محمدابراهيم ترقينژاد/ اگر تا همين چندي پيش، باراك اوباما، رييسجمهور امريكا اميد داشت تا بتواند تعداد حاميان توافق هستهاي در سنا را به عدد 34 برساند تا از اين طريق دغدغه رد وتو را در سنا نداشته باشد، اكنون دموكراتها به ابزار فيليباستر ميانديشند تا با اتخاذ روشهاي متفاوت مانع از اين شوند كه سنا وارد مرحله تصميمگيري روي طرح توافق هستهاي شود. اما چه پروسهاي در اين مدت صورت گرفت كه موجب شتاب در حمايت از توافق هستهاي شد؟ در اين باره با محمد فرهاد كليني، كارشناس ارشد مسائل استراتژيك گفتوگويي داشتهايم كه در ادامه ميآيد:
روند حمايت از برجام در حزب دموكرات پس از توافق هستهاي به چه شكلي بوده است؟
در اين مدت يك نبرد ابتكار عمل ميان دولت باراك اوباما با لابي آيپك شكل گرفت. آيپك در اين مدت تلاش ميكرد تا براساس نقش لابيگري و اسپانسرگرياش از نمايندگان كنگره، آنها را تحت تاثير خويش قرار دهد. با اين وجود، اين نبرد ابتكارعمل در ابتدا با يورش آيپك شروع شد ولي به تدريج تيم دولت اوباما با توجه به ابتكاراتي از طريق اقناعسازي افكارعمومي و رويكرد رسانهاياش و نامهنگاريهايش با نمايندگان كنگره جدا از مواضع حزبيشان و همچنين تلاشهايي كه از سوي جريانهاي موافق برجام صورت گرفت، اين مسير به جايي رسيد كه حتي در جريانات يهودي نيز اختلافاتي بروز كند. به عبارت ديگر، با اين سه حركت، شاهد بوديم كه روند حمايت از توافق به نقطه عطفي دست يافت. در اين چارچوب شاهد بوديم برخي محافل يهودي مواضعي در جهت موافقت با برجام ابراز كردند كه برخي در داخل و برخي در خارج از امريكا صورت گرفت كه مهمترين نمونه آن، حمايت 150 خاخام يهودي ارتدوكس بود كه در اعلام حمايتشان از برجام اعلام كردند آيپك نميتواند بيانگر صداي جهاني جامعه يهود باشد. اين حمايتها و اقدامها باعث شد تا نمايندگاني كه در اعلام حمايت از توافق مردد بودند، شجاعت پيدا كرده و از توافق حمايت كنند. البته در اين مدت، آيپك تلاش ميكرد تا با وجود هشدارها، برخي نمايندگان كنگره را در گوشه رينگ قرار دهد و با تحت فشار قرار دادنشان، آنها را بترساند. از اين منظر، روند اعلام حمايت از توافق كند و بطئي بود اما تيم دولت موفق شد تا ابتكار عمل را در دست بگيرد. نكته مهم ديگر اين است كه هنگامي كه مسير اجماع در 1+5 در مسير دستيابي به توافق در حالت ژلهاي و شكاف قرار داشت، وارد فضاي داخلي امريكا شد و حالت دو قطبي به خود گرفت و اين دوقطبي نيز هماكنون وارد جامعه يهود شده است و موجب شده تا جامعه يهود صداي واحدي نداشته باشد.
همواره به نظر ميرسيد كه آيپك در كنار دموكراتهاست. اما هماينك به نظر ميرسد كه تغييري در اين مناسبات صورت گرفته است. دليل اين مساله چيست؟
اقليتها همواره در كنار حزب دموكراتها بودهاند و جامعه يهود نيز شامل آنها ميشود و اين مساله در حمايت آيپك از حزب دموكرات و شخص اوباما متفاوت است. در زمان انتخابات قبلي، هم نتانياهو و هم لابيهاي عربي و عبري و حتي لابيهاي حامي تركيه تلاشهاي بسياري كردند تا اوباما رييسجمهور نشود و تمام تلاش آنها به كاهش 14 درصدي حمايت يهوديان از اوباما منجر شد و اين نشان ميدهد كه فشار رژيم تلآويو، فشار محدودي بوده است. امروز نيز اين مساله به عنوان يك مساله داخلي در آيپك تبديل شده است و شايد در آيندهاي نهچندان دور شاهد چند دستگي و تغييرات در اين لابي باشيم.
به چه ميزان مخالفتهايي كه با برجام ميشود، به دليل شخص باراك اوباماست؟
اين مخالفت با اوباما موثر است ولي بحث اصلي در مخالفت با برجام به بحث مذاكرات سازش در خاورميانه بازميگردد. جرياناتي كه در امريكا عليه برجام موضعگيري ميكنند، مخالف سياست دو دولت در سرزمينهاي اشغالي هستند و ميدانند كه پس از اجراي برجام، سياستهاي دولت اوباما در اين باره مستحكمتر ميشود و فشارها از سوي دولت امريكا و جامعه بينالمللي بر اسراييل براي انجام مذاكرات سازش بيشتر ميشود. به عبارت ديگر، اين مخالفان با اعلام مخالفتشان سعي ميكنند يك نوع بازدارندگي را دنبال كنند. با اين وجود، باراك اوباما با انجام گفتوگوهاي مختلف و ابراز اين مساله كه اتحاد امريكا با اسراييل مقدس است و اين اختلافات، درون خانوادگي است، سعي ميكند تا مشكلات و اختلافات واشنگتن و تلآويو را تخفيف داده و اعلام آتشبس برابر داشته باشد ولي با تمام اين مسائل، همان طور كه بيان كردم، مهمترين دليل مخالفت با برجام، كيفيت سياست خارجي امريكا پس از توافق است يعني سياست خارجي امريكا از حالت سنتي خارج شده و خاورميانه ديگر اولويت اصلي و نخست امريكا نخواهد بود و اين كشور سعي ميكند تا طرح چرخش به شرق را اجرا و دوران گذار همراه با مدارا را تجربه كند.
اجراي توافق هستهاي چه تاثيري ميتواند بر انتخابات رياستجمهوري امريكا در سال 2016 داشته باشد؟
به هر حال موضوع توافق هستهاي يك برگه برنده براي دموكراتها و شخص اوباماست و اين برگه برنده بودن غيرقابل انكار است. هماينك جمهوريخواهان نسبت به توافق انتقادات بسيار پوچي را ميكنند و دموكراتها بيترديد طي مبارزات انتخاباتي نيز تهي بودن اين انتقادات را نشان خواهند داد و درصدد هستند تا با نشان دادن كالاي توافق، ژست بگيرند و به عبارتي، توافق هستهاي را نه يك هزينه بلكه يك سرمايه قلمداد ميكنند.
و براي همين است كه جمهوريخواهان با برجام مخالفت ميكنند.
توافق هستهاي بخشي از پازل جديد سياست كلان امريكاست. اين بخشي از پازل بودن البته به معناي آن نيست كه همه توافق مطلوب تهران است اما اين معنا را دارد كه امريكا تفسير خود نسبت به خاورميانه را تغيير داده است. اگر امريكا پيش از اين، تلاش ميكرد براساس سياست نفتمحوري و كنترل همپيمانان موازنه مطلوب خويش را در خاورميانه ايجاد كند، اكنون اين سياست را تغيير داده است و براي همين است كه ايران بايد درباره سياست جديد امريكا در خاورميانه سوالات جديدي را خلق و براساس پاسخ به آن سوالات، سياست جديدي را نسبت به اين كشور اتخاذ كند. هماينك اين سياست جديد امريكا براي بسياري از كشورهاي مختلف در منطقه و جهان در ابهام قرار دارد و هيچكس نميداند اين سياست خارجي به چه سمت و سويي حركت ميكند. من پيش از اين نيز گفته بودم كه سياست خارجي جديد امريكا به سمت غيرقابل پيشبيني شدن حركت ميكند كه با هدف به هم زدن محاسبات رقباست اما در عين حال، تلاش ميكند تا تصوير خود را در افكارعمومي اصلاح كند و براساس قدرت نرم به اعمال سياستهايش بپردازد.
هري ريد از استفاده فيليباستر در مساله بررسي برجام سخن گفته است. گروهي نيز اعتقاد دارند كه نبايد از اين ابزار استفاده شود. به نظر شما استفاده از ابزار وتو براي اوباما ارزشمندتر است يا فيليباستر؟
اگر باراك اوباما بتواند از حق خود در استفاده از وتو استفاده نكند، به نفع اعتبار امريكا خواهد بود. به عبارت ديگر، دولت امريكا تلاش ميكند تا مساله بررسي برجام در كنگره باقي بماند و در همانجا متوقف شود. اين براي دولت امريكا مطلوبتر است. البته هماكنون هم در كيفيت و هم در كميت موافقان در دو مجلس امريكا تفاوتهايي وجود دارد. در مجلس نمايندگان، تعدادي از نمايندگان موافقت خود را با برجام اعلام كردهاند و خيال دولت اوباما در اين باره آسوده است اما در سنا اين وضعيت متفاوت بود ولي تلاش ميشود تا با افزايش تعداد حاميان، مانع از مخالفت سنا شود. با اين وجود، هماينك كنگره در تعطيلات به سر ميبرد ولي از هشت سپتامبر كنگره شروع به كار خواهد كرد و از هشت سپتامبر تا 17 سپتامبر كه زمان قانوني بررسي برجام در كنگره است، فاصله وجود دارد و اين احتمال وجود دارد كه تا زمان رايگيري نهايي، دور جديدي از لابيگريها صورت بگيرد. از سوي ديگر، برخي اخبار منتشر شده حاكي از آن است كه آيپك تلاش ميكند دست به ابتكارات جديدي بزند و ما نميتوانيم قاطعانه در اين باره اظهارنظر كنيم.
تلاشهاي آيپك معطوف به چه ابتكاراتي است؟
ممكن است آنها طرحهاي موازي را دنبال كنند. هماكنون برخي نمايندگان كنگره بحث تحريمهاي جديد را مطرح كردهاند و ميخواهند از اين طريق، مانع از اجراي برجام شوند. آنها ميدانند براي ايران بحث رفع تحريمها مهم است. صحبتهاي چندي پيش مقام معظم رهبري نيز در همين است تا مانع از تغيير بازي در امريكا شوند.