن را جست و با يكديگر مقايسه كرد. البته اين به معناي بي‌ارزش قلمداد كردن كار پژوهشگران سختكوشي نيست كه اين داده‌ها و روايت‌ها را گردآوري مي‌كنند و در اختيار ديگران مي‌گذارند. اما تاريخ پژوه در قدم‌هاي بعدي بايد بكوشد نشان بدهد كه به فرض صحت يك واقعه، چرا و به چه علت آن واقعه رخ داده و چه علل و عواملي به وقوع آن رويداد انجاميده.  در مورد روايت‌هايي هم كه مشهور شده‌اند، اما اكنون معلوم شده «واقعا» رخ نداده‌اند يا به آن شكل خاصي كه راوي مي‌گويد، به وقوع نپيوسته‌اند، بايد تحقيق كرد كه چرا مشهور شده اند؟ به عبارت ديگر مورخ نبايد با معياري صفر و يكي، روايت‌ها را به راست و دروغ تقسيم كند و دروغ‌ها را به تعبير غلط به زباله دان تاريخ بيندازد، بلكه به جاي آن بايد به اين پرسش پاسخ بدهد كه چرا و چگونه يك روايت مشهور و واقعي پنداشته شده. براي مثال امروز تقريبا همه مي‌دانيم كه داستان سه يار دبستاني و قرار مدار گذاشتن سه چهره مشهور تاريخي يعني خواجه نظام‌الملك و حسن صباح و حكيم عمر خيام در نوجواني و در مدرسه، حكايتي تخيلي است و به دلايل مختلف امكان وقوع نداشته. اما تاريخ‌پژوه بايد به اين سوال پاسخ بدهد كه چرا چنين قصه‌اي اين‌چنين بر سر زبان‌ها افتاده است؟ يا بسياري نشان داده‌اند كه ماجراي مشهور سفارش سرايش شاهنامه توسط محمود غزنوي به ابوالقاسم فردوسي و بعد از آن زير قول زدن محمود و هجويه سرايي حكيم در ذم و ملامت محمود درست نيست. اما چرا اين قصه اين‌قدر قبول عام يافته و قرن‌ها از سوي عموم به عنوان حقيقتي تاريخي پذيرفته شده؟ تنها با پاسخ به اين سوال‌هاست كه فهمي ژرف و دقيق از تاريخ به دست مي‌آيد، در غير اين صورت به گزارشگري بدل مي‌شويم كه فقط آنچه را بيشتر به نظر واقعي مي‌آيد، بيان كرده. با تاكيد بر اين نكته كه نفس اين گزارشگري صد البته عملي بسيار ارزشمند و حائزاهميت است و به هيچ عنوان نبايد آن را تحقير كرد و تخفيف داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون