امتناع عدول از فتوا
حتي روسيه بهرغم شكستهايي كه در برخي از مقاطع در جنگ با اوكراين خورد به سوي اين بمب نرفت و نخواهد رفت. اگر ايران در منطقه خاورميانه دنبال دفاع از وضع موجود و جلوگيري از پيشروي بيشتر اسراييل باشد، دسترسي به چنين بمبي شايد معنادار بود، ولي اگر هدف نابودي اسراييل باشد كوشش براي ساخت آن نقض غرض ميشود و اين نكتهاي است كه حتما مورد توجه مقام رهبري بوده است و بهتر از همه ميدانند كه راهحل مساله منطقه و اسراييل بمب هستهاي نيست.
اكنون اين پرسش مطرح ميشود كه چه بايد كرد؟ يا چه ميتوان كرد؟ بهتر است بگوييم كه چه نبايد كرد. نخست حرفهايي نزنيم كه از ابتدا ميدانيم شدني نيست و بايد از آنها عقبنشيني كنيم. نفوذ اطلاعاتي آنها هم به اندازهای هست كه فرق شعارهاي واقعي و توخالي را بدانند. نكته دوم اينكه حمايت چين و روسيه يا حداقل مخالفت آنان با سياستهاي رسمي ايالات متحده هم مشروط به رعايت نكاتي است. فراموش نكنيد كه در جريان صدور قطعنامههاي اوليه شوراي امنيت اين دو كشور در كنار غرب راي مثبت عليه ايران ميدادند چون مقوله هستهاي خط قرمز همه آنها است و نظام بينالملل خود را ملتزم به جلوگيري از اشاعه آن ميداند. مگر اينكه زورش نرسد، مثل هند و پاكستان. اين مورد هم ريشه در جهان دوقطبي و رقابت شديد ميان چين و هند داشت. بنابراين روي حمايت چين و روسيه در اين مورد خاص نبايد هيچ حسابي باز كرد.
نكته سوم، ناكارآمدي سياست بازدارندگي با اتكاي صرف به صنعت هستهاي است. اين مدت طولاني تنش و بيثباتي در روابط خارجي، كشور را مستهلك كرد و در ادامه بيشتر ميكند و همين عامل مهمي در تضعيف بازدارندگي كشور ميشود، پس بايد سياست را بهبود بخشيد. جلوي ضرر را هر جا بگيريم، سود است. چهارم از طرح مسائل حاشيهاي و بيهوده پرهيز و به شعور مخاطبان احترام گذاشته شود. اينكه آقاي لاريجاني موضوع منافع اقتصادي ميان دو كشور ايران و امريكا را به ميان كشيد حرف جالب و مهمي براي اين زمان نيست.
آن روزي كه حتي با خريد هواپيماي مسافربري و خودرو و كالاهاي آنها مخالفت ميشد در حالي كه به برخي از آنها نياز شديدي هم داشتيم فراموش نشده است. پس بهتر است قدري فكر كنيم كه طرف مقابل اگر فهم و درك بالاتري از ما نداشته باشد از ما كمتر هم نميفهمد. به علاوه امروز رسانه عمومي ايران ترامپ را به ترور تهديد ميكند و صداي شما هم در نميآيد. چگونه انتظار داريم كه بقيه حرفها را باور كنند؟
جزييات فني اين تغيير چيست؟ دقيق نميدانم. بايد به مسوولان امر و كارشناسان ارجاع داد و مشاركت عمومي را هم پذيرفت تا بهترين مسير ممكن را كه ميتوانند انتخاب كنند و ما نيز بايد به طور كامل حمايت كنيم.