بهار سرلك/ آخرين مصاحبه «جيل پرينگل»، منتقد و خبرنگار روزنامه «اينديپندنت» با «شارليز ترون» بازيگر آفريقايي- امريكايي مطرح هاليوود به تازگي منتشر شد. در اين مصاحبه ترون از بازي در فيلم «جاده خشم» و گريمي كه براي اين فيلم داشته و همچنين پسرش كه در زمان فيلمبرداري اين فيلم تازه به فرزندخواندگي پذيرفته بود، صحبت ميكند. نخستين تجربههاي بازيگري ترون در دهه 90 او را بازيگري بااستعداد معرفي كرد. بازي در فيلم «هيولا» (2003) و در نقش قاتلي سريالي جايزه بهترين بازيگر نقش اول اسكار را براي او به ارمغان آورد. جيل پرنيگل مصاحبه خود را با اين مقدمه شروع ميكند:
نخستين بار ترون را 17 سال پيش ديدم. در آن زمان در هاليوود تازهوارد بود و نخستين فيلم پرفروش خود با عنوان «جو يانگ قدرتمند» را تبليغ ميكرد. پس از اين همه سال انتظار داشتم همان انسان را ببينم اما در عوض زني با اعتماد به نفس و ركوراست را ديدم كه از طبقهبندي دوري ميكرد. او تنها فرزند خانواده بود و در زمينهاي زراعي جنوب آفريقا نزديك بنوني بزرگ شده است. وقتي سر منشي بانكي فرياد ميكشيد، «جان كرازبي» استعداديابي كه پشت سر او ايستاده بود، كارتش را به او داد و فورا ترون را به بازيگرداني معرفي كرد و به همين سرعت قرارداد بازي در نخستين فيلمش را هم به امضا رساند.
شارليز ترون هفتم آگوست 40 ساله شد اما به نوعي هنوز همان دختري است كه سر منشي بانك فرياد ميزد؛ ميخواهد شنيده شود و از دست انداختن ابلهها دوري ميكند و اغلب زباني رنگين دارد. مطمئنا او يكي از غيرقابل كنترلترين بازيگرهاي زن است كه قدرتي خاص از خود به نمايش گذاشته است؛ از ايفاي نقش ملكهاي شرير در «سفيدبرفي و شكارچي» يا بازياش در شخصيت پيشتاز حقوق زنان در «سرزمين شمالي» تا بازي حرفهاياش در فيلم «هيولا» و در نقش قاتل زنجيرهاي كه جايزه آكادمي اسكار را براي او به ارمغان آورد.
شارليز ترون دو سال بعد از پذيرفتن جكسون به فرزندخواندگي، با «شان پن» نامزد ميشود. از اين وصال 20 سال ميگذرد. ترون براي بازي در «هيولا» و پن براي بازي در «رودخانه ميستيك» در سال 2004 و در يك شب برنده جايزه بهترين بازيگر نقش اول آكادمي اسكار شدند. سال گذشته نيز با همكاري يكديگر فيلم درامي درباره حقوق بشر ساختند. اين فيلم با عنوان «آخرين چهره» در آفريقاي جنوبي، كشوري كه ترون در آن به دنيا آمده، فيلمبرداري شد و «ژان رنو» و «خاوير باردم» از همبازيهاي ترون بودند.
اين زوج علاوه بر حرفه مشتركشان، اشتياقي مشترك براي انجام كارهاي بشردوستانه نيز دارند. پن خيريهاي براي كمك به مردم هاييتي و ترون سازماني براي افزايش آگاهي مردم در مورد بيماري ايدز در آفريقا دارد. ترون ميتواند ساعتها درباره هر موضوعي كه از او بخواهيد صحبت كند، اما موضوع مورد علاقهاش پسرش است.
ترون براي بازي در فيلم «پرومتئوس» به كارگرداني «ريدلي اسكات» يك شخصيت سرسخت به دنيا معرفي شد، اين شخصيت با پرسوناي حقيقي خود در تضاد است. او اين گفته را تاييد ميكند و ميگويد: «فكر نميكنم آدم سرسختي باشم. اما خصوصيتي دارم و آن هم اين است كه از چالش خوشم ميآيد و از پس شرايط سخت برميآيم. ميخواهم باور داشته باشم كه اگر شرايط دشواري پيش آمد ميتوانم آن شرايط را اداره كنم و خودم را نجات بدهم. اما بعد فكر ميكنم در زرق و برقي كه اين اتاق هتل دارد، همه ما ميتوانيم اين احساس را داشته باشيم، مگر نه؟»
ترون را در سوييت هتلي مجلل ملاقات كردم. ترون كه با بيماري برونشيت مبارزه ميكند وقتي چاي بابونهاش را كه در آن عسل و ليمو ريخته بود، هم ميزد گفت: «احساس توانا بودن را دوست دارم. 20 سالگي اصلا ورزش نميكردم و حتي از فكر باشگاه رفتن هم بدم ميآمد اما وقتي سنم بالاتر رفت و وقتي احساس ضعف كردم ميگفتم: «آه، پس ورزش كردن براي همين چيزها خوب است.» ورزش يعني احساس قدرت و توانايي. دوست دارم پسر 20 كيلوييام را بلند كنم و توي هوا پرتش كنم.» شارليز ترون براي بازي در نقش «فيوريوسا» آموزشهاي نفسگيري ديده است. ميگويد: «ميخواستم طوري به نظر برسم كه انگار قدرت بدني بالا تنهام فوقالعاده زياد است. در فيلم هم حركات بدني بسياري وجود دارد مخصوصا براي نقش «تام هاردي». بدم ميآمد مثل دخترهاي لاغرمردني مردها را بزنم و بعد الكي برنده ميدان شوم. به همين خاطر يوگا انجام دادم تا شانهها و گردنم قوي شوند. در مكس ديوانه شبيه بازيكنهاي فوتبال شده بودم.»
«شارليز ترون» با خنده ادامه ميدهد و ميگويد: «در اين فيلم همه از من بدشان ميآمد» و نگاهي به عكس خودش در نقش «امپريتور فيوريوسا» مياندازد. فيوريوسا در قسمت چهارم فيلم پسارستاخيزي «مكس ديوانه» ساخته «جورج ميلر» جنگجويي است كه موهاي سرش را تراشيده و يك دست دارد. ترون ادامه ميدهد: «بارها خواستيم اين فيلم را بسازيم اما هر بار چهرهاي جديد براي من درنظر گرفته ميشد. بالاخره به «جورج» زنگ زدم و گفتم: «ميخواهم سرم را بتراشم.» خب البته همه از من متنفر شدند چون تراشيدن سر من، رويه مطلق فيلم شد؛ هزاران مرد و زن بازيگر اين فيلم بايد سر خود را ميتراشيدند و تازه مردها بيشتر از زنها از اين كار بدشان ميآمد.»
در اين فيلم «تام هاردي» شخصيتي را بازي كرد كه «مل گيبسون» 30 سال پيش آن را به شهرت رسانده بود. فيلمبرداري «مكس ديوانه: جاده خشم» در بيابانهاي خشك و سوزان شهر «سواكوپموند» كشور «ناميبيا» هشت ماه طول كشيد.
ترون كه در آن زمان تازه پسري را، به نام «جكسون»، به فرزندخواندگي پذيرفته بود، نميتوانست نوزاد خود را در خانه بگذارد و چارهاي نداشت جز اينكه جكسون و پرستار او را به لوكيشن فيلمبرداري ببرد. در آنجا جكسون به نماد خوشيمني و دوستداشتنيترين فرد براي همبازيهاي مادرش يعني «رايلي كيئو» و «روزي هانتينگتون- وايتلي» تبديل شد. ترون در اين باره ميگويد: «وقتي به لوكيشن ميرفتيم، جكسون سه ماه هم نداشت و خيلي كوچك بود. دخترها مدام پيش جكسون ميرفتند و قربان صدقهاش ميرفتند. آنها جكسون را روي ميز ناهارخوري ميگذاشتند و در همين حين فكر ميكردم: «آها، پسرِ من اينه!»
ترون درباره بافتني ياد دادن به همبازياش «نيكولاس هولت» ميگويد: «او خيلي وارد شده چند تا شال هم بافته.» لبخند ميزند.
ترون همبازياش هاردي را بسيار تحسين ميكند. چون تمام بار موفقيت فيلم بر دوش هاردي سنگيني ميكند. حتي چنين باري روي دوش كارگردان فيلم، ميلر نيز قرار نگرفته بود. شارليز ترون از تماشاي دوباره مجموعه فيلمهاي «مكس ديوانه» قبل از فيلمبرداري امتناع كرد و در طول سالهايي كه روي فرش قرمز قدم گذاشته «مل گيبسون» را نديده است. ميگويد: «نميخواهم دوباره پاي فيلمهاي مكس ديوانه بنشينم، اگر دوباره فيلمها را ببينم حتما ميگويم: «آه خداي من، يعني من با بازي اين نقش جاي «تينا ترنر» را گرفتم؟»
او در حال حاضر در فيلم «مكانهاي تاريك»، اقتباسي از رماني به همين نام «اثر جيليان فلين» بازي ميكند و همچنين يكي از تهيهكنندگان اين فيلم نيز هست.
ترون كه رييس كمپانيهاي قدرتمند توليد فيلم «دنور و دليلا» است، ميگويد: «مدتها پيش فكر ميكردم اگر نقشهايي كه دوست دارم به من پيشنهاد نشود، آن موقع بايد دست به كار شوم. حالا مستعدترين آدمهاي هر رشته را استخدام كردم و بنابراين دو بخش تلويزيون و ادبي داريم».