تيم پرافتخاري كه به ظاهر ملي است
يار دوازدهم كشتي كيست؟
وحيد جعفري/ مسابقات جهاني كشتي از راه رسيد، آوردگاهي كه محلي براي كسب سهميه المپيك است و المپيك بزرگترين رويداد ورزشي سياسي دنياست؛ بازيهايي كه در آن كشورها تلاش ميكنند بدون جنگ و خونريزي قدرت خود را نشان داده و به رخ جهانيان بكشند. و حالا كشتي كشورمان با عنوان ورزش نخست و پرافتخارترين رشته ورزشي ايران راهي مسابقات جهاني در خاك امريكا شده تا ضمن كسب افتخار، سهميه حضور در المپيك 2015 ريودوژانيرو برزيل را كسب كند؛ اما «يار دوازدهم اين رشته –كه در المپيك همه دلخوشي ما براي مدال آوري است- در اين مسابقات مهم كيست؟» كاري به اپيدمي فوتبال نداريم كه موقع جام جهاني هر از گرد راه رسيده و نرسيدهاي براي چهره شدن خود هم كه شده، حامياش ميشود و يار دوازدهماش. مگر كشتي ورزش ملي و بومي ايران نيست؟ در نظرسنجيها هم كشتي محبوبترين ورزش ايران است و شما در خانوادههاي ايراني كسي را نميتوانيد پيدا كنيد كه كشتي را دوست نداشته باشد، در حالي كه فوتبال اكثرا بازنده كه كمتر گلي به سر ورزش ايران زده، مخالفان و منتقدان ريز و درشت خود را دارد. اين جمله واقعا كليشهاي است؛ اما درست «كه مگر المپيك از راه برسد كه مسوولان احساس خطر كنند و به ياد كشتي بيفتند»، در حالي كه كشتي در فرهنگ ما چيزي بيشتر از يك ورزش است و ريشه در تاريخ و حتي دين ما دارد؛ اما با اين همه افتخار آفريني نشنيدهايم كه در آستانه مسابقات پراهميت جهاني، حتي خوانندهاي براي يوزپلنگهاي ايراني ترانهاي بخواند و هنرپيشهاي براي حمايت از افتخارآفرينان قدمي بردارد. و باز اين سوال را مطرح ميكنيم كه ايران در كدام يك از رشتههاي ورزشي خود ميتواند در قلب امريكا به ميدان برود و رقباي قدرتمند جهاني خود از جمله روسيه و امريكا را در خاك ايالات متحده شكست دهد(؟) كه كشتي بارها اينكار را كرده؛ اما در عوض ما براي كشتي چه كردهايم؟ هيچ! حتي پخش زنده مسابقات جهاني هم از اين ورزش دريغ شده و مسوولان صدا وسيما تصميم ندارند جز رقابتهاي ردهبندي و فينال كشتيگيران ايران، ديگر مسابقاتشان را هم به تصوير بكشند تا اين سوال مطرح شود كه در اين مقطع زماني كه فدراسيون كشتي با بيپولي دست وپنجه نرم ميكند پس نماينده تلويزيون ملي براي چه راهي لاس وگاس ميشود؟!
جالب اينكه سيد غلامرضا ميرحسيني مدير شبكه سه سيما در خصوص پخش مسابقات گفته است: «ايران تنها كشوري است كه تاكنون صداوسيماي آن پخش زنده تلويزيوني رقابتهاي جهاني كشتي امريكا را درخواست كرده است. اين در حالي است كه اگر شبكههاي تلويزيوني ديگر در سطح دنيا پخش اين مسابقات را درخواست ميكردند، هزينه پخش تلويزيوني بين شبكههاي درخواستكننده تقسيم ميشد و صداوسيماي ايران نيز هزينه كمتري را پرداخت ميكرد، در حال حاضر با وجود كمبود بودجه در صداوسيما و اينكه زمان پخش اغلب اين مسابقات ساعت چهار بامداد كه از ساعات كم بيننده تلويزيون است ختم ميشود، اما پس از تعاملاتي كه بين صداوسيما و كشور ميزبان شكل گرفت در نهايت قرار بر اين شد كه با به حداقل رساندن هزينهها، اين مسابقات را پخش كنيم كه در نهايت سازمان صدا و سيما در جهت حمايت از كشتي قرار شد با همان هزينه بالا كه كشور ميزبان درخواست كرده بود اين مسابقات را پخش كند.»
جالب است اين همه هزينه بابت ساخت سريالهاي سه ريالي در صدا و سيما ميشود، آن وقت سيصد ميليون تومان ناقابل براي تلويزيون ملي كه ميتواند چندين برابر از آگهيهاي بين كشتيهاي ورزش ملي درآمد داشته باشد، زياد قلمداد ميشود؟! ضمن اينكه بايد پرسيد مگر ايران به جمع كشورهاي حاضر در كنوانسيون برن يا همان حق پخش و كپي رايت پيوسته كه بخواهد اين مبلغ را پرداخت كند؟! ايران همواره تصاوير را از شبكههاي ديگر كه حق پخش را خريدهاند گرفته و پخش كرده و شايد هم در پارهاي از مواقع مبلغي جزيي به آنها داده باشد. علاوه بر اين و محض اطلاع هم كه شده بايد گفت، تلويزيونهاي ART ارمنستان، AZTV آذربايجان، BLRTV باروس، BNT بلغارستان، CCTV چين، ESPN امريكا، FIYLE فنلاند، FRFTV فرانسه، Kazsport قزاقستان، LITV ليتواني، NTV ژاپن، NTV+ روسيه، TRTRT تركيه و سايت اتحاديه جهاني كشتي حق پخش مسابقات را خريدهاند و قرار است رقابتها را پخش كنند. باري، ما بد عادت شدهايم و حاضريخور، عادت كردهايم كه كشتي هميشه برايمان افتخارآفريني كند، شايد اگر روزي اينطور نباشد، به خود بيايم و از ورزش مليمان بيشتر و بهتر حمايت كنيم؛ تيم پرافتخاري كه به ظاهر ملي است.