• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3337 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۷ شهريور

محمد رضا خاتمي:

اصلاح‌طلبان 18 سال پيش نيستيم

محمدرضا خاتمي، سياستمدار اصلاح‌طلبي كه با برند خاتمي بودن رشد كرد اما با هويت خودش در سطح نخبگان سياسي جريان اصلاحات ماندگار شد. او حالا در قامت يكي از موجه‌ترين و موثرترين چهره‌هاي اصلاحات مشغول فعاليت است. جلسات انتخاباتي و تصميم‌گيري‌هاي سياسي بدون او انجام نمي‌شود. خاتمي در گفت‌وگويي كه با جماران داشت محورهايي از جمله آسيب‌شناسي سياسي ساختار نظام، مردم‌شناسي و اهميت راي مردم، انتخابات مجلس، وضعيت جريان اصلاحات، روند انشقاق اصولگرايان و البته رفتارها و مقبوليت محمود احمدي‌نژاد را مورد بررسي قرار داد. او از جمله اصلاح‌طلباني است كه آرزو مي‌كند براي انتخابات مجلس اصولگرايان بتوانند به اجماع برسند و فرمان هدايت اين جريان از دست تندروها به دست نيروهاي معتدل و معقول اين جريان بيفتد. در ادامه چكيده‌اي از مهم‌ترين اظهارات نايب‌رييس مجلس ششم و برادر سيد محمد خاتمي را مي‌خوانيم.

سرمان را مثل كبك زير برف نكنيم كه بگوييم همه‌چيز خوب است و مشكلي وجود ندارد. بايد بپذيريم كه مردم ناراضي هستند. اين طبقه‌بندي و تقسيم‌بندي‌هاي سياسي بين جناح‌هاي سياسي، روشنفكرها و سياستمدارها، در بين مردم وجود ندارد. مردم مي‌خواهند يك زندگي آرام، راحت و مرفه داشته باشند. نارضايتي‌شان را هم بين همه جناح‌ها تقسيم و سرشكن مي‌كنند. مردم به زلف و ابروي كسي دل نبسته‌اند؛ اين اصلاح‌طلب است، او محافظه‌كار است، مردم در نهايت يك زندگي آرام و سعادتمند و شرافتمندانه‌اي مي‌خواهند كه عزيز و محترم باشند چه در داخل كشور و چه در خارج از كشور.

خيلي اميدوار به آينده هستم و آينده را روشن مي‌بينم چون به اراده و قدرت ملت ايران و خردجمعي او ايمان دارم. اما مردم ما اين نگراني‌ها و اين دغدغه‌ها را دارند. اولين شرط براي اينكه مردم با مسوولان آشتي كنند اين است كه بپذيريم مردم چه فكر مي‌كنند و چه مي‌خواهند. دولت قبل از ما از نظر تفكر و توسعه به اصلاحات نزديك بود. امروز برويم در ميان مردم؛ مردمي كه از سال 76 تا الان را درك كرده‌اند، بگوييم اوضاع‌تان چطوري بود؟ از كدام دوران راضي‌تر هستيد؟ به نظر شما زندگي در كدام دوران‌ها راحت‌تر بود؟ اميد بيشتر بود، آدم مي‌توانست براي زندگي برنامه‌ريزي كند؟ من ترديد ندارم كه پاسخ مردم چيست.

الان دولتي كه آقاي روحاني تحويل گرفته
نه تنها متكي بر هيچ پايه‌اي نيست بلكه پايه‌هاي قبلي هم تخريب شده است. كار خيلي سخت‌تر است اما من فكر مي‌كنم اگر با مردم صادق باشيم و مشكلات را با آنها در ميان بگذاريم كمك خواهند كرد ولي شرط دارد، آن هم اينكه انصافا خودمان اصولي را كه مي‌گوييم رعايت كنيم، اگر مي‌گوييم مبارزه با رانت، واقعا مبارزه كنيم، با فقر و فساد مبارزه كنيم و حق را ناحق نكنيم. در درون كشور، وقتي دولت اصلاحات بود بنا بر اعتماد مردم بود، بنا بر اعتماد به كارشناسان و كارآفرينان و روشنفكران بود ولي الان من با روندي كه در كل مي‌بينم، خيلي از كساني كه سرشان به تن‌شان مي‌ارزد مارك وابسته مي‌خورند؛ هر نوعي شده اين برچسب را به فرد مي‌زنند. الان شما در تعيين روساي دانشگاه‌ها ببينيد شايسته‌ترين آدم‌هاي ما به بهانه‌هاي مختلف كنار گذاشته مي‌شوند، وزير مي‌خواهيم تعيين كنيم شايسته‌ترين آدم‌هايي كه براي وزارت بودند چه برخوردي با آنها شد؟ آدم اگر مي‌خواهد يك كار بزرگ كند آدم‌هاي بزرگ لازم دارد. نمي‌شود با آدم‌هاي متوسط و كوچك كارهاي بزرگ انجام داد.

در جريان اصلاحات يك بنايي گذاشته شد و ‌اي كاش اين بنا تقويت مي‌شد و وظيفه امروز ما اين است كه اين بنا را تقويت كنيم. آن بنا اين بود كه حياط‌خلوت‌هاي حكومت را كم و بر اساس خردجمعي كار كنيم. مجلس ششم يك ويژگي داشت اين بود كه پشت پرده نداشت. شايد از نگاهي بد هم باشد، عده‌اي هم ايراد بگيرند كه سياست‌ورزي به لابي‌گري و اينجور چيزها نياز دارد. من اين ايراد را مي‌پذيرم اما ويژگي كه داشت اين بود كه سعي مي‌كرد و دولت اصلاحات هم اينچنين بود كه مي‌خواست حياط خلوت‌هاي حكومت را كم كند؛ مثلا رييس جمهور مي‌گفت بودجه ويژه رياست‌جمهوري بايد بيايد در مجلس تصويب شود و آشكار باشد.

در دوران اصلاحات تنش زياد داشتيم ولي واقعا منشا اين تنش‌ها كجا بود؟ بنده اگر نماينده مردم هستم و به مردم قول مي‌دهم يك چيزي را اجرا كنم، تعهد شرعي، قانوني و اخلاقي دارم كه اين را پيگيري كنم. اگر يك عده‌اي در داخل حكومت هستند كه با مردم پيماني ندارند و به هر وسيله‌اي مي‌خواهند جلوي مردم را بگيرند آنها هستند كه مشكل دارند، نه من.

بعضي‌ها مي‌گويند انتخابات فقط زينت است. اصلا انتخابات در اسلام نيامده است. بيعت است با كسي كه با روش كشف معين مي‌شود. گاهي اوقات مي‌گويند مردم سالاري كفر هم هست اما ما بنا به مصالح دنيا مجبوريم اين را رعايت كنيم. اما مجلس كه تعيين مي‌شود قرار نيست كه در راس امور باشد، قوه قضاييه هست، قرار نيست مستقل باشد، شوراي نگهباني هست ديگر قرار نيست بر اساس صريح قانون عمل كند، نيروهاي امنيتي قرار نيست قانون را رعايت كنند هر كي زور بيشتري دارد، قدرت بيشتري دارد، هر كسي پول بيشتر دارد، هر كسي تبليغات بيشتري دارد، او حاكم اصلي مي‌شود، بقيه هم يا بايد دنباله‌رو آنها باشند يا اگر خواستند اعتراض كنند، عامل تنش هستند و براندازند. بايد بگويم كه شايد بشود چند صباحي اين‌گونه عمل كرد ولي تجربه همه دنيا در عصر فعلي نشان مي‌دهد كه اين قابل دوام نيست.

در درون جامعه ما با كمال تاسف مي‌گويم ميزان نفوذ كلمه رسمي جمهوري اسلامي خيلي كم شده و اين نهادهاي غيررسمي و حتي نهادهاي منع‌شده از دخالت در سياست هستند كه نفوذ كلمه‌شان بيشتر است. الان شما آمار بگيريد، ميزان نفوذ صداوسيماي ما با شبكه‌هاي خارجي، ميزان نفوذ اينترنت و فضاهاي مجازي، اينها را مقايسه كنيد، من ترديد ندارم كه ميزان نفوذ صداوسيماي ما كمتر از آنهاست. بنابراين صرف اينكه شما يك سخت‌افزاري و امكاناتي داشته باشيد، به معناي نفوذ كلمه نيست. حالا 28 شبكه هم داشته باشيد، وقتي مي‌بينيد نارضايتي مردم كمتر نمي‌شود، آراي ما روز‌به‌روز بيشتر ريزش پيدا مي‌كند، طبيعي است كه كارايي ندارد.

در درون جمهوري اسلامي و از ميان همه كساني كه سياست‌ورزي مي‌كنند، ميزان اقبال مردم به اصلاح‌طلبان از همگان بيشتر است. ميزان استقبال از اصلاح‌طلبان حداقل دو برابر رقيب خودشان است. اصلاح‌طلبان راي اول را در جامعه دارند البته اگر ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كار نشوند تا آنها را از ميدان رقابت سالم و قانوني حذف كنند.

جمهوري اسلامي آلترناتيو به آن صورت خاصي كه در همه نظام‌ها ممكن است وجود داشته باشد ندارد ولي نظام‌هاي شيخ‌نشين خليج فارس آلترناتيو دارند. ما بايد سريعا براي حفظ اعتبار نظام، براي حفظ اعتبار جمهوري اسلامي، براي حفظ اعتبار امام(ره) بجنبيم. اگر امروز نجنبيم فردا همه ارزش‌هايي كه مردم كم يا زياد به آن دل‌بسته و علاقه‌مند هستند، از بين خواهد رفت و باز هم سرنوشت كشور نمي‌دانيم چه خواهد شد.

اصلاح‌طلبان امروز، اصلاح‌طلبان 18 سال پيش نيستند، اصلاح‌طلبان 10 سال پيش هم نيستند، خيلي متكامل شده‌اند، خيلي تجربيات عظيمي اندوخته‌اند، به خصوص دانش سياسي و دانش اجتماعي‌شان را افزايش داده‌اند، مشكلات خود را تجزيه و تحليل كرده‌اند، مي‌دانند مشكلات‌شان در كجاست، خيلي از آنها را رفع كردند، در فكر رفع بعضي‌هاي ديگر هستند.

ما مي‌گوييم صداوسيما موضعش را عليه ما اصلا دو برابر كند اما ما هم نشريه خودمان را داشته باشيم. من فشارهايي كه مي‌گويم، فشارهاي امنيتي‌ است و الا اينكه در تريبون به ما بدوبيراه بگويند يا حرفي بزنند ما نگراني نداريم؛ اما امكان جواب دادنش هم باشد، امكان روشنگري هم باشد. هرچند اين روش فعلي بر مظلوميت اصلاح‌طلبان مي‌افزايد و جامعه ايراني هم كه همه مي‌دانيم روي اين موضوع مظلوميت حساسيت ويژه دارد. همين الان فعالان اصلاح‌طلب را احضار مي‌كنند و صريحا مي‌گويند اگر در انتخابات بخواهيد فعال شويد با شما برخورد مي‌كنيم پرونده‌ها آماده هست.

ما به اصل انقلاب و اصل نظام جمهوري اسلامي به عنوان اصول پابرجا و ثابت معتقد هستيم؛ اما اينكه حالا برويم در مجلس مثلا قانون مطبوعات را اولويت بدهيم يا يك چيز ديگر را اولويت بدهيم، ممكن است فرق كند. ممكن است حالا در تاكتيك‌ها، يكسري انعطاف‌ها را ضروري بدانيم.

يك وضعيتي ايجاد شده است كه عملا مي‌خواهند همه راه‌ها را ببندند، اما اين‌گونه نيست كه ما هيچ كاري براي حل مسالمت‌آميز اين روندها نكنيم. نه، ما رايزني مي‌كنيم، صحبت مي‌كنيم، گفت‌وگو مي‌كنيم، اين كارها را پيش مي‌بريم.

روندي كه در مورد انتخابات مجلس پيش مي‌رود خيلي روند اميدواركننده‌اي است. البته قطعا مجلس ششم نخواهد بود، اما مجلسي است كه همه اركان نظام بتوانند با هم خوب كار كنند.

اصولگراها فعلا در يك برزخ تصميم‌گيري هستند. يكسري اصولگراها متاسفانه در جناح اصولگرا جا و مكاني ندارند و ميدان و تريبون در اختيار تندروهايي است كه كشور را به اين روز رساندند. آنها هم خودشان چند دسته هستند. اين تفرق و چند پارگي در ميان‌شان هست و فكر نمي‌كنم بتوانند به وحدت برسند. خيلي تلاش مي‌كنند ولي بعيد است براي اينكه آنقدر منافع شخصي و جناحي در درون‌شان زياد است كه هيچ‌كس حاضر نيست ذره‌اي از اين منافع كوتاه بيايد، بنابراين حدس اين است كه اينها نتوانند به وفاق و اتحاد برسند و دچار چند پارگي خواهند شد و اين براي خودشان خوب نيست، براي جناح اصلاح‌طلب هم خوب نيست. آرزوي ما اين است كه عقلاي اصولگرا آستين بالا بزنند، بيايند وسط و سرنوشت خودشان را به سرنوشت يكسري آدم‌هاي تندروي فرصت‌طلب - نمي‌خواهم بگويم فاسد سوء‌استفاده‌چي - گره نزنند.

من نمي‌دانم چرا آقاي بقايي را گرفتند، اطلاع‌رساني نمي‌كنند. يك عده‌اي را مي‌گيرند مي‌گويند فاسد بود، اختلاس داشت، جاسوس بود، بعدا هم معلوم نمي‌شود چه كار كرده. اين روش درست نيست. ببينيد يك آدمي كه سياستمدار بوده، حاكم بوده، وكيل بوده، وزير بوده، جامعه خيلي به او بيشتر حساسيت دارد تا مغازه‌داري كه گرانفروشي كرده است. ما ايرادمان به آقاي احمدي‌نژاد اين بود كه تو مي‌آيي در تلويزيون هرچه مي‌خواهي به يك نفر مي‌گويي اما امكان دفاع براي او فراهم نمي‌شود.

اين روند برخورد با افراد و اين افشاگري‌ها كه وجود دارد اگر نيايد در يك قالب صحيح كه مورد پسند و رضايت عامه مردم باشد و مردم روشن بشوند، نتيجه عكس خواهد داشت. مردم پشت دست‌شان را داغ كردند كه يك بار ديگر سال 84 تا 92 تكرار نشود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون