• 1404 يکشنبه 24 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6016 -
  • 1404 شنبه 23 فروردين

«اعتماد» گزارش مي‌دهد

نيم قرن مذاكره

مروري بر مذاكرات مستقيم و غيرمستقيم و رسمي و غيررسمي بين ايران و امريكا و درهاي نيمه باز ديپلماسي

گروه گزارش 

مرور نيم قرن مذاكرات رسمي و غيررسمي بين ايران و امريكا فارغ از اسامي و تعابير يك تصور روشن دارد؛ انتقادهاي تند طرفين از يكديگر. روندي كه البته از نخستين ماه‌هاي بعد از انقلاب در ايران آغاز شده و نام‌هاي زيادي را درگير خود كرده است.

با اين وجود مرور ادبيات ايران حتي در فضاي انقلابي سال‌هاي پاياني دهه 50 و سال‌هاي نخست دهه 60 نشان مي‌دهد كه ايران هرگز در مذاكره را نبسته است. يك هفته پس از پيروزي انقلاب مهندس مهدي بازرگان، نخست وزير دولت موقت در مصاحبه‌اي با نيويورك تايمز گفته بود: «دولت ايران مشتاق است روابط خوب خود با امريكا را از سر بگيرد.»

يكي از نخستين ملاقات‌ها پس از پيروزي انقلاب، ديدار صدرحاج سيدجوادي، وزير دادگستري دولت موقت با كاردار سفارت امريكا بود؛ در اين ديدار سيدجوادي با اشاره به پيشينه مثبت روابط ايران و امريكا، ذكر كرد دليلي براي نداشتن روابط نزديك و سودمند دوجانبه وجود ندارد.

ديدار بعدي، مذاكرات بازرگان با برژينسكي، معاون امنيتي كارتر بود. دولت الجزاير براي شركت در سالگرد استقلال خود از سران برخي كشور‌ها ازجمله نخست‌وزير ايران دعوت به عمل آورده بود كه در حاشيه اين مراسم و در روز ۱۰ آبان ۵۸ بازرگان مطابق آنچه پيش از سفر با سفارت امريكا در تهران هماهنگ شده بود با برژينسكي ديدار و گفت‌وگو كرد؛ هرچند كه هيچ ‌وقت جزييات اين ديدار به ‌طور كامل مشخص نشد.

 

بيانيه الجزاير؛ نخستين توافق رسمي بين ايران و امريكا

تسخير سفارت امريكا اما فرم تازه‌اي به روابط دو كشور داد و البته براي نخستين‌بار مذاكراتي رسمي را بين دو كشور شكل داد؛ مهرماه سال ۵۹ كميسيون ويژه‌اي جهت رسيدگي به اين مساله تشكيل شد كه آيت‌الله خامنه‌اي، محمد موسوي خوئيني‌ها، محمد يزدي، علي‌اكبر پرورش، سيدمحمد خامنه‌اي، سيدمحمدكاظم موسوي بجنوردي و علي‌اكبر ناطق نوري اعضاي آن بودند. در ادامه، اما بهزاد نبوي مسوول مذاكره با امريكا شد كه در نهايت با ميانجي‌گري الجزاير، باعث ثبت بيانيه الجزاير در تاريخ شد.

مسوول امريكايي مذاكره‌كننده اين قرارداد، قائم‌مقام وزير امور خارجه ايالات متحده امريكا، وارن كريستوفر و نماينده الجزاير براي ميانجيگري، محمد صديق بن يحيي، وزير خارجه الجزاير بود. مذاكرات و امضاي اين قرارداد نيز در منزل سفير ايالات متحده در الجزاير صورت پذيرفت.

به موجب اين بيانيه بنا بود بسياري از محدوديت‌هاي ايجاد شده از سوي امريكا منتفي شود اما اين امر شامل تحريم‌هاي اعمال شده نظامي و ارسال تسليحات به ايران نمي‌شد و به مفاد خود اين بيانيه نيز از سوي امريكا عمل نشد.

 

مك فارلين؛ رسوايي يا توافق؟

ماجراي ايران كنترا كه به ماجراي مك‌فارلين و ماجراي ايران گيت نيز معروف است، مربوط به يكي از پيچيده‌ترين مذاكرات صورت گرفته بين ايران و امريكا است. ماجراي سفر مك فارلين، مشاور امنيت ملي رييس‌جمهوري وقت امريكا به ايران و مبادله سلاح در قبال آزادسازي گروگان‌هاي امريكايي در لبنان، همچنان محل بحث و گفت‌وگو است. سفر محرمانه مك فارلين به تهران در 1365 و در بحبوحه جنگ ايران و عراق انجام شد.

سفر مك فارلين به ايران با همراه داشتن كيك كليد به نشانه گشايش روابط ميان دو كشور يكي از نقاط مهم اين ماجرا محسوب مي‌شود؛ گفته مي‌شود حسن روحاني، محمدعلي هادي نجف‌آبادي، محسن كنگرلو، احمد وحيدي و فريدون وردي‌نژاد مقاماتي هستند كه در جريان مذاكرات اين سفر حضور داشته‌اند.

آيت‌الله خامنه‌اي، رييس‌جمهور وقت در همان ايام پيرامون اين مساله تاكيد كردند: «من گزارش تاور را كه توسط هيات انتصابي از طرف ريگان تهيه شده خواندم و متوجه شدم كه جريان اين معاملات تسليحاتي در ميان مردم امريكا با آنچه مورد نظر ماست بسيار فرق دارد تا آنجا كه ما اطلاع داشتيم معامله تسليحات در قبال گروگان نبود چون براي سلاح‌هاي دريافتي پول پرداخت كرديم، اما فروشندگان اين سلاح‌ها همچنين از ما درخواست كردند كه از نفوذ خود براي آزاد‌سازي گروگان‌ها استفاده كنيم و چون مخالف چنين اقدامي نبوديم و هيچ اشكالي در كمك به آزادي گروگان‌ها نمي‌ديديم، موافقت كرديم بنابر اين معامله ما در قبال گروگان نبود بلكه با پرداخت پول بود و طرف معامله هم دلالان بين‌المللي بودند.»

 

تماس تلفني بوش پدر با هاشمي‌رفسنجاني

يكي از مشهورترين تعاملات ميان سران دو كشور در اين بازه تماس تلفني بوش با دفتر رياست‌جمهوري وقت است كه مطابق خاطرات هاشمي و بيان وي در خطبه‌هاي نماز جمعه، گويا فرد ديگري خود را به جاي رييس‌جمهور جا زده بود و با بوش صحبت كرده بود.

به جز اين مورد، اما مذاكرات متعدد و بعضا محرمانه ديگري در اين بازه ميان نمايندگان دو طرف صورت گرفت كه آزادي گروگان‌هاي امريكايي در لبنان را مي‌توان نتيجه آن دانست.

 

دولت اصلاحات؛ درهاي مذاكره نيمه بسته بسته شد

صبح روز دوم خرداد سال 1376 تقريبا تمامي كساني كه به سيد محمدخاتمي راي داده يا حتي او را كانديداي مطلوب خود نمي‌دانستند گزينه ديگري را انتخاب كرده بودند تصور مي‌كردند تشكيل دولتي با رياست او فتح بابي در روابط ايران و امريكا خواهد بود. در طرف ديگر اين معادله نيز پس از انتخاب كلينتون و رفتارهاي دولت اصلاحات اميدها براي بهبود روابط ايران و امريكا افزايش يافت.

از ديدار‌هاي مهم در اين بازه ملاقات كروبي، رييس وقت مجلس با نمايندگان امريكايي در حاشيه اجلاس پارلمان‌هاي جهان بود؛ اين ديدار اولين و آخرين گفت‌وگوي يك رييس مجلس با مقامات امريكايي محسوب مي‌شود.

در اين ايام، در ايران، دولت از تنش‌زدايي با غرب مي‌گفت و امريكا اظهار تأسف و عذرخواهي به علت رفتارهاي گذشته دولت امريكا در قبال ايران. وقتي آلبرايت، وزير خارجه دولت بيل كلينتون در فروردين‌ماه ۱۳۷۷ طي گزارشي از سياست خارجي امريكا به كنگره از وضعيت جديد در روابط ايران و امريكا تمجيد كرد و در سخنان خود درباره روابط دو كشور به ‌طور غيرمستقيم از سياست‌هاي گذشته امريكا در قبال ايران عذرخواهي كرد، بسياري مطمئن شدند كه اين مسير در روابط پرتنش دو كشور سهل‌تر از گذشته پيگيري خواهد شد.

آلبرايت سپس از ايراني‌ها دعوت كرد براي ترسيم يك نقشه راه منتهي به عادي‌سازي روابط به امريكا بپيوندند. بيل كلينتون مدتي بعد براي تأمين خواسته ايران در فروردين ۱۳۷۸ طي سخناني در كاخ‌سفيد اعلام كرد كه «ايراني‌ها حق دارند به خاطر آنچه كشور من يا فرهنگ من يا متحدان امروزي ايالات متحده ۵۰ يا ۶۰ يا ۱۰۰ يا ۱۵۰ سال پيش به سر كشورشان آورده‌اند، عصباني باشند اما اين مساله غير از اين است كه گفته شود ما كافريم و آنها برگزيده خداوند هستند .»

به دنبال تحركات و سخنان مساعد بيل كلينتون و مادلين آلبرايت در قبال ايران دولت امريكا تحريم‌هاي اقتصادي متوجه ايران را كاهش داد و مجوز فروش موادغذايي و پزشكي را به ايران صادر كرد. حدود سه ماه ديگر نيز وزارت امور خارجه امريكا به منظور كاهش تنش نام «سازمان مجاهدين (منافقين) خلق» را در ليست سازمان‌هاي تروريستي قرار داد.

كمال خرازي در آن دوران وزير خارجه بود و ازجمله حضور همزمان مقام‌هاي ايراني و امريكايي در اين دوران در كنفرانس‌ها و نشست‌هاي بين‌المللي، فضايي براي مراودات طرفين ايجاد كرد.

يكي از اين موقعيت‌ها در سال ۱۳۸۰ و كنفرانس بُن رقم خورد كه گزارش‌ها و اظهارنظرهاي متعددي درباره گفت‌وگوهاي غيررسمي و محرمانه بين دو كشور مخابره شد.

وقتي درهاي مذاكرات در حال باز شدن بودند انفجاري در عربستان فضاي مذاكره را بست. پرونده انفجار برج‌هاي «الخبر» در ژوئن ۱۹۹۶ (تير ۱۳۷۵) كه به كشته شدن ۱۹ امريكايي انجاميد.

پرونده انفجار برج‌هاي «الخبر» در ژوئن ۱۹۹۶ (تير ۱۳۷۵) كه به كشته شدن ۱۹ امريكايي انجاميده بود. سه سال بعد از وقوع انفجار برج‌هاي الخبر، اف‌بي‌آي بر مبناي نتايج بازجويي از كساني كه به خاطر نقش خود در انفجار در عربستان سعودي زنداني بودند ادعا كرد كه سپاه پاسداران ايران در اين ماجرا دست داشته است. اعلام اين جمع‌بندي در شرايطي كه پيشتر القاعده متهم رديف اول اين انفجار شناخته مي‌شد، آن هم درست در ميانه تلاش‌هاي دولت‌هاي بيل كلينتون و محمد خاتمي براي تنش‌زدايي از نظر بعضي از ناظران شك‌برانگيز بود. اما هر چه بود، تأثير خود را بر گام‌هاي لرزان دو طرف به سوي همديگر برجا گذاشت.

 

دولت بوش، دولت احمدي‌نژاد

و تنش‌هاي بي‌پايان

با روي كار آمدن دولت نهم جمهوري اسلامي ايران به رياست محمود احمدي‌نژاد و اولويت قرار دادن برنامه هسته‌اي ايران در صدر برنامه‌هاي سياست خارجي ايران، روابط ايران و امريكا تحت تأثير اين مساله بود؛ شروع مجدد غني‌سازي در نيروگاه نطنز و ساخت تأسيسات هسته‌اي ديگر همواره باعث تقابل اين دو كشور بود. حتي چند دور مذاكرات مستقيم محدود نمايندگان دو كشور در عراق بر سر مسائل امنيتي عراق نيز نتوانست تأثيري بر نزديك شدن ديدگاه‌هاي دو كشور نسبت به يكديگر شود.

پس از ۱۱ سپتامبر مبحث اصلي مورد مذاكره بين طرفين موضوع عراق بود؛ حسن كاظمي قمي، سفير وقت ايران در عراق به عنوان رييس هيات ايراني مذاكره‌كننده با امريكا در موضوع عراق مشخص شد و مذاكرات را پيش برد. آنچه موكدا بدان اشاره مي‌شود اين است كه تيم مذاكره‌كننده ايراني داراي يك خط قرمز مشخص بود: مذاكره تنها پيرامون عراق.

در اين دوره امريكا سياست پيچيده‌اي را پيش مي‌برد؛ از يك سو ايران را متهم به مداخله در عراق و حمايت از تروريسم مي‌كرد، از سوي ديگر به كنسولگري ايران در اربيل حمله و ۴ ديپلمات ايراني را اسير مي‌گرفت و با ايران پاي ميز مذاكره مي‌نشست. در نهايت، اما اين مذاكرات به نتيجه خاصي نرسيد چرا كه امريكا در مذاكرات صرفا به دنبال پيشبرد اهداف خود بود كه با اعتراض طرف‌هاي ايراني مواجه شد و به دليل همين يك‌سويه بودن، مذاكرات قطع شد.

در اين ايام سناتور‌هاي امريكايي نامه‌هاي متعددي براي مجلس هشتم ارسال كردند. از مهم‌ترين موارد رخ داده در اين مجلس ديدار و گفت‌وگوي سه تن از نمايندگان وقت محمدرضا تابش، غلامرضا مصباحي‌مقدم و كاظم دلخوش با يكي از نمايندگان كنگره امریکا در حاشيه سفرشان به اجلاس بانك جهاني و صندوق بين‌المللي پول بود.

 

اوباما؛ آغاز فصل نامه‌نگاري‌هاي رسمي

بين ايران و امريكا

با روي كار آمدن باراك اوباما، وي تلاش كرد در حالي كه از شيوه برخورد دولت جورج دبليو بوش فاصله بگيرد، اما كماكان همان سياست‌هاي رفتاري را دنبال كند.

اوباما در پيام نوروزي خود در سال ۱۳۸۸ خطاب به «مردم و رهبران ايران» گفت كه ايالات متحده مايل است جمهوري اسلامي ايران به جايگاه بحق خود در جامعه بين‌المللي دست يابد و اين حق شماست، اما اين حق با مسووليت‌هاي واقعي همراه است و نمي‌توان از راه ترور يا اسلحه به چنين جايگاهي دست يافت.

رهبر انقلاب در اولين روز سال ۱۳۸۸ در اقدامي نادر به پيام نوروزي باراك اوباما واكنش نشان دادند و با اشاره به حركات دولت اوباما براي «تعامل ديپلماتيك با ايران جهت حل مسائل مورد اختلاف دو كشور» تاكيد كردند: «آنها مي‌گويند به سوي ايران دست دراز كرده‌ايم و ما مي‌گوييم اگر امريكا در زير دستكش مخملي، دستي چدني را پنهان كرده باشد اين اقدام هيچ معنا و ارزشي ندارد.»

جان كري، وزير امور خارجه امريكا در يك كنفرانس مطبوعاتي كه با همتاي فرانسوي خود شركت كرد و گفت كه «باراك اوباما رسما اعلام كرده در صورت موافقت رهبر ايران به دنبال مذاكره دوجانبه با اين كشور است.»

شايد اوج روابط ايران امريكا به لحاظ سطح اين ارتباط در ارديبهشت ‌ماه سال ۸۸ كليد خورد، تاريخ ارسال نخستين نامه اوباما به رهبر انقلاب كه در نماز جمعه تاريخي خردادماه ۸۸ از سوي رهبري اشاره‌اي به آن نامه شد. دومين نامه اوباما شهريورماه ۸۸ ارسال شد، نامه‌اي كه در آن اوباما خواستار همكاري دو كشور شده و دوماه بعد رهبر انقلاب اشاره‌اي دوباره به اين نامه‌ها كرده و در ديدار دانش‌آموزان و دانشجويان خانواده شهدا صراحتا به آن پرداخته شد: «همين رييس‌جمهور جديد امريكا، حرف‌هاي قشنگي زد؛ به ما هم مكررا پيغام داد؛ شفاهي و كتبي كه بياييد صفحه را عوض كنيم، بياييد وضع تازه‌اي درست كنيم، بياييد در حل مشكلات عالم با همديگر همكاري كنيم؛ تا اين حد! ما هم گفتيم پيش‌داوري نكنيم؛ ما به عمل نگاه مي‌كنيم. گفتند، مي‌خواهيم تغيير ايجاد كنيم. گفتيم خوب، ببينيم تغيير را. از روز اول فروردين كه من در مشهد سخنراني كردم - گفتم اگر دستكش مخملي روي پنجه چدني كشيده باشيد و دست‌تان را دراز كنيد، ما دست‌مان را دراز نمي‌كنيم؛ اين هشدار را من آنجا دادم - الان 8 ماه مي‌گذرد. در طول اين 8 ماه، آنچه ما ديديم، برخلاف آن چيزي بود كه اينها به زبان، به‌ظاهر ابراز مي‌كنند.»

نامه سوم دي ماه 1390 فرستاده شد. علي مطهري، نماينده مجلس، اواخر دي ۱۳۹۰ در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس از نامه سوم باراك اوباما به رهبر انقلاب خبر داد. نامه سوم زماني ارسال شده بود كه مذاكرات هسته‌اي ميان ايران و قدرت‌هاي جهان عملا به بن‌بست رسيده و تنها توافق دو طرف در هر نشست بر سر زمان و مكان نشست بعدي بود.

نامه چهارم نوامبر ۲۰۱۴ در آستانه ضرب‌الاجل مذاكرات هسته‌اي ايران و گروه 1+5 فرستاده شد. برخلاف سه نامه قبلي كه خبر ارسال‌شان نخست از طرف منابع ايراني اعلام شده بود، اين دفعه رسانه‌اي امريكايي به نام وال استريت ژورنال خبر اين نامه را منتشر كرد.

۲۱ آبان‌ماه ۱۳۹۳، علي شمخاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي تاييد كرد كه ايران به برخي از نامه‌هاي اوباما پاسخ داده است و چند سال بعد در ارديبهشت‌ماه ۹۸ نيز در ديدار رهبري با كارگزاران نظام به نامه‌هاي اوباما و پاسخ به يكي از اين نامه‌ها اشاره شد: «اوباما كه ظاهرش خيلي اتو كشيده‌تر از اينها بود يك نامه فدايت شوم براي ما نوشت و بنده بعد از مدتي جوابي به او دادم. بلافاصله نامه دوم را نوشت، مي‌خواستم جواب بدهم كه فتنه ۸۸ پيش آمد و او با فراموش كردن همه آن حرف‌ها و ابراز ارادت‌ها، با خوشحالي به حمايت و دفاع از فتنه و فتنه‌گرها شتافت.»

 

تجربه برجام؛ نخستين مذاكره مستقيم و رسمي

طبق پيش‌بيني‌ها پس از پيروزي حسن روحاني، سرعت حل موضوع پرونده هسته ايران با 1+5 سرعت يافت. از بدو دولت اول روحاني تا امضاي برجام، با تمام مشكلات، روند مذاكرات با سرعت قابل توجهي به پيش مي‌رفت و براي اولين ‌بار پس از پيروزي انقلاب، وزيران امورخارجه ايران و امريكا پشت يك ميز ديده شدند.

پس از چندين دور مذاكره در وين، لوزان و ژنو، آخرين دور از مذاكرات برنامه هسته‌اي ايران و گروه 1+5 از ظهر روز شنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۱۵، در هتل كوبورگ در شهر وين اتريش با حضور جان كري، وزير امور خارجه ايالات متحده امريكا و محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران و هيات‌هاي كارشناسي دو طرف آغاز شد. ضرب‌الاجل تعيين ‌شده براي اين مذاكرات، روز سي‌ام ژوئن تعيين شده بود كه سه بار به ترتيب تا سوم، دهم و سيزدهم جولای تمديد شد. به تدريج و در روزهاي پاياني توافق برخي از وزراي خارجه گروه 1+5 نيز براي برداشتن گام‌هاي نهايي عازم وين شدند. در نهايت پس از چندين دور تمديد مذاكرات در سه‌شنبه ۲۳ تير ۱۳۹۴ (۱۴ جولای ۲۰۱۵)، توافق جامع هسته‌اي وين كه در اصطلاح برنامه جامع اقدام مشترك يا برجام ناميده مي‌شد، در وين اتريش بين ايران، اتحاديه اروپا و گروه 1+5 منعقد شد.

پس از امضاي برجام نيز مردم در شهرهاي مختلف به پايكوبي و شادي پرداختند. همزمان از آن سو، انتقادات منتقدان برجام تندتر از قبل شد و به نقد و تخريب برجام پرداختند. در امريكا نيز مخالفان برجام اقدامات مختلفي را براي اختلال اتخاذ كردند.

 

خروج از برجام و مذاكرات ادامه‌دار و بي‌نتيجه

تلاش امريكا براي خروج از برجام برنامه‌اي بود كه دونالد ترامپ از زمان شركت در انتخابات رياست‌جمهوري امريكا در سر داشت. در نهايت در ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ دولت ايالات متحده امريكا رسما از برجام خارج و بازگشت تحريم‌ها به صورت گذشته را اعلام كرد و براي انجام مجدد مذاكرات در صورت تمايل ايران اعلام آمادگي کرد. مذاكراتي كه در دولت بعدي يعني بايدن نيز ادامه پيدا كرده اما تا به امروز به نتيجه‌اي نرسيده است. آيا عمان فصل جديدي در توافق‌هاي انگشت‌شمار ايران و امريكا خواهد بود؟

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون