چند نكته در باب رفتار با منتقدان
احمد شيرزاد
كليت بحث منتقدان دولت به جناحهاي رقيبي بازميگردد كه در انتخابات سال 92 مقابل كانديداتوري حسن روحاني قرار داشتند. بايد به اين نكته توجه كرد كه اگرچه حسن روحاني به عنوان رييسجمهوري با اكثريت آرا انتخاب شد اما مخالفاني هم داشت كه پس از اتفاقات سال 88 تصور ميكردند در هر انتخاباتي ديگر برنده هستند اما پيش بيني نميكردند كه خيزشهايي كه از اواخر سال 91 در كشور آغاز شده بود منجر به پيروزي حسن روحاني شود. مشابه چنين خيزشي را ما در سال 76 نيز مشاهده كرده بوديم كه منجر به روي كار آمدن دولت اصلاحات شد. در نهايت بايد به اين كليت اعتقاد داشته باشيم كه مخالفان دولت يازدهم مخالفاني جدي هستند كه به گروه كوچكي از منتقدان ختم نميشوند و براي كسب كرسيهاي قدرت برنامهريزي دارند. مساله هستهاي يك عرصه بسيار مهم بود كه دولت در اين عرصه توانست به وعدهاي كه داده بود عمل كند و يكي از شديدترين معضلات كشور را به سوي حل شدن پيش ببرد. به اين نكته توجه كنيم كه اگر بحث هستهاي منجر به يك توافق قطعي شود و آثار و نتايج آن در كشور به چشم بخورد دولت تقويت ميشود و قدرت خواهد گرفت كه اين همان مسالهاي است كه منتقدان آن را بر نميتابند و تلاش ميكنند با آثار آن برخورد كنند. بدون شك منتقدان دولت در شرايطي كه ايران در انزواي سياسي باشد و فضاي تحريمها وجود داشته باشد بيشتر مجال حضور دارند. دولت اما بايد به اين نكته توجه كند كه مهمترين وظيفهاش موفق شدن است و تمامي مسائل هم به مساله هستهاي ختم نميشود. دولت بايد در عرصه اقتصادي نيز تلاشهاي لازم را انجام دهد تا آثار اقتصادي آن در زندگي مردم نيز نمايان شود. مديران اقتصادي و استانداران دولت بايد با قدرت و استحكام كارشان را پيش ببرند. در شرايط فعلي نيز مهمترين نكتهاي كه مردم بايد آن را حس كنند اين است كه دولت در حال كار كردن است و مردم بايد تفاوت شعار و عمل را متوجه شوند. مساله ديگري كه دولت بايد به آن توجه كند تبليغات است. در بحث تبليغات دولت مقداري ضعيف عمل ميكند و در برابر هجمه تبليغاتي كه منتقدان دولت وارد ميكنند آنچنان كه لازم است توان رقابت ندارند. اين در حالي است كه دولت بايد در چند عرصه تبليغاتي به صورت جديتري وارد شود. يكي از اين عرصهها در بحث تقابل و چالش با افرادي است كه شبهاتي را در مورد دولت مطرح ميكنند. دولت بايد مداما اين اتهامات را رصد كند اما چنين كاري انجام نميدهد. دولت بايد يك تيم داشته باشد تا به صورت شبانهروزي صدا و سيما را رصد كنند تا اگر شبههافكني در مورد دولت صورت ميگيرد پاسخ لازم را بدهند. بدون شك اگر دولت در مورد هر شبههافكني و اتهامي پاسخ جدي بدهد شرايط متفاوتتر خواهد شد. دولت حتي بايد از صدا و سيما وقت بخواهد تا به اتهامات پاسخ بدهد تا شرايط براي دولت بهتر شود. در نتيجه مديران دولت نبايد در برابر تبليغات منفي كه عليهشان صورت ميگيرد بيتفاوت باشند. رسانههاي منتقدان تندرو در فضاي مجازي هم بخش ديگري از اين منتقدان را تشكيل ميدهند كه البته چون مخاطب آنچناني ندارند زياد نگرانكننده نيستند. اما دولت به هيچ عنوان نبايد در برابر موجهاي تبليغاتي اتهامي ساكت بنشيند. ما با بخشي از منتقدان در مجلس هم مواجه هستيم. مجلس جايگاهي خاص و ويژه دارد كه برخي اوقات از تريبون آن اتهاماتي عليه دولت مطرح ميشود اما دولت پاسخ قوي براي آنها ندارد. دولت بايد ضمن تعامل قوي كه با مجلس برقرار ميكند براي شبهههاي نمايندگان هم پاسخ داشته باشد. بايد از همين طريق با نمايندگان ارتباط گرفت چرا كه دولت ناچار به همكاري با اين مجلس است. شخص رييسجمهور و اعضاي هيات دولت بايد ارتباط قويتري هم با بدنه مردم داشته باشند. از طريق كنفرانسهاي مطبوعاتي نيز ميتوانند بسياري از امواج منفي منتقدان را خنثي كنند. در نهايت بايد بگويم كه اين دولت، دولت زبانداري نيست هرچند كه شخص رييسجمهور بسيار خوش زبان است اما ساير دولتيها پاسخي براي اتهامات و شبههافكنيها ندارند كه لازم است در نيمه دوم عمر دولت اين رويكرد اصلاح شود.