• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۳ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6005 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۳ اسفند

اقتصاد در اغما نوروز در سكوت

قادر باستاني‌تبريزي

با نزديك شدن به سال نو، شهرها با نمادهاي عيد رنگ تازه‌اي گرفته‌اند. خيابان‌ها بوي بهار مي‌دهند و تقويم به لحظه‌اي نزديك مي‌شود كه اميد به يك آغاز تازه را زنده مي‌كند، اما پشت اين همه رنگ و نور، چهره‌هاي خسته‌اي را مي‌بينيم كه بيش از هميشه نگران روزهاي پيش‌رو هستند. مردمي كه اميدشان به نقطه‌اي رسيده است كه لابد آرزو مي‌كنند اوضاع از اين بدتر نشود. آنها در كشاكش دشوار زندگي، چشم به راه تغييرات واقعي هستند. بازار هم كه برويد، شلوغ ‌است، اما شور و حال هميشگي را ندارد. قيمت‌ها گران و جيب‌ها خالي است. مردم آرام و محتاط خريد مي‌كنند، قيمت‌ها را مي‌سنجند و گاهي فقط عبور مي‌كنند. گرچه هزينه‌ها بالا رفته، اما هنوز هم اميد به بهبود در نگاهشان ديده مي‌شود. آنها تلاش مي‌كنند در اين روزهاي سخت، حال و هواي عيد را براي خود و خانواده‌هايشان زنده نگه دارند. مراكز خريد آنچنان كه بايد پررونق نيستند، اما زندگي ادامه دارد. برخي با برنامه‌ريزي دقيق و صرفه‌جويي تلاش مي‌كنند سال جديد را با آرامش بيشتري آغاز كنند، در حالي كه برخي ديگر در رفاه بي‌دغدغه به استقبال نوروز مي‌روند. شكاف اقتصادي همچنان پابرجاست و گاهي عميق‌تر هم مي‌شود. در چنين شرايطي، مردم مدام با اخبار فساد و ناكارآمدي مواجه مي‌شوند؛ اخباري كه انگار به بخشي از زندگي روزمره تبديل شده و اعتماد عمومي را خدشه‌دار كرده است. با اين‌ حال، جامعه همچنان ايستاده و اميد به تغيير را از دست نداده است. مردم باوجود تمام سختي‌ها، همچنان براي آينده‌اي بهتر تلاش مي‌كنند. آنها چشم ‌انتظار تصميمات و اقداماتي هستند كه بتواند بار مشكلات را سبك‌تر كند و عدالت و رفاه را به زندگي‌شان بازگرداند. اميد، هر چند كمرنگ، اما هنوز زنده است. تاريخ نشان داده كه در دوره‌هاي سختي، مردم زماني اين دشواري‌ها را تاب مي‌آورند كه بدانند مسير پيش‌رو به سوي آينده‌اي روشن و اهدافي بلندمدت است. 

نمونه بارز آن، ايستادگي مردم تبريز در دوران استبداد صغير بود. مشروطه‌خواهان يك‌سال در محاصره ماندند، گرسنگي كشيدند و حتي يونجه خوردند، اما چون باور داشتند كه مبارزه‌شان براي آزادي و حقوق ملت است، تسليم نشدند.
اما امروز شرايط متفاوت است. بخشی از مردم  دليل چندان مشخصي براي تحمل اين سختي‌ها نمي‌بينند، به‌ويژه وقتي شاهد گسترش نابرابري‌ها هستند. برخي از تحريم‌ها سود مي‌برند و ثروتشان روزبه‌روز بيشتر مي‌شود، در حالي كه اكثريت جامعه زير بار مشكلات اقتصادي خم شده‌اند. آنچه بيش از پيش به چشم مي‌آيد، ناكارآمدي در مديريت بحران و افزايش رانت‌خواري است. در اين ميان، جامعه نيازمند سياست‌هايي شفاف و تصميماتي است كه اميد را احيا كند و عدالت را به مسير خود بازگرداند.
درس‌هايي كه از تاريخ مي‌توان گرفت، روشن است. دوران فتحعلي‌شاه قاجار، زماني كه ايران درگير جنگ‌هاي طولاني با روسيه بود، نشان داد كه تصميمات احساسي و عدم توجه به واقعيت‌هاي سياسي و اقتصادي، چه عواقب سنگيني دارد. اگر خردورزي جايگزين هيجان و تبليغات سياسي مي‌شد، شايد آن جنگ‌ها كه نتيجه‌اي جز ضعف بيشتر ايران نداشت، هرگز رخ نمي‌داد. امروز نيز نياز به همان خردورزي داريم. نبايد تصميماتي بگيريم كه كشور را در مسيرهاي غيرقابل بازگشت قرار دهد.
اين روزها، مردم از مسوولان خود انتظار دارند كه اولويت را به بهبود معيشت عمومي بدهند، عدالت را در توزيع ثروت رعايت كنند و راه را بر فساد اقتصادي ببندند. تصميمات كلان كشور بايد بر اساس منافع ملي و نيازهاي عمومي اتخاذ شود، نه صرفا براي گروه‌هاي خاص. تنها در اين صورت است كه اميد به آينده احيا مي‌شود و مردم مي‌توانند نوروزي واقعي را جشن بگيرند.
مدل اقتصادي كنوني ديگر پاسخگوي نيازهاي جامعه نيست. كاهش قدرت خريد دولت، فساد سيستماتيك و بحران اقتصادي، موجب تضعيف ساختارهاي حمايتي و فروپاشي شبكه‌هاي توزيع رانت شده است. اين وضعيت نه‌تنها پايگاه اجتماعي دولت را متزلزل كرده، بلكه به فرسايش اعتماد عمومي و بحران مشروعيت دامن زده است. در چنين شرايطي، بازسازي رابطه حكومت و مردم ضروري است و اين مهم، تنها با اصلاحات جدي و سياست‌هاي شفاف محقق خواهد شد.
يكي از راه‌هاي ايجاد ثبات و بازگرداندن اميد، بازتعريف قرارداد اجتماعي است. در گذشته، توزيع رانت ابزاري براي كسب رضايت سياسي و حفظ انسجام اجتماعي بود، اما امروز اين مدل كارايي خود را از دست داده و نيازمند اصلاحي بنيادين است. تجربه تاريخي نشان داده كه چنين قراردادهايي، در مقاطعي خاص توانسته‌اند بحران‌هاي اجتماعي را مديريت كنند، اما اگر اين فرآيند نهادينه نشود و در مسير عدالت و شفافيت قرار نگيرد، نمي‌تواند به راهكاري پايدار تبديل شود. اكنون زمان آن رسيده كه به جاي راه‌حل‌هاي موقت، سياست‌هايي پايدار و عادلانه در پيش گرفته شود.
در گذشته، توزيع رانت در فضايي كنترل ‌شده و با هدايت چهره‌هايي چون هاشمي‌رفسنجاني، به حفظ اتحاد سياسي كمك مي‌كرد، اما امروز با شكاف‌هاي عميق ميان جريان‌هاي سياسي و اولويت ‌يافتن منافع گروهي بر مصالح عمومي، اين مدل ديگر كارآمد نيست. در نبود شخصيت‌هايي كه توان مديريت اين فرآيند را داشتند، خطر آن وجود دارد كه راهكارهاي پيشين نه‌تنها اثرگذار نباشند، بلكه نتايجي غيرمنتظره به همراه داشته باشند. 
اكنون نظم اجتماعي و سياسي كشور شكننده‌تر از گذشته شده و بي‌اعتمادي رو به افزايش است. بازنگري در مدل‌هاي توزيع امتياز و بازسازي پيمان اجتماعي ضرورتي انكارناپذير است تا ثبات و همگرايي دوباره شكل گيرد. تحويل سال ۱۴۰۴ فرصتي براي بازنگري در رويكرد‌هاي گذشته است. راه برون‌رفت از بحران‌ها، بهبود حكمراني، تقويت فرهنگ گفت‌وگو و اميدآفريني است. در جامعه‌اي كه تشكل‌هاي صنفي و احزاب سياسي واقعي حضور موثري ندارند، نمايندگي مردم مخدوش و گفت‌وگو ناممكن مي‌شود. رفع اين موانع، نخستين گام براي عبور از بحران‌هاست. بايد اميد داشت كه تصميم‌گيران راهي براي كاهش فشارهاي اقتصادي بيابند. مردم ايران شايسته زندگي بهترند و انتظار دارند صدايشان شنيده شود. اميد كه سال جديد، آغازي براي تغييرات مثبت باشد.
اميد، اگرچه در ميان دشواري‌ها كمرنگ شده، اما هنوز زنده است. آينده را نمي‌توان با تصميمات كهنه و سياست‌هاي ناكارآمد ساخت. اگر اراده‌اي براي تغيير باشد، مردم نيز براي ساختن فردايي بهتر همراه خواهند شد. نوروز ۱۴۰۴ فرصتي براي بازنگري است؛ فرصتي كه اگر از دست برود، شايد ديگر بازنگردد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون