واقعيت برجام؛ معامله
سخنان رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي خبرگان رهبري كه روز پنجشنبه گذشته انجام شد، واقعيت برجام يا همان توافق وين را از منظر ايران به خوبي نشان داد. برجام يك معامله يا به تعبير روشنتر يك بيع يا خريد و فروش است. چيزي داده شده و در برابرش چيزي نيز گرفته شده است. ايشان به صراحت تاكيد كردند كه «اگر قرار است چارچوب تحريمها حفظ شود، پس ما براي چه مذاكره كرديم؟ و اين، كاملا مخالف علت حضور جمهوري اسلامي ايران در مذاكرات است زيرا هدف از مذاكرات برداشته شدن تحريمها بود... اگر ما در مذاكرات در برخي موارد كوتاه آمديم و برخي امتيازات را داديم عمدتا براي اين بود كه تحريمها برداشته شود وگرنه چهلزومي به حضور در مذاكرات بود؟... اگر قرار است تحريمها برداشته نشود، پس معاملهاي هم در كار نخواهد بود، بنابراين بايد تكليف اين موضوع مشخص شود... اگر قرار است تحريمها تعليق شوند، ما هم اقداماتي را كه بايد انجام دهيم، در حد تعليق و نه در سطح اقدام اساسي بر روي زمين، انجام خواهيم داد...»اين جملات روشن است كه رفتار ايران به تناسب رفتار طرف مقابل است و ماهيت اين توافق يك معامله است و در هر معاملهاي چيزي داده و چيزي گرفته ميشود، بنابر اين افرادي كه ميخواهند در اين مورد نقد كنند بايد به موازنه اين خريد و فروش بپردازند و نه در اصل ماجرا. ولي در اين ميان يك مساله مهم كه در سخنان ايشان بود، بحث امكان بررسي برجام در مجلس بود، از اين نظر اشاره داشتند كه «درخصوص ابعاد حقوقي و قانوني اين موضوع و اقتضائات آن، بايد صاحبنظران و كارشناسان حقوقي نظر دهند اما از نگاه كلي، من معتقدم و به آقاي رييسجمهور هم گفتهام كه مصلحت نيست مجلس شوراي اسلامي از موضوع بررسي برجام كنار گذاشته شود...»ايشان با تاكيد بر لزوم ورود مجلس به موضوع بررسي برجام، در عين حال خاطرنشان كردند:« من در مورد نحوه بررسي و اينكه آن را رد يا تصويب كنند هيچ توصيهاي به مجلس ندارم و اين، نمايندگان ملت هستند كه بايد تصميم بگيرند.» با توجه به اينكه آقاي رييسجمهور و دولت گمان ميكردند كه بررسي اين مساله در مجلس ممكن است تبعات و الزامات حقوقي براي دولت داشته باشد و علاقهاي به بررسي آن در مجلس نداشتند از اين رو براي رفع اين نگراني ميتوان تمهيداتي انديشيد كه اين مشكل ايجاد نشود..
همچنان كه در قرارداد الجزاير، موضوع آزادي گروگانها، نيز مجلس درباره اصل آن توافق وارد نشد، فقط به دولت اجازه داد كه به حلوفصل اختلافات اقدام كند، ولي آن مصوبه مجلس اول به منزله حمايت و تاييد مجلس بود، بدون آنكه براي دولت بار حقوقي داشته باشد. ولي از لحاظ سياسي هم تصويب مجلس به نفع برجام است. اول از همه اين ذهنيت را از خود دور كنيم كه مجلس ممكن است آن را رد كند، زيرا مفاد اظهارات مقام معظم رهبري نشان ميدهد كه در همه مراحل در جريان ماجرا بودهاند و اگر در مواردي هم منويات ايشان محقق نشده، طبعا اقتضاي معامله است و در نهايت مخالفت نكردهاند. جالب اينكه حتي مخالفان برجام هم هنگام صحبت آن را قطعي فرض ميكنند و نسبت به رفتارهاي ايران درباره پس از برجام انذار ميدهند. راي آوردن برجام در مجلس با راي بسيار بالا خواهد بود، زيرا هيچ نمايندهاي نميتواند تبعات رد آن را بپذيرد، به ويژه آنكه ميخواهند در انتخابات بعد نيز شركت كنند و مردم از آنها سوال خواهند كرد. از همه مهمتر بعد از تاييد آن در امريكا رد شدنش در ايران، تمام مسووليت را بر دوش ايران خواهد انداخت و اين دقيقا خواست تندروهاي امريكايي و اسراييلي است. بنابراين درباره اصل تاييد آن جاي هيچ نگراني نيست. ضمن اينكه برخي تندروهاي دلواپس ديگر نخواهند گفت كه امكان نقد براي ما فراهم نشد. اتفاقا بهتر است كه آنها مخالفت كنند تا مردم با آنان آشنايي بيشتري پيدا كنند. هرچند تاكنون هم همه حرفهاي خود را از همه تريبونها زدهاند و پاسخهاي لازم را نيز دريافت كردهاند ولي از آنجا كه برجام يك اتفاق ملي و نه جناحي است و مهمتر اينكه اين مشكل به دست تندروهاي دلواپس ايجاد شده بود، بنابراين بهتر است همه نهادهاي ممكن درباره آن اظهارنظر كنند. شيوه تصويب نيز ميتواند مثل همان قرارداد 1359 الجزاير باشد. به اين معنا كه به دولت اجازه داده شود اين مشكل را حلوفصل كند. چنين شيوهاي به احتمال فراوان كارسازتر خواهد بود، هرچند مجلس فعلي نشان داده كه حداقل بخشي از آنان همسو با خواست عمومي مردم به برجام نگاه نميكنند، خواستي كه در موافقت بيش از 80 درصد مردم انعكاس يافته است، ولي در مجلس كساني هستند كه هنوز دنبال پيدا كردن امضا زير برگههاي يادگاري به عنوان امضاهاي تعهدآور هستند.